1. In the darkroom they found that only half the film had been exposed.
[ترجمه گوگل]در اتاق تاریک متوجه شدند که فقط نیمی از فیلم لو رفته است
[ترجمه ترگمان]در تاریک خانه، آن ها فهمیدند که تنها نیمی از فیلم در معرض خطر قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. I put a darkroom in down there, and I had the garden in the back.
[ترجمه گوگل]من یک اتاق تاریک در آن پایین گذاشتم و باغ را در پشت داشتم
[ترجمه ترگمان]من یه darkroom تو اون پایین گذاشتم و باغ رو در پشتی داشتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. It isn't normally necessary to operate in a darkroom.
[ترجمه گوگل]معمولاً لازم نیست در اتاق تاریک کار کنید
[ترجمه ترگمان]معمولا در یک تاریک خانه کار کردن لازم نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. He had had his own darkroom, and had always been taking pictures.
[ترجمه گوگل]او تاریکخانه خودش را داشت و همیشه عکس می گرفت
[ترجمه ترگمان]He خودش را داشت و همیشه عکس می گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. What do you like best about the darkroom?
[ترجمه گوگل]چه چیزی را در تاریکخانه بیشتر دوست دارید؟
[ترجمه ترگمان]نظرت در مورد the چیه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. He stood in the darkroom with another trainee, Dale Fitzke, a cripple.
[ترجمه گوگل]او در تاریکخانه با یک کارآموز دیگر، دیل فیتزکه، یک معلول ایستاد
[ترجمه ترگمان]او در the با یک کار آموز دیگر، دیل Fitzke و یک فلج ایستاده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Spitzer produces his drawings in a darkroom by applying a titanium mixture on to parchment, which gradually turns black in daylight.
[ترجمه گوگل]اسپیتزر نقاشی های خود را در یک اتاق تاریک با استفاده از مخلوط تیتانیوم روی کاغذ پوستی که به تدریج در نور روز سیاه می شود، تولید می کند
[ترجمه ترگمان]Spitzer نقشه خود را در یک تاریک خانه، با استفاده از یک مخلوط تیتانیوم بر روی کاغذ پوستی، که به تدریج در نور روز سیاه می شود، تولید می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. He joined assistants in the darkroom to select from endless photos.
[ترجمه گوگل]او به دستیاران در تاریکخانه پیوست تا از بین عکس های بی پایان انتخاب کند
[ترجمه ترگمان]او به دستیاران در تاریک خانه پیوست تا از عکس های بی پایان انتخاب کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The invention discloses an electromagnetic measurement comprehensive darkroom for electromagnetic compatibility test and antenna measurement.
[ترجمه گوگل]این اختراع یک تاریکخانه جامع اندازه گیری الکترومغناطیسی برای آزمایش سازگاری الکترومغناطیسی و اندازه گیری آنتن را نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]این اختراع، یک تاریک خانه جامع اندازه گیری الکترومغناطیسی برای تست سازگاری الکترومغناطیسی و سنجش آنتن را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. A darkroom, as the name suggests, is a dark room used for developing photographs.
[ترجمه گوگل]اتاق تاریک، همانطور که از نام آن پیداست، اتاق تاریکی است که برای عکسبرداری استفاده میشود
[ترجمه ترگمان]یک تاریک خانه، همان طور که از اسمش پیداست، اتاق تاریکی است که برای توسعه عکس ها به کار می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. In addition to well-found film studio and traditional darkroom, digital labs should also be built to meet the requirement.
[ترجمه گوگل]علاوه بر استودیوی فیلم و تاریکخانه سنتی، آزمایشگاههای دیجیتال نیز باید ساخته شوند تا این نیاز را برآورده کنند
[ترجمه ترگمان]علاوه بر استودیوی فیلم سازی خوب و تاریک خانه سنتی، آزمایشگاه های دیجیتالی نیز باید برای برآورده کردن نیازمندی ها ساخته شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. In biological experiments, especially during darkroom operation, slide glass is sometimes crashed by oil immersion objective.
[ترجمه گوگل]در آزمایشهای بیولوژیکی، بهویژه در حین کار در اتاق تاریک، گاهی اوقات شیشه کشویی با هدف غوطهوری روغن شکسته میشود
[ترجمه ترگمان]در آزمایش ها بیولوژیکی، به خصوص در طول عملیات تاریک خانه، گاهی اوقات شیشه slide با هدف غوطه وری نفت کاهش می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Shapes of flowers lack attraction. But darkroom work is very good.
