data analysis

/ˈdeɪtəəˈnæləsəs//ˈdeɪtəəˈnæləsɪs/

معنی: داده کاوی، تحلیل دادهها
معانی دیگر: داده کاوی، تحلیل داده ها

جمله های نمونه

1. All the authors participated in data analysis and interpretation.
[ترجمه گوگل]همه نویسندگان در تجزیه و تحلیل و تفسیر داده ها شرکت کردند
[ترجمه ترگمان]تمام نویسندگان در تحلیل داده ها و تفسیر شرکت کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The software also includes libraries for instrument control, data analysis and data presentation.
[ترجمه گوگل]این نرم افزار همچنین شامل کتابخانه هایی برای کنترل ابزار، تجزیه و تحلیل داده ها و ارائه داده ها می باشد
[ترجمه ترگمان]این نرم افزار همچنین شامل کتابخانه ها کنترل ابزار، تحلیل داده ها و ارائه داده نیز می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Systems analysis in general - and data analysis is a branch of systems analysis - is an art, not an exact science.
[ترجمه گوگل]تجزیه و تحلیل سیستم ها به طور کلی - و تجزیه و تحلیل داده ها شاخه ای از تجزیه و تحلیل سیستم ها است - یک هنر است، نه یک علم دقیق
[ترجمه ترگمان]تحلیل سیستم ها به طور کلی - و آنالیز داده ها شاخه ای از تحلیل سیستم ها است - یک هنر است، نه یک علم دقیق
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. There are interviewers, data analysis experts, and research assistants to be employed by the project.
[ترجمه گوگل]مصاحبه‌گران، کارشناسان تجزیه و تحلیل داده‌ها و دستیاران پژوهشی در این پروژه استخدام می‌شوند
[ترجمه ترگمان]There، متخصصان تحلیل داده ها، و دستیاران تحقیق وجود دارد که توسط این پروژه استخدام می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. This means that the data analysis stage is as crucial as the implementation stage of the computer applications.
[ترجمه گوگل]این بدان معنی است که مرحله تجزیه و تحلیل داده ها به اندازه مرحله پیاده سازی برنامه های کاربردی کامپیوتری حیاتی است
[ترجمه ترگمان]این به این معنی است که مرحله تحلیل داده ها به اندازه مرحله پیاده سازی برنامه های کامپیوتری مهم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Describes the process of data analysis.
[ترجمه گوگل]فرآیند تجزیه و تحلیل داده ها را شرح می دهد
[ترجمه ترگمان]تجزیه و تحلیل فرآیند تجزیه و تحلیل داده ها
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Data analysis has become interactive, with the scientist interrogating the data and deciding new paths for investigation based on immediate feedback.
[ترجمه گوگل]تجزیه و تحلیل داده ها تعاملی شده است و دانشمند در حال بازجویی از داده ها و تصمیم گیری مسیرهای جدید برای بررسی بر اساس بازخورد فوری است
[ترجمه ترگمان]آنالیز داده ها به صورت متقابل درآمده و دانشمند در حال بازجویی از داده ها و تصمیم گیری درباره مسیرهای جدید برای تحقیق براساس بازخورد فوری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Knowledge of the application area gained from data analysis will provide this information.
[ترجمه گوگل]دانش حوزه کاربردی که از تجزیه و تحلیل داده ها به دست می آید، این اطلاعات را فراهم می کند
[ترجمه ترگمان]دانش حوزه کاربردی بدست آمده از آنالیز داده ها، این اطلاعات را فراهم خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Local data analysis should also be carried out in phases.
[ترجمه گوگل]تجزیه و تحلیل داده های محلی نیز باید به صورت مرحله ای انجام شود
[ترجمه ترگمان]تحلیل داده های محلی نیز باید در فازها انجام شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Where data analysis differs from conventional systems analysis is that it separates the data structures from the applications which use them.
[ترجمه گوگل]جایی که تجزیه و تحلیل داده ها با تجزیه و تحلیل سیستم های معمولی متفاوت است این است که ساختار داده ها را از برنامه هایی که از آنها استفاده می کنند جدا می کند
[ترجمه ترگمان]جایی که تجزیه و تحلیل داده ها با آنالیز سیستم های مرسوم متفاوت است، این است که ساختارهای داده را از برنامه های کاربردی که از آن ها استفاده می کنند، جدا می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. One of the most important techniques of data analysis described in the text is entity modelling.
[ترجمه گوگل]یکی از مهم ترین تکنیک های تحلیل داده ها که در متن توضیح داده شده است، مدل سازی موجودیت است
[ترجمه ترگمان]یکی از مهم ترین تکنیک های تحلیل داده ها که در متن توضیح داده شد مدل سازی ماهیت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Many new data analysis designs have been developed since that time.
[ترجمه گوگل]بسیاری از طرح های جدید تجزیه و تحلیل داده ها از آن زمان توسعه یافته اند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از طراحی های مربوط به تحلیل داده های جدید از آن زمان تدوین شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. As a good data analysis tool, the GK fuzzy clustering can automatically detect different cluster shape. However, it has many shortcomings.
[ترجمه گوگل]به عنوان یک ابزار خوب تجزیه و تحلیل داده ها، خوشه بندی فازی GK می تواند به طور خودکار شکل های مختلف خوشه را تشخیص دهد با این حال کاستی های زیادی دارد
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک ابزار تجزیه و تحلیل داده های خوب، خوشه بندی فازی GK می تواند به طور خودکار شکل خوشه متفاوتی را شناسایی کند با این حال، این موضوع نواقص زیادی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. By experimental data analysis, the random change of the reciprocal induction time as well as the induction time is in conformity to logarithmic normal distribution.
[ترجمه گوگل]با تجزیه و تحلیل داده های تجربی، تغییر تصادفی زمان القای متقابل و همچنین زمان القاء مطابق با توزیع نرمال لگاریتمی است
[ترجمه ترگمان]با تجزیه و تحلیل داده های تجربی، تغییر تصادفی زمان القایی متقابل و نیز زمان القا در انطباق با توزیع نرمال لگاریتمی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Statistical data analysis, time series analysis, and error estimation will be discussed in the context of each lab.
[ترجمه گوگل]تجزیه و تحلیل داده های آماری، تجزیه و تحلیل سری های زمانی، و تخمین خطا در زمینه هر آزمایشگاه مورد بحث قرار خواهد گرفت
[ترجمه ترگمان]تحلیل داده های آماری، تحلیل سری های زمانی و برآورد خطا در زمینه هر آزمایشگاه مورد بحث قرار خواهد گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

داده کاوی (اسم)
data analysis

تحلیل داده ها (اسم)
data analysis

تخصصی

[عمران و معماری] تجزیه و تحلیل آمار
[ریاضیات] تحلیل داده ها، داده کاوی

پیشنهاد کاربران

داده کاوی
داده کاوی، دیتا ماینینگ است
data analysis ( آمار )
واژه مصوب: تحلیل داده ها
تعریف: [آمار] فرایندی با هدف استخراج اطلاعات مفید که معمولاً مشتمل است بر پالایش و انتقال و مدل بندی داده ها |||[رمزشناسی، رایانه و فنّاوری اطلاعات] فرایند به کار بستن سامانمند روش ها و فنون آماری و منطقی برای توصیف و خلاصه‏سازی و مقایسۀ داده‏ها
داده کاوی، تحلیل داده ها

بپرس