dap

/dæp//dæp/

(ماهیگیری) طعمه را آرام در آب افکندن، (به ویژه پرنده) آرام خود را به سطح آب زدن، فروبردن، غوطه دادن، شستشودادن

جمله های نمونه

1. Harry had considerable success dapping with the natural fly.
[ترجمه گوگل]هری موفقیت قابل توجهی در دست زدن به مگس طبیعی داشت
[ترجمه ترگمان]هری موفق شد با آن پرواز طبیعی موفق شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The bird dapped for the fish.
[ترجمه گوگل]پرنده برای ماهی میل زد
[ترجمه ترگمان]پرنده به دنبال ماهی می گشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The stone dapped along the surface of the pond.
[ترجمه گوگل]سنگ در امتداد سطح حوض فرو رفت
[ترجمه ترگمان]سنگ از کنار استخر عبور کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Sabah DAP Batu Sapi Chief George Hiew Vun Zin went to inspect the site and found there are no workers and only a few excavators there.
[ترجمه گوگل]جورج هیو وون زین، رئیس باتو ساپی صباح، برای بررسی محل رفت و متوجه شد که هیچ کارگری وجود ندارد و فقط چند بیل مکانیکی در آنجا وجود دارد
[ترجمه ترگمان]صباح DAP بوتا Sapi Batu Vun Zin به بازرسی محل رفتند و دریافتند که هیچ کارگری و تنها چند ماشین حفاری در آنجا وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Sabah DAP would like to thank EPF General Manager Nik Affendi Jaafar for clarifying the case of Madam Tan Ah Kee whose identification card number is been shared with a man, Mohd Dahlan Saida.
[ترجمه گوگل]Sabah DAP مایل است از نیک افندی جعفر، مدیر کل EPF برای روشن شدن پرونده خانم تان آه کی که شماره کارت شناسایی او با مردی به نام Mohd Dahlan Saida به اشتراک گذاشته شده است، تشکر کند
[ترجمه ترگمان]صباح DAP می خواهد مدیر کل EPF Nik Affendi جعفر را برای روشن کردن پرونده خانم تان، Kee تشکر کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The Electrochemical behavior of the product, 3 diaminophenazine (DAP), of the enzymatic catalytic reaction by horseradish peroxidase was studied by various electrochemical methods.
[ترجمه گوگل]رفتار الکتروشیمیایی محصول، 3 دی آمینوفنازین (DAP)، از واکنش کاتالیزوری آنزیمی توسط ترب پراکسیداز با روش های مختلف الکتروشیمیایی مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]رفتار الکتروشیمیایی محصول، ۳ diaminophenazine (DAP)، از واکنش کاتالیتیک آنزیمی توسط horseradish peroxidase توسط روش های الکتروشیمیایی مختلف بررسی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Curing reactions of diallyl phthalate ( DAP ) resin were studied by differential scanning calorimetry ( DSC ) .
[ترجمه گوگل]واکنش های پخت رزین دی آلیل فتالات ( DAP ) توسط کالریمتری اسکن تفاضلی ( DSC ) مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]واکنش های Curing رزین diallyl (DAP)توسط کالری سنجی تفاضلی (DSC بررسی شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Unsaturated polyester(UP) crosslinked by styrene has poor toughness. In this paper, diallyl phthalate (DAP) was used as co-crosslinking agent with styrene for toughening UP.
[ترجمه گوگل]پلی استر غیر اشباع (UP) که توسط استایرن به صورت عرضی متصل شده است، چقرمگی ضعیفی دارد در این مقاله از دی آلیل فتالات (DAP) به عنوان عامل اتصال متقاطع با استایرن برای سفت کردن UP استفاده شد
[ترجمه ترگمان]polyester پلی استر (UP)crosslinked با استیرن ضعیف است در این مقاله، diallyl phthalate (DAP)به عنوان عاملی مشترک با استیرن برای سخت شدن مورد استفاده قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The chambermaid appears to be setting her dap for the gardener.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که خدمتکار اتاق خود را برای باغبان آماده می کند
[ترجمه ترگمان]دختر خدمتکار به نظر می رسد که دختر خدمتکار برای باغبانی کار می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Minister Mohamed Nazri Abdul Aziz told DAP veteran leader Lim Kit Siang not to politicise Teoh's death and turn it into a race issue.
[ترجمه گوگل]وزیر محمد نذری عبدالعزیز به لیم کیت سیانگ، رهبر کهنه کار DAP گفت که مرگ تئو را سیاسی نکنید و آن را به یک موضوع نژادی تبدیل نکنید
[ترجمه ترگمان]دکتر محمد Nazri عبد العزیز به DAP کیت رهبر کهنه کار DAP گفت که لیم کیت Siang رهبر کهنه کار قصد ندارد مرگ Teoh را سیاسی کند و آن را به یک مساله نژادی تبدیل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. But going after Penang Chief Minister and DAP Secretary-General Lim Guan Eng for saying Selangor State Exco's political aide Teoh Beng Hock was murdered is taking it too far.
[ترجمه گوگل]اما دنبال کردن لیم گوان انج، وزیر ارشد پنانگ و دبیر کل DAP، به دلیل اینکه گفته اند تئو بنگ هاک، دستیار سیاسی Selangor State Exco به قتل رسیده است، خیلی دور از ذهن است
[ترجمه ترگمان]اما بعد از این که وزیر اعلی Penang و DAP Guan، دکتر لیم، به دنبال بیان دستیار سیاسی ایالت سلانگور، Teoh beng، به قتل رسید، به قتل رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The Sabah DAP is growing in strength and it is a good sign.
[ترجمه گوگل]DAP صباح در حال رشد است و این نشانه خوبی است
[ترجمه ترگمان]صباح DAP در حال افزایش قدرت است و نشانه خوبی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Conclusion DAP can enhance CTL activity in mice sensibilized by B 16 cells.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری DAP می تواند فعالیت CTL را در موش های حساس شده توسط سلول های B16 افزایش دهد
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری DAP می تواند فعالیت CTL یی را در موش ها با سلول های بی ۱۶ افزایش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Thus, Sabah DAP urges the BN government to abolish the PKR appointment once for all.
[ترجمه گوگل]بنابراین، صباح DAP از دولت BN می خواهد که انتصاب PKR را یک بار برای همیشه لغو کند
[ترجمه ترگمان]بنابراین، صباح DAP دولت کویت را ترغیب می کند که یکبار برای همه جای انتصاب مجدد را لغو کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• political party
fish by dropping the bait slowly on the water; dip in and out of water; skip across the surface of water; cause something to bounce or skip across the surface of water

پیشنهاد کاربران

سلام دوستانه/حرکت احترام آمیز دست.
در مکالمات غیررسمی، به خصوص در فرهنگ های آفریقایی - آمریکایی، "dap" به معنی یک حرکت دست دوستانه برای سلام دادن یا نشان دادن احترام است ( مانند دست دادن خاص یا ضربه زدن دست ) . این نوع دست دادن توی جمع های دوستانه و غیررسمی به کار برده میشه.
...
[مشاهده متن کامل]

مثال:
He gave me a dap before leaving

نوعی دست دادن که به معنای مصافحه نیست. بیشتر برای بیان موافقت ، همدلی ، قول و قرار مردونه و . . . . به کار می رود.
دست ها رو بالا می اوردند ، با هم دست می دهند و پنجه ها را از پهلو به هم گره می کنند
زدن به قدش
یا
دست دادن

بپرس