• (1)تعریف: a low-growing weedy plant with notched leaves and yellow flowers.
• (2)تعریف: the flower of this plant.
جمله های نمونه
1. Very need you, just like the dandelion need the breeze.
[ترجمه رویا] به تو محتاجم، درست مثل قاصدکی که محتاج نسیم است.
|
[ترجمه گوگل]خیلی به تو نیاز دارم، درست مثل قاصدک که به نسیم نیاز دارد [ترجمه ترگمان]خیلی بهت نیاز دارم، درست مثل the که به باد نیاز داری [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The seeds of dandelion were carried to the meadow by the wind.
[ترجمه ملیکا] دانه های قاصدک را باد به چمنزار برد.
|
[ترجمه نیلی] بذرهای قاصدک را باد به چمنزار میبرد.
|
[ترجمه گوگل]دانه های قاصدک را باد به چمنزار می برد [ترجمه ترگمان]دانه های of به وسیله باد به چمن ها حمل می شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The wind puffed away the seeds of the dandelion.
[ترجمه گوگل]باد دانه های قاصدک را پف کرد [ترجمه ترگمان]باد دانه های گل قاصدک را کنار زد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. While herbalists make dandelion into tincture, the leaves can be eaten raw in salad or steamed with the flowers and eaten like vegetables.
[ترجمه گوگل]در حالی که گیاهپزشکان قاصدک را به تنتور تبدیل میکنند، برگهای آن را میتوان به صورت خام در سالاد یا بخارپز همراه با گلها و مانند سبزیجات مصرف کرد [ترجمه ترگمان]در حالی که herbalists از گل قاصدک در tincture استفاده می کنند، برگ ها می تواند به صورت سالاد خورده شود و یا با گل ها بخار شود و مانند سبزیجات سر و کار داشته باشد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Wind brings a dandelion drift of exclamation marks, and the thrush types an against a stone.
[ترجمه گوگل]باد علامت تعجب قاصدک را به همراه می آورد و برفک برفک در مقابل سنگ قرار می گیرد [ترجمه ترگمان]باد حرکت قاصدک را با علامت تعجب به ارمغان می آورد و انواع مرغ توکا را بر روی یک سنگ به ارمغان می آورد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Yes, curlier even than Derek Johnstone's big dandelion noggin.
[ترجمه گوگل]بله، فرفریتر از قاصدک بزرگ درک جانستون [ترجمه ترگمان]بله، حتی از noggin big Johnstone هم هم هست [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Here, Hazel and Fiver were sitting with Dandelion under a flowering wild cherry.
[ترجمه گوگل]اینجا هیزل و فایور با قاصدک زیر یک گیلاس وحشی گلدار نشسته بودند [ترجمه ترگمان]اینجا، هیزل و fiver در زیر یک گیلاس پر گل نشسته بودند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Roasted dandelion root is an excellent coffee substitute ( and it's decaf ).
[ترجمه گوگل]ریشه قاصدک بو داده یک جایگزین عالی برای قهوه است (و بدون کافئین است) [ترجمه ترگمان]ریشه گل قاصدک به عنوان یک جایگزین خوب برای قهوه است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Dandelion (Taraxacum mongolicum) could be served as a food and a drug, and it can be applied in a hot pepper sauce, which extended its application in nutritional and functional value.
[ترجمه گوگل]قاصدک (Taraxacum mongolicum) را میتوان بهعنوان غذا و دارو سرو کرد و میتوان آن را در سس فلفل تند استفاده کرد که باعث افزایش ارزش غذایی و عملکردی آن شد [ترجمه ترگمان]dandelion (Taraxacum mongolicum)می تواند به عنوان غذا و یک دارو مورد استفاده قرار گیرد، و می تواند در یک سس فلفل تند اعمال شود، که کاربرد آن را در ارزش غذایی و عملکردی گسترش می دهد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. In dandelion ( Taraxacum ), for example, the chromosomes of the megaspore mother cell remain in one cell after the first meiotic division, forming a restitution nucleus.
[ترجمه گوگل]برای مثال در قاصدک (Taraxacum)، کروموزومهای سلول مادر مگاسپور پس از اولین تقسیم میوز در یک سلول باقی میمانند و یک هسته بازگشتی را تشکیل میدهند [ترجمه ترگمان]برای مثال، در قاصدک (Taraxacum)، کروموزوم های سلول مادر megaspore در یک سلول پس از اولین تقسیم meiotic باقی می مانند و یک هسته restitution تشکیل می دهند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Childhood soft like a dandelion. Along with my childhood years.
[ترجمه گوگل]دوران کودکی نرم مثل قاصدک در کنار سالهای کودکی ام [ترجمه ترگمان]کودکی شبیه به گل قاصدک همراه با ساله ای کودکی ام [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Dandelion stems are full of milk, clover heads are loaded with nectar, the Frigidaire is full of ice-cold drinks.
[ترجمه گوگل]ساقه های قاصدک پر از شیر، سر شبدر مملو از شهد، Frigidaire پر از نوشیدنی های سرد است [ترجمه ترگمان]ساقه ها پر از شیر هستند، سره ای شبدر با شهد پر می شوند، the پر از نوشیدنی های سرد است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. I want to be a dandelion: a tough, resilient weed.
[ترجمه گوگل]من می خواهم یک قاصدک باشم: یک علف هرز سخت و انعطاف پذیر [ترجمه ترگمان]من می خواهم یک گل قاصدک، یک علف خشک و انعطاف پذیر باشم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The Dandelion Patch is the least developed of the four active vents.
[ترجمه گوگل]پچ قاصدک در بین چهار دریچه فعال کمتر توسعه یافته است [ترجمه ترگمان]وصله پینه شده حداقل از چهار دریچه فعال تشکیل یافته است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. This time, dandelion capsules can soften hard fecal matter .
[ترجمه گوگل]این بار، کپسول های قاصدک می توانند مواد مدفوع سخت را نرم کنند [ترجمه ترگمان]این بار، محفظه های قاصدک، مدفوع سخت را نرم می کنند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
قاصدک (اسم)
dandelion
انگلیسی به انگلیسی
• plant with yellow flowers and toothed leaves a dandelion is a wild plant that has yellow flowers with lots of thin petals. when the petals drop off, they leave fluffy balls of seeds.