dali

/ˈdɑːli//ˈdɑːli/

سالوادور دالی (نقاش اسپانیایی)

جمله های نمونه

1. In 1946 Dali was at the peak of his powers.
[ترجمه گوگل]در سال 1946 دالی در اوج قدرت خود بود
[ترجمه ترگمان]دالی در سال ۱۹۴۶ در اوج قدرت خود بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Whether he was a great artist or not, Dali was a superb technician.
[ترجمه گوگل]دالی چه هنرمند بزرگی بود و چه نبود، تکنسین فوق العاده ای بود
[ترجمه ترگمان]این که آیا او یک هنرمند بزرگ بود یا نه، Dali یک تکنسین بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Dali did several paintings of his wife.
[ترجمه گوگل]دالی چندین نقاشی از همسرش کشید
[ترجمه ترگمان]دالی چندین نقاشی از زنش داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Dali was categorized as a surrealist painter.
[ترجمه گوگل]دالی در زمره نقاشان سوررئالیست قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]Dali as (Dali as)نقاش surrealist (surrealist categorized)بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Step into a Dali painting or fly to Mars - the possibilities are endless.
[ترجمه گوگل]وارد یک نقاشی دالی شوید یا به مریخ پرواز کنید - احتمالات بی پایان هستند
[ترجمه ترگمان]به یک نقاشی Dali Dali بروید و یا به مریخ پرواز کنید - احتمالات بی پایان هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. This famous remark by Dali gives me inspiration.
[ترجمه گوگل]این جمله معروف دالی به من الهام می دهد
[ترجمه ترگمان]این تذکر مشهور از دالی به من الهام شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Dali was perhaps the most well - known surrealist painter.
[ترجمه گوگل]دالی شاید شناخته شده ترین نقاش سوررئالیست بود
[ترجمه ترگمان]دالی perhaps نقاش surrealist آشنا بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. This is Dali International Convention Center.
[ترجمه گوگل]این مرکز همایش بین المللی دالی است
[ترجمه ترگمان]این مرکز کنوانسیون بین المللی Dali است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Dali is a famous painter from the Surrealist movement.
[ترجمه گوگل]دالی نقاش معروف جنبش سوررئالیست است
[ترجمه ترگمان]Dali نقاش مشهور جنبش Surrealist است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Flag of brown earth ceramic tile, Dali, terrazzo, prevent slippery ceramic tile very durable also and beautiful, just price is a few more expensive.
[ترجمه گوگل]پرچم کاشی و سرامیک خاکی قهوه ای، دالی، ترازو، جلوگیری از لغزنده شدن کاشی و سرامیک بسیار بادوام و زیبا، فقط قیمت چند گران تر است
[ترجمه ترگمان], of،،،،،،، ceramic، ceramic، ceramic، slippery، slippery، also، also، also،،،،،،، few، more، more، brown، brown، brown، brown، brown، brown، is، is، is، is، is، is، is، is، is، is، is، is، is، is، is، is، is، is، is، is،
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Dali state and secondary education and self - learning ability.
[ترجمه گوگل]آموزش دولتی و متوسطه دالی و توانایی خودآموزی
[ترجمه ترگمان]Dali state (state)و آموزش متوسطه و توانایی یادگیری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Other films, "Dali and I" and "Goodbye Dali", have been reported to be developed and acclaimed actors, Al Pacino and Peter O'Toole are said to be attached as the films' stars respectively.
[ترجمه گوگل]دیگر فیلم‌های «دالی و من» و «خداحافظ دالی» نیز ساخته شده‌اند و گفته می‌شود که بازیگران تحسین‌شده، آل پاچینو و پیتر اوتول به‌ترتیب به عنوان ستاره‌های این فیلم حضور دارند
[ترجمه ترگمان]فیلم های دیگر، \"Dali و من Goodbye Dali\"، گزارش شده اند که به ترتیب به عنوان بازیگر نمایش داده می شوند، آل پاچینو و پیتر ای Toole به ترتیب به ستاره های فیلم می چسبند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Dali is the necessary way from Kunming to the Northwest.
[ترجمه گوگل]دالی راه ضروری از کونمینگ به شمال غربی است
[ترجمه ترگمان]Dali راه اصلی from به شمال غربی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Dali can supply various types of tower cranes including trolleyjib and selfraising according to customer demands.
[ترجمه گوگل]دالی می تواند انواع جرثقیل های برجی اعم از ترولیجیب و خود را با توجه به نیاز مشتری عرضه کند
[ترجمه ترگمان]Dali می تواند انواع مختلفی از جرثقیل های tower از جمله trolleyjib و selfraising را مطابق با خواسته های مشتری تامین کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• family name; salvador dali (1904-1989), spanish surrealistic painter; city in southern china

پیشنهاد کاربران

بپرس