davenport

/ˈdævənˌpɔːrt//ˈdævnpɔːt/

معنی: نیمکت راحتی، یکنوع میز تحریر ظریف
معانی دیگر: کاناپه (که معمولا باز شده و تبدیل به تخت می شود)، نیمکت تختی، امر

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a large upholstered sofa, often one convertible to a bed.

جمله های نمونه

1. Davenport found that ethanol solutions with a concentration above 10% produced mucosal damage.
[ترجمه گوگل]داونپورت دریافت که محلول های اتانول با غلظت بالای 10 درصد باعث آسیب مخاطی می شود
[ترجمه ترگمان]داونپورت پی برد که محلول های اتانول با غلظت بالای ۱۰ % تولید mucosal را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. After Olivia Davenport left, he sat in silence, staring at the door.
[ترجمه گوگل]پس از رفتن اولیویا داونپورت، او در سکوت نشست و به در خیره شد
[ترجمه ترگمان]بعد از رفتن \"الیویا داونپورت\"، ساکت نشسته بود و به در خیره شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Mr and Mrs Davenport accepted and agreed with the results of the psychological evaluation.
[ترجمه گوگل]آقای و خانم داونپورت نتایج ارزیابی روانشناختی را پذیرفتند و با آن موافقت کردند
[ترجمه ترگمان]آقا و خانم Davenport پذیرفتند و با نتایج ارزیابی روانشناسی موافقت کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. For Davenport it represented a personal triumph, following the miserable time he endured while with Boro.
[ترجمه گوگل]برای داونپورت این نشان دهنده یک پیروزی شخصی بود، پس از دوران بدی که او در کنار بورو تحمل کرد
[ترجمه ترگمان]بدین ترتیب، به دنبال یک پیروزی شخصی، پس از مدتی که او با boro تحمل می کرد، یک پیروزی شخصی به شمار می آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Davenport said the congressman's allegations were nothing more than "downright lies".
[ترجمه گوگل]داونپورت گفت که اتهامات نماینده کنگره چیزی بیش از "دروغ های آشکار" نبود
[ترجمه ترگمان]داونپورت گفت که ادعاهای نماینده کنگره چیزی بیش از \"دروغ محض\" نبوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. They lived in a house called Davenport College and shared many friends there.
[ترجمه گوگل]آنها در خانه ای به نام کالج داونپورت زندگی می کردند و دوستان زیادی در آنجا داشتند
[ترجمه ترگمان]آن ها در خانه ای به نام کالج داونپورت زندگی می کردند و دوستان زیادی در آنجا به اشتراک می گذاشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The following year, Davenport, after a moving farewell speech to the men, left for Bethlehem Steel.
[ترجمه گوگل]سال بعد، داونپورت، پس از یک سخنرانی خداحافظی تکان دهنده با مردان، عازم بیت لحم استیل شد
[ترجمه ترگمان]سال بعد، دونپورت، پس از سخنرانی خداحافظی با افراد، عازم فولاد بیت الحم شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Passing the window, he saw Olivia Davenport, muffled in fur, approach Hoppy with a radiant smile.
[ترجمه گوگل]با عبور از پنجره، اولیویا داونپورت را دید که خفه شده بود و با لبخندی درخشان به هاپی نزدیک شد
[ترجمه ترگمان]از کنار پنجره، الیویا داونپورت را دید که با لبخند muffled، با لبخندی درخشان به او نزدیک شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Deana Davenport, of course, and her catty comment had been somewhat inaccurate.
[ترجمه گوگل]دینا داونپورت، البته، و اظهارنظر نادرست او تا حدودی نادرست بود
[ترجمه ترگمان]البته Deana Davenport و اظهار نظر her تا حدی نادرست بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. There John Davenport used the Bible even to set the prices and to measure the kegs of ale.
[ترجمه گوگل]در آنجا جان داونپورت از کتاب مقدس حتی برای تعیین قیمت ها و اندازه گیری کیگ های آلو استفاده کرد
[ترجمه ترگمان]در آنجا، جان داونپورت در آنجا از کتاب مقدس نیز برای تنظیم قیمت و اندازه گیری the آبجو استفاده کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Grandfather clocks, davenport desks, cots, piano, mangle, even silhouettes in tiny oval frames.
[ترجمه گوگل]ساعت‌های پدربزرگ، میزهای داونپورت، تخت‌خواب، پیانو، مانگل، حتی سیلوئت‌هایی در قاب‌های بیضی کوچک
[ترجمه ترگمان]پدربزرگ ساعت های دیواری، میزه ای davenport، پیانو، پیانو، اتوکشی و حتی silhouettes در قاب های کوچک بیضی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Davenport, T . Process Innovation : Re - engineering Work through IT . Boston, MA: Harvard Business School Press, 199
[ترجمه گوگل]داونپورت، تی نوآوری فرآیند: مهندسی مجدد کار از طریق فناوری اطلاعات بوستون، MA: انتشارات مدرسه بازرگانی هاروارد، 199
[ترجمه ترگمان]داونپورت، تی نوآوری فرآیند: کار مهندسی مجدد از طریق IT بوستون، MA: انتشارات دانشکده کسبوکار هاروارد، ۱۹۹
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Mrs. Davenport, who was there, plucked Mary by the gown.
[ترجمه گوگل]خانم داونپورت که آنجا بود، لباس مری را درآورد
[ترجمه ترگمان]خانم \"داونپورت\"، کی اونجا بود مری رو با لباس بیرون کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Fannie Davenport was just opening at the Fifth Avenue.
[ترجمه گوگل]فانی داونپورت در خیابان پنجم افتتاح می شد
[ترجمه ترگمان] فانی داون \"الان داشت توی خیابون پنجم باز می شد\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

نیمکت راحتی (اسم)
davenport

یک نوع میز تحریر ظریف (اسم)
davenport

انگلیسی به انگلیسی

• type of large sofa

پیشنهاد کاربران

بپرس