darkroom

/ˈdɑːrˌkruːm//ˈdɑːkruːm/

معنی: تاریک خانه
معانی دیگر: (عکاسی) تاریکخانه، تاریکخانه عکاسى علوم مهندسى : اتلیه

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a room made lightproof and equipped for processing photographic materials.

جمله های نمونه

1. In the darkroom they found that only half the film had been exposed.
[ترجمه گوگل]در اتاق تاریک متوجه شدند که فقط نیمی از فیلم لو رفته است
[ترجمه ترگمان]در تاریک خانه، آن ها فهمیدند که تنها نیمی از فیلم در معرض خطر قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I put a darkroom in down there, and I had the garden in the back.
[ترجمه گوگل]من یک اتاق تاریک در آن پایین گذاشتم و باغ را در پشت داشتم
[ترجمه ترگمان]من یه darkroom تو اون پایین گذاشتم و باغ رو در پشتی داشتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. It isn't normally necessary to operate in a darkroom.
[ترجمه گوگل]معمولاً لازم نیست در اتاق تاریک کار کنید
[ترجمه ترگمان]معمولا در یک تاریک خانه کار کردن لازم نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He had had his own darkroom, and had always been taking pictures.
[ترجمه گوگل]او تاریکخانه خودش را داشت و همیشه عکس می گرفت
[ترجمه ترگمان]He خودش را داشت و همیشه عکس می گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. What do you like best about the darkroom?
[ترجمه گوگل]چه چیزی را در تاریکخانه بیشتر دوست دارید؟
[ترجمه ترگمان]نظرت در مورد the چیه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He stood in the darkroom with another trainee, Dale Fitzke, a cripple.
[ترجمه گوگل]او در تاریکخانه با یک کارآموز دیگر، دیل فیتزکه، یک معلول ایستاد
[ترجمه ترگمان]او در the با یک کار آموز دیگر، دیل Fitzke و یک فلج ایستاده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Spitzer produces his drawings in a darkroom by applying a titanium mixture on to parchment, which gradually turns black in daylight.
[ترجمه گوگل]اسپیتزر نقاشی های خود را در یک اتاق تاریک با استفاده از مخلوط تیتانیوم روی کاغذ پوستی که به تدریج در نور روز سیاه می شود، تولید می کند
[ترجمه ترگمان]Spitzer نقشه خود را در یک تاریک خانه، با استفاده از یک مخلوط تیتانیوم بر روی کاغذ پوستی، که به تدریج در نور روز سیاه می شود، تولید می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He joined assistants in the darkroom to select from endless photos.
[ترجمه گوگل]او به دستیاران در تاریکخانه پیوست تا از بین عکس های بی پایان انتخاب کند
[ترجمه ترگمان]او به دستیاران در تاریک خانه پیوست تا از عکس های بی پایان انتخاب کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The invention discloses an electromagnetic measurement comprehensive darkroom for electromagnetic compatibility test and antenna measurement.
[ترجمه گوگل]این اختراع یک تاریکخانه جامع اندازه گیری الکترومغناطیسی برای آزمایش سازگاری الکترومغناطیسی و اندازه گیری آنتن را نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]این اختراع، یک تاریک خانه جامع اندازه گیری الکترومغناطیسی برای تست سازگاری الکترومغناطیسی و سنجش آنتن را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A darkroom, as the name suggests, is a dark room used for developing photographs.
[ترجمه گوگل]اتاق تاریک، همانطور که از نام آن پیداست، اتاق تاریکی است که برای عکس‌برداری استفاده می‌شود
[ترجمه ترگمان]یک تاریک خانه، همان طور که از اسمش پیداست، اتاق تاریکی است که برای توسعه عکس ها به کار می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. In addition to well-found film studio and traditional darkroom, digital labs should also be built to meet the requirement.
[ترجمه گوگل]علاوه بر استودیوی فیلم و تاریکخانه سنتی، آزمایشگاه‌های دیجیتال نیز باید ساخته شوند تا این نیاز را برآورده کنند
[ترجمه ترگمان]علاوه بر استودیوی فیلم سازی خوب و تاریک خانه سنتی، آزمایشگاه های دیجیتالی نیز باید برای برآورده کردن نیازمندی ها ساخته شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. In biological experiments, especially during darkroom operation, slide glass is sometimes crashed by oil immersion objective.
[ترجمه گوگل]در آزمایش‌های بیولوژیکی، به‌ویژه در حین کار در اتاق تاریک، گاهی اوقات شیشه کشویی با هدف غوطه‌وری روغن شکسته می‌شود
[ترجمه ترگمان]در آزمایش ها بیولوژیکی، به خصوص در طول عملیات تاریک خانه، گاهی اوقات شیشه slide با هدف غوطه وری نفت کاهش می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Shapes of flowers lack attraction. But darkroom work is very good.
[ترجمه گوگل]شکل گل ها فاقد جاذبه هستند اما کار تاریکخانه خیلی خوب است
[ترجمه ترگمان]اشکال گل ها فاقد جذابیت هستند اما تاریک خانه کار بسیار خوب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Darkroom Orientation . Will Cover Film and Print Developing.
[ترجمه گوگل]جهت تاریکخانه توسعه فیلم و چاپ را پوشش خواهد داد
[ترجمه ترگمان]جهت جهت گیری ویل فیلم را پوشش خواهد داد و توسعه را چاپ خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The burglar shone his torch into the dark room.
[ترجمه گوگل]سارق مشعل خود را به اتاق تاریک پرتاب کرد
[ترجمه ترگمان]دزد مشعل را در اتاق تاریک روشن کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. Everything was shaded in his wet and dark room.
[ترجمه گوگل]همه چیز در اتاق خیس و تاریک او سایه انداخته بود
[ترجمه ترگمان]همه چیز در اتاق مرطوب و مرطوب او سایه انداخته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

