( idiom ) فرقی نمیکنه چیکار کنی، در هر صورت مورد قضاوت و نقد قرار میگیری
هر کاری کنی نمیتونی از نقد دیگران فرار کنی
( مثل داستان اون مرد و پسرش و خرش که به سفری میرفتن. وقتی مرد، پسرش رو سوار خر کرد و خودش پیاده اومد، مردم گفتن پسرش باید خجالت بکشه که پدر پیرش پیاده میاد و اون سوار خر شده. وقتی خودش سوار شد و پسر پیاده اومد، گفتن مرد گنده خجالت نمیکشه خودش سوار شده و بچه رو پیاده راه انداخته دنبال خودش! وقتی هر دو با هم سوار شدن، گفتن چه آدم های بیرحمی، خر بیچاره کمرش شکست! وقتی هم هیچکدوم سوار خر نشدن، گفتن چقدر احمقن که با وجود داشتن خر، دارن پیاده میرن! هر کاری کنی مردم بازم حرف میزنن. )
... [مشاهده متن کامل]
هر کاری کنی نمیتونی از نقد دیگران فرار کنی
( مثل داستان اون مرد و پسرش و خرش که به سفری میرفتن. وقتی مرد، پسرش رو سوار خر کرد و خودش پیاده اومد، مردم گفتن پسرش باید خجالت بکشه که پدر پیرش پیاده میاد و اون سوار خر شده. وقتی خودش سوار شد و پسر پیاده اومد، گفتن مرد گنده خجالت نمیکشه خودش سوار شده و بچه رو پیاده راه انداخته دنبال خودش! وقتی هر دو با هم سوار شدن، گفتن چه آدم های بیرحمی، خر بیچاره کمرش شکست! وقتی هم هیچکدوم سوار خر نشدن، گفتن چقدر احمقن که با وجود داشتن خر، دارن پیاده میرن! هر کاری کنی مردم بازم حرف میزنن. )
... [مشاهده متن کامل]