dauber


اندودگر، نقاش بی مهارت

جمله های نمونه

1. There was the old dirt dauber nest of yesterday.
[ترجمه گوگل]لانه داوبر خاکی قدیمی دیروز آنجا بود
[ترجمه ترگمان]There، the، nest، was
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. A year ago, Mr. Dauber, 40, spent $8 000 on two pieces of art called "generative portraiture, " developed by a Chicago artist, Lincoln Schatz. (Mr.
[ترجمه گوگل]یک سال پیش، آقای داوبر، 40 ساله، 8000 دلار برای دو قطعه هنری به نام "پرتره مولد" که توسط یک هنرمند شیکاگو به نام لینکلن شاتز ساخته شد، خرج کرد (آقای
[ترجمه ترگمان]یک سال پیش، آقای dauber ۴۰ ساله، ۸ هزار دلار را در دو قطعه هنری به نام \"پرتره تولیدی\"، که توسط یک هنرمند شیکاگو، لینکلن Schatz توسعه یافت، هزینه کرد (آقای)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Dauber: Is there any type of art that just does not turn you on at all?
[ترجمه گوگل]داوبر: آیا هیچ نوع هنری وجود دارد که اصلاً شما را روشن نکند؟
[ترجمه ترگمان]dauber: آیا هیچ نوع هنری وجود دارد که شما را روشن نکند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Dauber: Do you earn a living as a film - maker?
[ترجمه گوگل]داوبر: آیا به عنوان یک فیلمساز امرار معاش می کنید؟
[ترجمه ترگمان]dauber: آیا شما به عنوان یک فیلم ساز زندگی می کنید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Just keep your dauber up and your mouth shut.
[ترجمه گوگل]فقط داوبر خود را بالا نگه دارید و دهان خود را بسته نگه دارید
[ترجمه ترگمان]Just رو جمع کن و دهنت رو ببند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I am a dauber in clay.
[ترجمه گوگل]من یک داوبر در خاک هستم
[ترجمه ترگمان]من یکی از dauber clay هستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Dauber is usually naked, and to get to the refrigerator he must scamper past the video camera that is always watching from the foot of his stairs.
[ترجمه گوگل]داوبر معمولاً برهنه است و برای رسیدن به یخچال باید دوربین فیلمبرداری را که همیشه از زیر پله‌هایش تماشا می‌کند بگذرد
[ترجمه ترگمان]dauber معمولا برهنه است و برای رسیدن به یخچال باید از دوربین ویدئویی که همیشه از پایین پله ها مراقبت می کند عبور کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Brush or dauber type cement and primer applicators - select a size no less than 1/2 the pipe diameter (see chart below).
[ترجمه گوگل]اعمال کننده سیمان و پرایمر نوع قلم مو یا داوبر - اندازه ای را انتخاب کنید که کمتر از 1/2 قطر لوله نباشد (نمودار زیر را ببینید)
[ترجمه ترگمان]به برس یا dauber نوع سیمان و applicators پرایمر - یک سایز کم تر از ۱ \/ ۲ قطر لوله را انتخاب کنید (نمودار زیر را ببینید)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. And we introduced a way of medical daubing with a special dauber which had gained good results during our practical work.
[ترجمه گوگل]و روشی برای ضماد زدن طبی با دایبر مخصوص معرفی کردیم که در طول کار عملی ما نتایج خوبی گرفته بود
[ترجمه ترگمان]و ما روش of پزشکی را با یک dauber خاص که نتایج خوبی را در طول کار عملی ما به دست آورده بودند، معرفی کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• person or thing that daubs (applies soft mud, clay, paint, etc.)

پیشنهاد کاربران

بپرس