dandruff

/ˈdændrəf//ˈdændrʌf/

معنی: شوره سر
معانی دیگر: شوره ی سر، پوسته، سبوسه

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: dandruffy (adj.)
• : تعریف: a thin crust that forms on the scalp and is shed in flaky particles.

جمله های نمونه

1. akbar agha has dandruff
سر اکبر آقا شوره دارد.

2. A dry scalp can lead to dandruff.
[ترجمه گوگل]خشکی پوست سر می تواند منجر به شوره سر شود
[ترجمه ترگمان]پوست سر خشک می تواند منجر به شوره سر شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. This shampoo will cure your dandruff.
[ترجمه گوگل]این شامپو شوره سر شما را درمان می کند
[ترجمه ترگمان] این شامپو dandruff رو درمان می کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Every winter he has a problem with dandruff in his hair.
[ترجمه گوگل]هر زمستان او با مشکل شوره سر در موهایش مواجه می شود
[ترجمه ترگمان]او هر زمستان با شوره سر در موهایش مشکل دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Dandruff is characterized by a scaly and sometimes itchy scalp.
[ترجمه گوگل]شوره سر با پوسته پوسته شدن و گاهی اوقات خارش سر مشخص می شود
[ترجمه ترگمان]Dandruff با یک پوست سر فلس دار و گاهی اوقات خارش پوست شناخته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. You can't mistake nits for dandruff.
[ترجمه گوگل]شما نمی توانید نیش را با شوره سر اشتباه بگیرید
[ترجمه ترگمان]شما نمی توانید او را به خاطر dandruff dandruff اشتباه کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. That the dandruff flecks on his left shoulder formed the configuration of Ursa Major.
[ترجمه گوگل]این که شوره سر روی شانه چپ او شکل دب اکبر را تشکیل داده است
[ترجمه ترگمان]که شوره سر روی شانه چپش شکل خرس بزرگ را تشکیل می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. She brushed the flakes of dandruff from her shoulder.
[ترجمه گوگل]تکه های شوره سر را از روی شانه اش بیرون کشید
[ترجمه ترگمان]ذرات dandruff سر را از روی شانه کنار زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. When this process is accelerated, the result is dandruff.
[ترجمه گوگل]هنگامی که این روند تسریع شود، نتیجه شوره سر است
[ترجمه ترگمان]وقتی این فرآیند تسریع می شود، نتیجه شوره سر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A flour-bomb of dandruff on his shoulders.
[ترجمه گوگل]یک بمب آردی از شوره سر روی شانه هایش
[ترجمه ترگمان]یک کیسه آرد از شوره سر روی شانه هایش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He has very bad dandruff.
[ترجمه گوگل]او شوره سر بسیار بدی دارد
[ترجمه ترگمان]شوره سر خیلی بدی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. That when dames had dandruff, it was often just flakes from their hairspray.
[ترجمه گوگل]زمانی که دام ها شوره داشتند، اغلب فقط پوسته های اسپری موهایشان بود
[ترجمه ترگمان]این که وقتی dames به dandruff سر می زدند، اغلب از hairspray دانه های برف به چشم می خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. To cure dandruff, you massage the little spot just behind your big toenail.
[ترجمه گوگل]برای درمان شوره سر، نقطه کوچکی را که درست پشت ناخن بزرگ پا است ماساژ دهید
[ترجمه ترگمان]برای درمان dandruff سر جای کوچیک ناخن انگشت پا تون رو ماساژ بده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. My scalp is full of dandruff and itchy. Is there a cure?
[ترجمه گوگل]پوست سرم پر از شوره و خارش است آیا درمانی وجود دارد؟
[ترجمه ترگمان] پوست سرم پر از dandruff و میخاره درمانش وجود داره؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Dandruff, seborrhea, maybe just dry, itchy scalp.
[ترجمه گوگل]شوره سر، سبوره، شاید فقط خشکی و خارش پوست سر
[ترجمه ترگمان] dandruff \"،\" seborrhea \"، شاید خشک کردن پوست سرش خشک باشه\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

شوره سر (اسم)
scruff, dander, dandruff, scurf, shale

انگلیسی به انگلیسی

• thin dry scales of dead skin that form on the scalp
dandruff refers to the small white pieces of dead skin in someone's hair.

پیشنهاد کاربران

شوره ی سر - پوره های پوستی مرده ی سر انسان را شوره میگن
شوره سر

بپرس