1. They were faced with the daunting task of restoring the house.
[ترجمه گوگل]آنها با وظیفه دلهره آور بازسازی خانه روبرو بودند
[ترجمه ترگمان]آن ها با وظیفه سخت بازسازی خانه مواجه بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آن ها با وظیفه سخت بازسازی خانه مواجه بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The trip seemed rather daunting for a young girl.
[ترجمه گوگل]این سفر برای یک دختر جوان بسیار دلهره آور به نظر می رسید
[ترجمه ترگمان]سفر به نظر کمی ترسناک می رسید برای یک دختر جوان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سفر به نظر کمی ترسناک می رسید برای یک دختر جوان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Travelling alone around the world is a daunting prospect.
[ترجمه گوگل]سفر به تنهایی در سراسر جهان یک چشم انداز دلهره آور است
[ترجمه ترگمان]مسافرت به تنهایی در سراسر جهان یک چشم انداز ترسناک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مسافرت به تنهایی در سراسر جهان یک چشم انداز ترسناک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. She has the daunting task of cooking for 20 people every day.
[ترجمه e.ez] او هر روز وظیفه دلهره آور آشپزی برای 20 نفر را بر عهده دارد.|
[ترجمه گوگل]او وظیفه دلهره آور این را دارد که هر روز برای 20 نفر آشپزی کند[ترجمه ترگمان]او هر روز وظیفه آشپزی ۲۰ نفر را به عهده دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The government now faces the daunting task of restructuring the entire health service.
[ترجمه گوگل]دولت اکنون با وظیفه دلهره آور بازسازی کل خدمات بهداشتی مواجه است
[ترجمه ترگمان]دولت اکنون با وظیفه خطیر بازسازی کل خدمات بهداشتی مواجه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دولت اکنون با وظیفه خطیر بازسازی کل خدمات بهداشتی مواجه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. He's got the daunting task of following in Ferguson's footsteps.
[ترجمه عمو مصطفی] او ( احتمالا اوله گونار سولسشر ) وظیفه دلهره آوری برای جا پای الکس فرگوسن گذاشتن داره|
[ترجمه گوگل]او وظیفه دلهره آور این را دارد که راه فرگوسن را دنبال کند[ترجمه ترگمان]او وظیفه daunting دنبال کردن پای فرگوسن را انجام داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The task before us is a daunting one.
[ترجمه گوگل]وظیفه ای که پیش روی ماست، کار سختی است
[ترجمه ترگمان]وظیفه پیش از ما یک کار دلهره آور است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]وظیفه پیش از ما یک کار دلهره آور است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The prospect of meeting the President is quite daunting.
[ترجمه گوگل]چشم انداز ملاقات با رئیس جمهور بسیار دلهره آور است
[ترجمه ترگمان]چشم انداز ملاقات رئیس جمهور بسیار وحشتناک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]چشم انداز ملاقات رئیس جمهور بسیار وحشتناک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Starting a new job can be a daunting prospect.
[ترجمه گوگل]شروع یک شغل جدید می تواند یک چشم انداز دلهره آور باشد
[ترجمه ترگمان]شروع یک شغل جدید می تواند یک چشم انداز ترسناک باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شروع یک شغل جدید می تواند یک چشم انداز ترسناک باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The immensity of the task is daunting.
[ترجمه گوگل]عظیم بودن کار دلهره آور است
[ترجمه ترگمان]عظمت این کار وحشتناک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]عظمت این کار وحشتناک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Prosecution lawyers face a daunting obstacle-race across uncharted territory.
[ترجمه گوگل]وکلای دادستان با یک مسابقه موانع دلهره آور در سراسر قلمرو ناشناخته روبرو هستند
[ترجمه ترگمان]وکلای دادستانی با یک مسابقه با مانع بزرگ روبرو هستند - که در آن منطقه کشف نشده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]وکلای دادستانی با یک مسابقه با مانع بزرگ روبرو هستند - که در آن منطقه کشف نشده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The odds on this coming to pass are daunting.
[ترجمه گوگل]احتمال وقوع این اتفاق وحشتناک است
[ترجمه ترگمان]احتمالات وقوع این حادثه وحشتناک هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]احتمالات وقوع این حادثه وحشتناک هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Don't think of computers as a daunting modern technology; they're only a means to an end.
[ترجمه گوگل]کامپیوترها را به عنوان یک فناوری مدرن دلهره آور تصور نکنید آنها فقط وسیله ای برای رسیدن به هدف هستند
[ترجمه ترگمان]به کامپیوترها به عنوان یک تکنولوژی جدید پیشرفته فکر نکنید؛ آن ها تنها وسیله ای برای رسیدن به یک هدف هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به کامپیوترها به عنوان یک تکنولوژی جدید پیشرفته فکر نکنید؛ آن ها تنها وسیله ای برای رسیدن به یک هدف هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The cable industry faces daunting technical challenges.
[ترجمه گوگل]صنعت کابل با چالش های فنی دلهره آور مواجه است
[ترجمه ترگمان]صنعت کابل با چالش های فنی جدی مواجه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]صنعت کابل با چالش های فنی جدی مواجه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید