صفت ( adjective )
• (1) تعریف: having a date.
• متضاد: undated
• متضاد: undated
- a dated postcard
[ترجمه گوگل] یک کارت پستال تاریخ دار
[ترجمه ترگمان] یه کارت پستال با تاریخ
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] یه کارت پستال با تاریخ
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2) تعریف: not modern or in fashion.
• مترادف: obsolete, old hat, old-fashioned, out-of-date, outdated, outmoded, pass�, unfashionable
• متضاد: fashionable, modern, state-of-the-art, up-to-date
• مشابه: out of date
• مترادف: obsolete, old hat, old-fashioned, out-of-date, outdated, outmoded, pass�, unfashionable
• متضاد: fashionable, modern, state-of-the-art, up-to-date
• مشابه: out of date
- Most of the old science fiction films seem so dated now.
[ترجمه پیام] به نظر میرسد بیشتر فیلم های عملی تخیلی الان قدیمی شده اند|
[ترجمه گوگل] اکثر فیلم های علمی تخیلی قدیمی در حال حاضر بسیار قدیمی به نظر می رسند[ترجمه ترگمان] بیشتر فیلم های علمی تخیلی خیلی وقته با هم قرار دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید