darkish


معنی: نسبتا تاریک
معانی دیگر: نسبتا تاریک

جمله های نمونه

1. Her hair was a dull, darkish brown.
[ترجمه گوگل]موهایش مات و قهوه ای تیره بود
[ترجمه ترگمان]موهایش قهوه ای تیره بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Round face, bright eyes, darkish skin, of medium height: he knew who that was.
[ترجمه گوگل]صورت گرد، چشمان روشن، پوست تیره، قد متوسط: او می دانست که کیست
[ترجمه ترگمان]چهره گرد، چشمان روشن، پوست گندم گون، قامت متوسط، قامت متوسط، او را می شناخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. APPLICABLE OBJECTS: Darkish yellow, dry . Lax and ageing skin.
[ترجمه گوگل]اشیاء قابل اجرا: زرد مایل به تیره، خشک شل شدن و پیری پوست
[ترجمه ترگمان]APPLICABLE با صدای بلند گفت: darkish زرد، خشک پوست خز و چروک
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. To get a lady of mystery, darkish hues are most desirable like a black, midnight blue, or espresso brown.
[ترجمه گوگل]برای داشتن یک خانم مرموز، رنگ های تیره مانند مشکی، آبی نیمه شب یا قهوه ای اسپرسو بسیار مطلوب هستند
[ترجمه ترگمان]به نظر گرفتن یک خانم مرموز، رنگ های تیره رنگش بیشتر از رنگ های سیاه، آبی یا قهوه اسپرسو مطلوب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Her gaze lingered on his pallor and the sprinkling of grey in his darkish hair.
[ترجمه گوگل]نگاهش به رنگ پریدگی و پاشیدن خاکستری در موهای تیره اش ماند
[ترجمه ترگمان]نگاهش روی رنگ پریدگی و the موهایش به رنگ خاکستری تیره مانده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The futuristic look is nicely accomplished, without a lot of eye candy: darkish, downbeat, more melancholy than despairing.
[ترجمه گوگل]ظاهر آینده‌نگر به خوبی انجام می‌شود، بدون چشم‌نوازی زیاد: تیره، ضعیف، بیشتر غم‌انگیز تا ناامیدکننده
[ترجمه ترگمان]نگاه پیشرو به خوبی انجام یافته است، بی آن که یک عالمه شکلات چشم، downbeat، melancholy، more از نومیدی باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Would you like to shimmer in your own prom gown or would you alternatively be mysterious inside of a darkish velvet?
[ترجمه گوگل]آیا دوست دارید در لباس مجلسی خود بدرخشید یا در عوض در داخل یک مخمل تیره مرموز هستید؟
[ترجمه ترگمان]دوست داری که تو لباس جشن فارغ التحصیلی خودتو ببینی یا به alternatively یه لباس مخملی مهتابی ببینی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. At this point the house had been burned a black, furniture appliances do not see the original shape has, darkish became one of Robert's.
[ترجمه گوگل]در این نقطه خانه سیاه و سفید سوخته بود، وسایل مبلمان شکل اصلی را نمی بینند، تیره یکی از رابرت شد
[ترجمه ترگمان]در این نقطه، خانه سوخته بود، لوازم منزل شکل اصلی را ندیده بودند، darkish به یکی از Robert تبدیل شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Pushing aside thicker, grittier soil, Dardo dug stubby fingers in and came up with a fistful of darkish Sekiton mixed with sand.
[ترجمه گوگل]داردو با کنار زدن خاک ضخیم‌تر و رنده‌تر، انگشت‌های کلفت‌تری را در آن فرو کرد و مشتی از سکیتون تیره رنگ آمیخته با ماسه به دست آورد
[ترجمه ترگمان]پس از این که خاک کلفت و grittier را به کناری کشید و با یک مشت پر از ماسه darkish که با شن مخلوط شده بود، بالا آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Soon she lets go. She starts off into the country - the darkish, glamourous country.
[ترجمه گوگل]به زودی او را رها می کند او وارد کشور می شود - کشوری تاریک و پر زرق و برق
[ترجمه ترگمان]به زودی او را رها می کند اون شروع کرد به خارج شدن به روستا - کشور darkish و glamourous -
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I admit it - I have always been skeptical of lightening creams - but I have darkish spots and tried this cream. Works really quite well!
[ترجمه گوگل]اعتراف می کنم - من همیشه به کرم های روشن کننده شک داشتم - اما لکه های تیره ای دارم و این کرم را امتحان کردم واقعاً خیلی خوب کار می کند!
[ترجمه ترگمان]اعتراف می کنم - من همیشه نسبت به کرم نور شک داشته ام - اما این کرم را دارم و این کرم را امتحان کردم واقعا خوب کار می کند!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. She was plainly dressed, like thousands of other girls, in darkish blue jacket and skirt and white shirt waist.
[ترجمه گوگل]او مثل هزاران دختر دیگر، ژاکت و دامن آبی تیره و کمر پیراهن سفید به تن داشت
[ترجمه ترگمان]به سادگی لباس پوشیده بود، مانند هزاران دختر دیگر، با کت و دامن آبی رنگ و پیراهن سفید و پیراهن سفید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Then- I noticed a tinglman by the door- carrying something covered with darkish paper.
[ترجمه گوگل]سپس- متوجه مردی در کنار در شدم که چیزی با کاغذ تیره پوشانده شده بود
[ترجمه ترگمان]بعد - در حالی که چیزی پوشیده از کاغذ رنگی را باخود حمل می کردم، متوجه شدم که در باز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. "Their skin turned a glowing red, " said the Staffordshire police inspector's report. "They saw a darkish silver inverted saucer shaped object in a field, which was glowing red beneath.
[ترجمه گوگل]گزارش بازرس پلیس استافوردشایر گفت: "پوست آنها قرمز درخشان شد " "آنها یک شیء نقره ای تیره به شکل نعلبکی معکوس را در یک مزرعه دیدند که زیر آن قرمز می درخشید
[ترجمه ترگمان]گزارش بازرس پلیس Staffordshire گفت: \" پوست آن ها قرمز شده بود آن ها یک شیئی saucer را در یک میدان دیدند که در زیر آن قرمز می درخشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. I could not see clearly in the darkness last night, so I thought you were just an ordinary, darkish little bird. But your true color. . . it is a brilliant shade of blue.
[ترجمه گوگل]من دیشب در تاریکی نمی توانستم به وضوح ببینم، بنابراین فکر کردم که شما فقط یک پرنده کوچک معمولی و تیره هستید اما رنگ واقعی تو این یک سایه درخشان از آبی است
[ترجمه ترگمان]دیشب نمی توانستم به روشنی در تاریکی ببینم، برای همین فکر کردم تو فقط یک پرنده معمولی، اما رنگ واقعی تو، سایه درخشان آبی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

نسبتا تاریک (صفت)
darkish

انگلیسی به انگلیسی

• somewhat dark, dim, swarthy
darkish means quite dark in colour.

پیشنهاد کاربران

بپرس