17. She flashed/shone the torch into the dark room.
[ترجمه گوگل]او مشعل را به اتاق تاریک روشن کرد/درخشید
[ترجمه ترگمان]مشعل را در اتاق تاریک روشن کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

18. He shone his lantern into the dark room.
[ترجمه گوگل]فانوسش را به اتاق تاریک پرتاب کرد
[ترجمه ترگمان]فانوس خود را در اتاق تاریک روشن کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

19. He was immured in a dark room.
[ترجمه گوگل]او در یک اتاق تاریک حبس شده بود
[ترجمه ترگمان]در یک اتاق تاریک محبوس شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

20. He held back, terrified of going into the dark room.
[ترجمه گوگل]او از رفتن به اتاق تاریک خودداری کرد
[ترجمه ترگمان]او از رفتن به اتاق تاریک وحشت داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

21. He was allegedly confined in a narrow, dark room for two months.
[ترجمه گوگل]گفته می شود که او به مدت دو ماه در یک اتاق باریک و تاریک محبوس بود
[ترجمه ترگمان]او به مدت دو ماه در یک اتاق تاریک و تاریک محبوس شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

22. She woke to find her dark room lit by flashing lights.
[ترجمه گوگل]او از خواب بیدار شد و دید که اتاق تاریکش با چراغ های چشمک زن روشن شده است
[ترجمه ترگمان]از خواب پرید و اتاق تاریک خود را با چراغ های چشمک زن روشن کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

23. His eyes focused slowly in the dark room.
[ترجمه گوگل]چشمانش به آرامی در اتاق تاریک متمرکز شد
[ترجمه ترگمان]چشمانش به آرامی در اتاق تاریک متمرکز شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

24. The terrorists dragged her into a dark room and duffed her up.
[ترجمه گوگل]تروریست ها او را به داخل اتاقی تاریک کشاندند و او را خفه کردند
[ترجمه ترگمان]تروریست ها او را به اتاق تاریکی بردند و او را از خواب بیدار کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

25. She stumbled to her feet, crossed the dark room and switched on the light.
[ترجمه گوگل]تلو تلو خورد روی پاهایش ایستاد، از اتاق تاریک گذشت و چراغ را روشن کرد
[ترجمه ترگمان]سکندری خورد و از اتاق تاریک گذشت و چراغ را روشن کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

26. A cyberspace scout sits in a dark room and then plugs a modem directly into his brain.
[ترجمه گوگل]یک پیشاهنگ فضای مجازی در یک اتاق تاریک می نشیند و سپس یک مودم را مستقیماً به مغز خود وصل می کند
[ترجمه ترگمان]یک صفحه فضای مجازی در یک اتاق تاریک قرار گرفته و سپس یک مودم را مستقیما به مغزش متصل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

27. The small dark room would seem to shrink even tinier.
[ترجمه گوگل]اتاق تاریک کوچک به نظر می رسد کوچکتر شده است
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که اتاق تاریک کوچک حتی کوچک تر هم می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

28. I was led into a dark room and told to lie face down on a mattress on the floor.
[ترجمه گوگل]من را به اتاق تاریکی هدایت کردند و به من گفتند که روی تشکی روی زمین دراز بکشم
[ترجمه ترگمان]به یک اتاق تاریک هدایت شدم و به او گفتم که روی تشک روی زمین دراز بکشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تاریک خانه (اسم)
camera obscura, darkroom

تخصصی

[سینما] اتاق تاریک - تاریکخانه

انگلیسی به انگلیسی

• darkened room in which film is developed and printed (photography)
a darkroom is a room which has been sealed off from natural daylight and is lit only by red light. it is used for developing film.
special darkened room for developing photographs

پیشنهاد کاربران

بپرس