dandelion

/ˈdændəˌlaɪən//ˈdændɪlaɪən/

معنی: قاصدک
معانی دیگر: (گیاه شناسی) شیر دندان، دندان شیر، قاصدک (انواع گل های جنس taraxacum از خانواده ی composite)، قاصدک گیاه خودرو و دارای گلهای زرد روشن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a low-growing weedy plant with notched leaves and yellow flowers.

(2) تعریف: the flower of this plant.

جمله های نمونه

1. Very need you, just like the dandelion need the breeze.
[ترجمه رویا] به تو محتاجم، درست مثل قاصدکی که محتاج نسیم است.
|
[ترجمه گوگل]خیلی به تو نیاز دارم، درست مثل قاصدک که به نسیم نیاز دارد
[ترجمه ترگمان]خیلی بهت نیاز دارم، درست مثل the که به باد نیاز داری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The seeds of dandelion were carried to the meadow by the wind.
[ترجمه ملیکا] دانه های قاصدک را باد به چمنزار برد.
|
[ترجمه نیلی] بذرهای قاصدک را باد به چمنزار میبرد.
|
[ترجمه گوگل]دانه های قاصدک را باد به چمنزار می برد
[ترجمه ترگمان]دانه های of به وسیله باد به چمن ها حمل می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The wind puffed away the seeds of the dandelion.
[ترجمه گوگل]باد دانه های قاصدک را پف کرد
[ترجمه ترگمان]باد دانه های گل قاصدک را کنار زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. While herbalists make dandelion into tincture, the leaves can be eaten raw in salad or steamed with the flowers and eaten like vegetables.
[ترجمه گوگل]در حالی که گیاه‌پزشکان قاصدک را به تنتور تبدیل می‌کنند، برگ‌های آن را می‌توان به صورت خام در سالاد یا بخارپز همراه با گل‌ها و مانند سبزیجات مصرف کرد
[ترجمه ترگمان]در حالی که herbalists از گل قاصدک در tincture استفاده می کنند، برگ ها می تواند به صورت سالاد خورده شود و یا با گل ها بخار شود و مانند سبزیجات سر و کار داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Wind brings a dandelion drift of exclamation marks, and the thrush types an against a stone.
[ترجمه گوگل]باد علامت تعجب قاصدک را به همراه می آورد و برفک برفک در مقابل سنگ قرار می گیرد
[ترجمه ترگمان]باد حرکت قاصدک را با علامت تعجب به ارمغان می آورد و انواع مرغ توکا را بر روی یک سنگ به ارمغان می آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Yes, curlier even than Derek Johnstone's big dandelion noggin.
[ترجمه گوگل]بله، فرفری‌تر از قاصدک بزرگ درک جانستون
[ترجمه ترگمان]بله، حتی از noggin big Johnstone هم هم هست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Here, Hazel and Fiver were sitting with Dandelion under a flowering wild cherry.
[ترجمه گوگل]اینجا هیزل و فایور با قاصدک زیر یک گیلاس وحشی گلدار نشسته بودند
[ترجمه ترگمان]اینجا، هیزل و fiver در زیر یک گیلاس پر گل نشسته بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Roasted dandelion root is an excellent coffee substitute ( and it's decaf ).
[ترجمه گوگل]ریشه قاصدک بو داده یک جایگزین عالی برای قهوه است (و بدون کافئین است)
[ترجمه ترگمان]ریشه گل قاصدک به عنوان یک جایگزین خوب برای قهوه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Dandelion (Taraxacum mongolicum) could be served as a food and a drug, and it can be applied in a hot pepper sauce, which extended its application in nutritional and functional value.
[ترجمه گوگل]قاصدک (Taraxacum mongolicum) را می‌توان به‌عنوان غذا و دارو سرو کرد و می‌توان آن را در سس فلفل تند استفاده کرد که باعث افزایش ارزش غذایی و عملکردی آن شد
[ترجمه ترگمان]dandelion (Taraxacum mongolicum)می تواند به عنوان غذا و یک دارو مورد استفاده قرار گیرد، و می تواند در یک سس فلفل تند اعمال شود، که کاربرد آن را در ارزش غذایی و عملکردی گسترش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. In dandelion ( Taraxacum ), for example, the chromosomes of the megaspore mother cell remain in one cell after the first meiotic division, forming a restitution nucleus.
[ترجمه گوگل]برای مثال در قاصدک (Taraxacum)، کروموزوم‌های سلول مادر مگاسپور پس از اولین تقسیم میوز در یک سلول باقی می‌مانند و یک هسته بازگشتی را تشکیل می‌دهند
[ترجمه ترگمان]برای مثال، در قاصدک (Taraxacum)، کروموزوم های سلول مادر megaspore در یک سلول پس از اولین تقسیم meiotic باقی می مانند و یک هسته restitution تشکیل می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Childhood soft like a dandelion. Along with my childhood years.
[ترجمه گوگل]دوران کودکی نرم مثل قاصدک در کنار سالهای کودکی ام
[ترجمه ترگمان]کودکی شبیه به گل قاصدک همراه با ساله ای کودکی ام
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Dandelion stems are full of milk, clover heads are loaded with nectar, the Frigidaire is full of ice-cold drinks.
[ترجمه گوگل]ساقه های قاصدک پر از شیر، سر شبدر مملو از شهد، Frigidaire پر از نوشیدنی های سرد است
[ترجمه ترگمان]ساقه ها پر از شیر هستند، سره ای شبدر با شهد پر می شوند، the پر از نوشیدنی های سرد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. I want to be a dandelion: a tough, resilient weed.
[ترجمه گوگل]من می خواهم یک قاصدک باشم: یک علف هرز سخت و انعطاف پذیر
[ترجمه ترگمان]من می خواهم یک گل قاصدک، یک علف خشک و انعطاف پذیر باشم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The Dandelion Patch is the least developed of the four active vents.
[ترجمه گوگل]پچ قاصدک در بین چهار دریچه فعال کمتر توسعه یافته است
[ترجمه ترگمان]وصله پینه شده حداقل از چهار دریچه فعال تشکیل یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. This time, dandelion capsules can soften hard fecal matter .
[ترجمه گوگل]این بار، کپسول های قاصدک می توانند مواد مدفوع سخت را نرم کنند
[ترجمه ترگمان]این بار، محفظه های قاصدک، مدفوع سخت را نرم می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

قاصدک (اسم)
dandelion

انگلیسی به انگلیسی

• plant with yellow flowers and toothed leaves
a dandelion is a wild plant that has yellow flowers with lots of thin petals. when the petals drop off, they leave fluffy balls of seeds.

پیشنهاد کاربران

قاصدک Dandelion
نام علمی Taraxacum officinale
گل زرد کوچکی که تخم ان را قاصدک میگویند

بپرس