dalmatian

/dælˈmeɪʃn̩//ˌdælˈmeɪʃn̩/

وابسته به ناحیه ی دالماشیا (دالماسی dalmatia) و مردم آن، زبان دالماسی (از شاخه ی رومانس که سابقا در دالماشیا تکلم می شد)، اهل دالماسی ج، نوعی سگ بزرگ

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: any of a breed of fairly large dogs that have short white hair spotted with black or liver color.

جمله های نمونه

1. Either way, it looks as though 103 Dalmatians may now be out of the question.
[ترجمه گوگل]در هر صورت، به نظر می رسد که 103 دالماسیایی اکنون ممکن است مورد بحث قرار نگیرند
[ترجمه ترگمان]به هر حال، به نظر میاد ۱۰۳ ۱۰۳ ممکنه الان از این سوال خارج بشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. She breeds Dalmatians and opens fetes, you know the sort?
[ترجمه گوگل]او دالماسیایی ها را پرورش می دهد و جشن ها را باز می کند
[ترجمه ترگمان]از این قبیل، از قبیل She، fetes به fetes، از قبیل اشخاص، از قبیل؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. They might also attempt to blockade roads to Dalmatian coast resorts.
[ترجمه گوگل]آنها همچنین ممکن است تلاش کنند تا جاده های استراحتگاه های ساحلی دالماسی را مسدود کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها همچنین ممکن است تلاش کنند تا جاده ها را به استراحتگاه های ساحلی متصل کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The city, which is in the Dalmatian region, sits right at the foot of the crescent-shaped country.
[ترجمه گوگل]این شهر که در منطقه دالماسی قرار دارد، درست در پای این کشور هلالی شکل قرار دارد
[ترجمه ترگمان]این شهر که در منطقه دالماسی قرار دارد، درست در پای کشور هلال ماه قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The Dalmatians from Ragusa represented the most important of the outside influences which penetrated into the heart of the Balkans.
[ترجمه گوگل]دالماتی ها از راگوزا نماینده مهم ترین تأثیرات بیرونی بودند که به قلب بالکان نفوذ کرد
[ترجمه ترگمان]The از Ragusa مهم ترین تاثیرات خارجی بود که به قلب بالکان نفوذ کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Dalmatian bitter wild cherry tree bearing fruit whose juice is made into maraschino liqueur.
[ترجمه گوگل]درخت گیلاس وحشی تلخ دالماسی که میوه‌ای دارد که از آب آن لیکور ماراسکینو درست می‌شود
[ترجمه ترگمان]Dalmatian درخت گیلاس bitter که عصاره آن را در لیکور لیکور می ریزد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Crystal, a year - old black Labrador Dalmatian mix, peers through a heart - shaped hole in a fence.
[ترجمه گوگل]کریستال، یک ساله - ترکیب دالماسی سیاه لابرادور، از سوراخی به شکل قلب در حصار می گذرد
[ترجمه ترگمان]کریستال، یک لابرادور سیاه ساله سیاه با هم سن و سالان را از سوراخ درون یک حصار به داخل یک حصار وارد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The Russian, the Dutch, the Dalmatian.
[ترجمه گوگل]روسی، هلندی، دالماسی
[ترجمه ترگمان]زبان روسی، هلندی ها و دالماسی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. However, such restrictive exercise would not satisfy the ethological requirements of breeds such as dalmatians, dobermanns and collies.
[ترجمه گوگل]با این حال، چنین تمرینات محدود کننده ای نیازهای اخلاق شناختی نژادهایی مانند دالما، دوبرمن و کولی را برآورده نمی کند
[ترجمه ترگمان]با این حال، چنین تمرین محدود الزامات مورد نیاز نژاده ای چون dalmatians، dobermanns و collies را ارضا نمی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Aunt Sally left her personal estate of several hundred thousand dollars to a home for wayward Dalmatians.
[ترجمه گوگل]عمه سالی دارایی شخصی چند صد هزار دلاری خود را به خانه ای برای دالماسیایی های سرکش گذاشت
[ترجمه ترگمان]خاله جان سالی چند صد هزار دلار را برای یک خانه پر از سرکش و سرکش ترک کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Venice, therefore, had an imperative need to extend its influence over the Dalmatian coastal cities.
[ترجمه گوگل]بنابراین، ونیز نیاز ضروری به گسترش نفوذ خود بر شهرهای ساحلی دالماسی داشت
[ترجمه ترگمان]بنابراین، ونیز نیاز به گسترش نفوذ خود بر شهرهای ساحلی دالماسی داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A lady dies having willed money separately to her husband and the family Dalmatian.
[ترجمه گوگل]بانویی با وصیت به شوهرش و خانواده دالماسی می میرد
[ترجمه ترگمان]یک خانم با یک پول جداگانه برای شوهرش و the Dalmatian می میرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Four breed types accepted by breed standard : Bull Type, Terrier Type, Dalmatian Type & Mixture Type.
[ترجمه گوگل]چهار نوع نژاد پذیرفته شده توسط استاندارد نژاد: نوع بول، نوع تریر، نوع دالماس و نوع مخلوط
[ترجمه ترگمان]چهار نوع نژاد استاندارد نژاد استاندارد نژاد: بول نوع، نوع Terrier، Dalmatian نوع & نوع ۱
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Poignant as a visit to Dubrovnik may be, rich rewards await those who push into the interior -- beyond the comfort zone of Croatia's Dalmatian Coast.
[ترجمه گوگل]هر چقدر که بازدید از دوبرونیک تلخ باشد، جوایز فراوانی در انتظار کسانی است که به فضای داخلی - فراتر از منطقه آسایش ساحل دالماسی کرواسی فشار می آورند
[ترجمه ترگمان]poignant به عنوان دیداری از Dubrovnik ممکن است باشد، پاداش های ثروتمندان در انتظار کسانی است که داخل کشور می شوند - فراتر از منطقه راحتی سواحل دالماسی کرواسی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• resident of dalmatia (historic region in croatia); dog belonging to a breed having a white coat marked with black or brown spots
of or pertaining to dalmatia (historic region in croatia); of or pertaining to a breed of dog having a white coat marked with black or brown spots

پیشنهاد کاربران

بپرس