darksome

/ˈdɑːrksəm//ˈdɑːksəm/

معنی: سیاه، گرفته، اندکی تیره
معانی دیگر: (قدیمی - شاعرانه)، تیره، تاریک، اندک ی تیره شاعرانه

جمله های نمونه

1. "Darksome night/And shining Moon, " muttered Anathema, "East by South/By West by southwest . . .
[ترجمه گوگل]آناتما زمزمه کرد: «شب تاریک/و ماه درخشان»، «شرق از جنوب/از غرب از جنوب غرب
[ترجمه ترگمان]\"darksome شب \/ و ماه تابان\"، \"Anathema\"، \" شرق از جنوب \/ با غرب تا جنوب غربی \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The way of the wicked is darksome: they know not where they fall.
[ترجمه گوگل]راه شریران تاریک است: آنها نمی دانند کجا می افتند
[ترجمه ترگمان]راه شیطانی تیره و تیره است، نمی دانند کجا می افتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. There' s no darksome matters and horrible persons that can ruin children's heart.
[ترجمه گوگل]هیچ چیز تاریک و افراد وحشتناکی وجود ندارد که بتواند قلب کودکان را خراب کند
[ترجمه ترگمان]هیچ جای تاریک و تاریک وجود ندارد که قلب کودکان را خراب کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Have the gates of death been opened to thee, and hast thou seen the darksome doors?
[ترجمه گوگل]آیا درهای مرگ به روی تو گشوده شده است و آیا درهای تاریک را دیده ای؟
[ترجمه ترگمان]آیا دروازه های مرگ به سوی تو گشوده شده و دره ای تاریک را دیده ای؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Think, first, of that dreadful abyss of ignorance from which all error flows and so engulfs the sons of Adam in a darksome pool that no one can escape without the toll of toils and tears and fears.
[ترجمه گوگل]ابتدا به آن ورطه هولناک جهل فکر کنید که همه خطاها از آن سرازیر می شود و فرزندان آدم را چنان در برکه ای تاریک فرو می برد که هیچ کس نمی تواند بدون زحمات و اشک ها و ترس ها فرار کند
[ترجمه ترگمان]اول فکر کن، از آن ورطه هولناک جهالت که از آن همه خطاها جریان دارد و پسران آدم را در استخری تاریک پنهان می کند که هیچ کس نمی تواند بدون قربانی کردن درد و اشک و ترس از آن فرار کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

سیاه (صفت)
dark, black, joyless, cheerless, darksome, jetty, despondent, unlucky, grimy, jet black, mirthless

گرفته (صفت)
solemn, thick, muggy, dull, darksome, low-spirited, chock-full, gruff, eerie, hoarse, choky, sombrous, eery, muzzy, poky, pokey, tristful

اندکی تیره (صفت)
darksome

انگلیسی به انگلیسی

• dark, gloomy; somber; secret

پیشنهاد کاربران

بپرس