1. a darkling plain
دشت غرق در تاریکی
2. His face darkled with anger when he heard the bad news.
[ترجمه گوگل]با شنیدن این خبر بد چهره اش از عصبانیت تیره شد
[ترجمه ترگمان]وقتی خبر بد را شنید، صورتش از خشم سرخ شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]وقتی خبر بد را شنید، صورتش از خشم سرخ شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The huts darkled away into the gloom of the field.
[ترجمه گوگل]کلبه ها در تاریکی مزرعه تاریک شدند
[ترجمه ترگمان]کلبه ها در تاریکی میدان away
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]کلبه ها در تاریکی میدان away
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The night darkles rapidly.
[ترجمه گوگل]شب به سرعت تاریک می شود
[ترجمه ترگمان]شب به سرعت می گذشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شب به سرعت می گذشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. She stalked, stiff-legged like a wolf, into the darkling garden and like a wolf she sniffed the air.
[ترجمه گوگل]او با پاهای سفت مانند گرگ به باغ تاریک رفت و مانند گرگ هوا را بو کرد
[ترجمه ترگمان]او با قدم های سنگین مانند یک گرگ به داخل باغ تاریک رفت و مثل یک گرگ هوا را بو کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او با قدم های سنگین مانند یک گرگ به داخل باغ تاریک رفت و مثل یک گرگ هوا را بو کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Darkling I listen; and, for many time, I have been half in love with easeful Death.
[ترجمه گوگل]تاریکی گوش می دهم; و مدتهاست که نیمه عاشق مرگ آسان هستم
[ترجمه ترگمان]من گوش می دهم؛ و برای مدت زیادی عاشق مرگ easeful شده ام
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]من گوش می دهم؛ و برای مدت زیادی عاشق مرگ easeful شده ام
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. A darkling fire, faint hovering o'er a tomb.
[ترجمه گوگل]آتشی تیره و کمرنگ که روی یک قبر معلق است
[ترجمه ترگمان]یک آتش سوزی در تاریکی، ضعیف بر روی یک مقبره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک آتش سوزی در تاریکی، ضعیف بر روی یک مقبره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. He reeled and recovered, the darkling abyss below beckoning to him, inviting his fall.
[ترجمه گوگل]چرخید و بهبود یافت، پرتگاه تاریک زیر به او اشاره کرد و سقوط او را دعوت کرد
[ترجمه ترگمان]او تل و تل و تل و خوران به خود آمد، در تاریکی در پایین به او اشاره می کرد و از سقوطش دعوت می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او تل و تل و تل و خوران به خود آمد، در تاریکی در پایین به او اشاره می کرد و از سقوطش دعوت می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Thomas Hardy's Darkling Thrush is a perfect combination of romanticism, realism and modernism.
[ترجمه گوگل]برفک تاریکی توماس هاردی ترکیبی کامل از رمانتیسم، رئالیسم و مدرنیسم است
[ترجمه ترگمان]نیروی دریایی سلطنتی توماس هاردی ترکیبی عالی از romanticism، رئالیسم و مدرنیسم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نیروی دریایی سلطنتی توماس هاردی ترکیبی عالی از romanticism، رئالیسم و مدرنیسم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. On a darkling plain in a far away place the skeletons of hundreds of unnamed people lie strewn over the land amidst the red dirt and brown grasses scorched by the equatorial sun.
[ترجمه گوگل]در یک دشت تاریک در مکانی دور، اسکلت صدها نفر از مردم ناشناس که در میان خاک قرمز و علف های قهوه ای سوزانده شده توسط خورشید استوایی بر روی زمین پراکنده شده اند
[ترجمه ترگمان]در یک دشت تاریک در دوردست، اسکلت صدها نفر از مردم بی نام و نشان در میان خاک سرخ و علف های قهوه ای سوخته از آفتاب استوایی پوشیده شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در یک دشت تاریک در دوردست، اسکلت صدها نفر از مردم بی نام و نشان در میان خاک سرخ و علف های قهوه ای سوخته از آفتاب استوایی پوشیده شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Her silver was trotting through the grass, to a darkling stream beneath a sea of stars.
[ترجمه گوگل]نقرهاش از لابهلای علفها میچرخید، به نهر تاریکی در زیر دریایی از ستارهها
[ترجمه ترگمان]نقره او در میان علف ها در حال یورتمه رفتن بود، به یک نهر کوهستانی در زیر دریایی از ستارگان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نقره او در میان علف ها در حال یورتمه رفتن بود، به یک نهر کوهستانی در زیر دریایی از ستارگان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Her high-borne turban'd head she wags, and rolls her darkling eye.
[ترجمه گوگل]سر عمامه بلندش را تکان می دهد و چشم تیره اش را می چرخاند
[ترجمه ترگمان]سرش را تکان می داد و صورت darkling را با آن مخلوط می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سرش را تکان می داد و صورت darkling را با آن مخلوط می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. At last, more than thirty million years hence, the huge red-hot dome of the sun had come to obscure nearly a tenth part of the darkling heavens.
[ترجمه گوگل]سرانجام، بیش از سی میلیون سال پس از آن، گنبد عظیم سرخ و داغ خورشید تقریباً یک دهم بخش تاریک آسمان را پوشانده بود
[ترجمه ترگمان]سرانجام، بیش از سی میلیون سال بعد، گنبد عظیم سرخ - داغ خورشید نزدیک به یک دهم آسمان تاریک شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سرانجام، بیش از سی میلیون سال بعد، گنبد عظیم سرخ - داغ خورشید نزدیک به یک دهم آسمان تاریک شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. “Mealworm is one of my favorites at the moment,” Peters told me, speaking of the larvae of the darkling beetle (Tenebrio molitor Linnaeus).
[ترجمه گوگل]پیترز در مورد لارو سوسک تیره رنگ (Tenebrio molitor Linnaeus) به من گفت: "کرم آرد یکی از مورد علاقه های من در حال حاضر است "
[ترجمه ترگمان]پیترز به من گفت: \"Mealworm در حال حاضر یکی از موارد مورد علاقه من است،\" و از لارو سوسک تاریک صحبت کرد (Tenebrio molitor لینه)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پیترز به من گفت: \"Mealworm در حال حاضر یکی از موارد مورد علاقه من است،\" و از لارو سوسک تاریک صحبت کرد (Tenebrio molitor لینه)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید