de gaulle

/ˈdiːˈɡɒl//dəˈɡɒl/

شارل دوگل (دولتمرد فرانسوی)

جمله های نمونه

1. People hurrahed to de Gaulle for 20 minutes.
[ترجمه گوگل]مردم به مدت 20 دقیقه به سمت دوگل رفتند
[ترجمه ترگمان]مردم دو گل را به مدت ۲۰ دقیقه به ثمر رساندند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. On 8 January 1959 De Gaulle was inaugurated as First President of the Republic.
[ترجمه گوگل]در 8 ژانویه 1959 دوگل به عنوان اولین رئیس جمهور جمهوری افتتاح شد
[ترجمه ترگمان]در ۸ ژانویه ۱۹۵۹ De شارل دوگل به عنوان اولین رئیس جمهور این کشور افتتاح شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. De Gaulle felt that America had undue influence in Europe.
[ترجمه گوگل]دوگل احساس می کرد که آمریکا نفوذ ناروایی در اروپا دارد
[ترجمه ترگمان]دو گل احساس کردند که آمریکا تاثیر زیادی در اروپا دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. In his memoirs, De Gaulle wrote that he had come to London determined to save the French nation.
[ترجمه گوگل]دوگل در خاطرات خود نوشت که مصمم به لندن آمده بود تا ملت فرانسه را نجات دهد
[ترجمه ترگمان]در خاطرات او دو گل نوشت که به لندن آمده است تا ملت فرانسه را نجات دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. De Gaulle came to power in 195
[ترجمه گوگل]دوگل در سال 195 به قدرت رسید
[ترجمه ترگمان]دو گل در سال ۱۹۵ به قدرت رسیدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Gen. de Gaulle sensed that nuclear weapons would fundamentally change the nature of international relations.
[ترجمه گوگل]ژنرال دوگل احساس کرد که سلاح های هسته ای ماهیت روابط بین الملل را به طور اساسی تغییر خواهد داد
[ترجمه ترگمان]ژنرال دو گل احساس کرد که سلاح های هسته ای اساسا ماهیت روابط بین الملل را تغییر خواهند داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. De Gaulle was a born pedagogue who used the public platform and the television screen to great effect.
[ترجمه گوگل]دوگل یک معلم زاده بود که از پلتفرم عمومی و صفحه تلویزیون برای تأثیرات زیادی استفاده کرد
[ترجمه ترگمان]دو گل یک دوره آموزشی به دنیا آمد که از سکوی عمومی و صفحه تلویزیون برای تاثیر زیادی استفاده کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. De Gaulle conducted his strategy with consummate skill .
[ترجمه گوگل]دوگل استراتژی خود را با مهارت تمام انجام داد
[ترجمه ترگمان]دو گل استراتژی خود را با مهارت کامل انجام دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. De Gaulle had already had arguments with the other five over his 1961 blueprint for political union.
[ترجمه گوگل]دوگل قبلاً با پنج نفر دیگر بر سر طرح اولیه اتحاد سیاسی خود در سال 1961 مشاجره داشت
[ترجمه ترگمان]دو گل هم پیش از این با پنج نفر دیگر در سال ۱۹۶۱ در طرح اولیه برای اتحاد سیاسی بحث و گفتگو کرده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. De Gaulle was perceived and perceived himself as the incarnation of both revolution and restoration.
[ترجمه گوگل]دوگل را تجسم انقلاب و ترمیم می دانستند و خود را تجسم می کردند
[ترجمه ترگمان]دو گل به عنوان تجسم هر دو انقلاب و بازسازی شناخته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The parties accused de Gaulle of preparing a plebiscite; the General accused them of coveting an irresponsible, omnipotent assembly.
[ترجمه گوگل]احزاب دوگل را به تدارک همه‌پرسی متهم کردند ژنرال آنها را به طمع یک مجمع غیرمسئولانه و همه کاره متهم کرد
[ترجمه ترگمان]طرفین دو گل را متهم به آماده کردن یک همه پرسی کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The discretionary power that de Gaulle gave his prime ministers varied over the course of his presidency.
[ترجمه گوگل]قدرت اختیاری که دوگل به نخست وزیران خود می داد در طول دوره ریاست جمهوری او متفاوت بود
[ترجمه ترگمان]قدرت احتیاطی که شارل دوگل به نخست وزیر او داد طی دوره ریاست جمهوری اش تغییر کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. You could see De Gaulle fervently hoped it wouldn't be broached again.
[ترجمه گوگل]می‌توانستید ببینید که دوگل مشتاقانه امیدوار بود که دیگر مطرح نشود
[ترجمه ترگمان]او با حرارت هر دو گل را می دید و امیدوار بود که دوباره به میان نیاید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. De Gaulle warned of a return to the bad old days of incoherence and irresponsibility.
[ترجمه گوگل]دوگل در مورد بازگشت به روزهای بد گذشته از عدم انسجام و بی مسئولیتی هشدار داد
[ترجمه ترگمان]دو گل در مورد بازگشت به روزه ای بد اخلاق و بی مسئولیتی خود هشدار دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• family name (french); charles de gaulle (1890-1970), french statesman and military general, first president of the fifth republic of france (1959-1969); charles de gaulle international airport, international airport located north east of paris (france)

پیشنهاد کاربران

بپرس