[ترجمه گوگل]شکل گل ها فاقد جاذبه هستند اما کار تاریکخانه خیلی خوب است
[ترجمه ترگمان]اشکال گل ها فاقد جذابیت هستند اما تاریک خانه کار بسیار خوب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Darkroom Orientation . Will Cover Film and Print Developing.
[ترجمه گوگل]جهت تاریکخانه توسعه فیلم و چاپ را پوشش خواهد داد
[ترجمه ترگمان]جهت جهت گیری ویل فیلم را پوشش خواهد داد و توسعه را چاپ خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. The burglar shone his torch into the dark room.
[ترجمه گوگل]سارق مشعل خود را به اتاق تاریک پرتاب کرد
[ترجمه ترگمان]دزد مشعل را در اتاق تاریک روشن کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
16. Everything was shaded in his wet and dark room.
[ترجمه گوگل]همه چیز در اتاق خیس و تاریک او سایه انداخته بود
[ترجمه ترگمان]همه چیز در اتاق مرطوب و مرطوب او سایه انداخته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
17. She flashed/shone the torch into the dark room.
[ترجمه گوگل]او مشعل را به اتاق تاریک روشن کرد/درخشید
[ترجمه ترگمان]مشعل را در اتاق تاریک روشن کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
18. He shone his lantern into the dark room.
[ترجمه گوگل]فانوسش را به اتاق تاریک پرتاب کرد
[ترجمه ترگمان]فانوس خود را در اتاق تاریک روشن کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
19. He was immured in a dark room.
[ترجمه گوگل]او در یک اتاق تاریک حبس شده بود
[ترجمه ترگمان]در یک اتاق تاریک محبوس شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
20. He held back, terrified of going into the dark room.
[ترجمه گوگل]او از رفتن به اتاق تاریک خودداری کرد
[ترجمه ترگمان]او از رفتن به اتاق تاریک وحشت داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
21. He was allegedly confined in a narrow, dark room for two months.
[ترجمه گوگل]گفته می شود که او به مدت دو ماه در یک اتاق باریک و تاریک محبوس بود
[ترجمه ترگمان]او به مدت دو ماه در یک اتاق تاریک و تاریک محبوس شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
22. She woke to find her dark room lit by flashing lights.
[ترجمه گوگل]او از خواب بیدار شد و دید که اتاق تاریکش با چراغ های چشمک زن روشن شده است
[ترجمه ترگمان]از خواب پرید و اتاق تاریک خود را با چراغ های چشمک زن روشن کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
23. His eyes focused slowly in the dark room.
[ترجمه گوگل]چشمانش به آرامی در اتاق تاریک متمرکز شد
[ترجمه ترگمان]چشمانش به آرامی در اتاق تاریک متمرکز شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
24. The terrorists dragged her into a dark room and duffed her up.
[ترجمه گوگل]تروریست ها او را به داخل اتاقی تاریک کشاندند و او را خفه کردند
[ترجمه ترگمان]تروریست ها او را به اتاق تاریکی بردند و او را از خواب بیدار کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
25. She stumbled to her feet, crossed the dark room and switched on the light.
[ترجمه گوگل]تلو تلو خورد روی پاهایش ایستاد، از اتاق تاریک گذشت و چراغ را روشن کرد
[ترجمه ترگمان]سکندری خورد و از اتاق تاریک گذشت و چراغ را روشن کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
26. A cyberspace scout sits in a dark room and then plugs a modem directly into his brain.
[ترجمه گوگل]یک پیشاهنگ فضای مجازی در یک اتاق تاریک می نشیند و سپس یک مودم را مستقیماً به مغز خود وصل می کند
[ترجمه ترگمان]یک صفحه فضای مجازی در یک اتاق تاریک قرار گرفته و سپس یک مودم را مستقیما به مغزش متصل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
27. The small dark room would seem to shrink even tinier.
[ترجمه گوگل]اتاق تاریک کوچک به نظر می رسد کوچکتر شده است
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که اتاق تاریک کوچک حتی کوچک تر هم می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
28. I was led into a dark room and told to lie face down on a mattress on the floor.
[ترجمه گوگل]من را به اتاق تاریکی هدایت کردند و به من گفتند که روی تشکی روی زمین دراز بکشم
[ترجمه ترگمان]به یک اتاق تاریک هدایت شدم و به او گفتم که روی تشک روی زمین دراز بکشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید