1. The farm has both beef and dairy cattle.
[ترجمه گوگل]مزرعه دارای گاوهای گاو و شیری است
[ترجمه ترگمان]مزرعه هر دو گاو و گاو شیرده دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Most lowland farmers keep some dairy cattle and rear calves as well as wintering and fattening sheep and lambs.
[ترجمه گوگل]اکثر کشاورزان دشتها مقداری گاو شیری و گوساله و همچنین گوسفند و برههای زمستانگذران و پروار نگهداری میکنند
[ترجمه ترگمان]بیشتر کشاورزان کم ارتفاع برخی از گاوه ای شیرده و گوساله را همانند زمستان و fattening و بره ها را نگهداری می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. A prize of nearly £000 for top dairy cattle has encouraged a huge entry of 777 animals, bucking downward national trends.
[ترجمه گوگل]جایزه نزدیک به 000 پوندی برای گاوهای شیری برتر، ورود عظیمی از 777 حیوان را تشویق کرده است و روندهای نزولی ملی را کاهش داده است
[ترجمه ترگمان]یک جایزه تقریبا ۱۰۰۰ پوند برای گاوه ای شیرده، ورود بزرگی از ۷۷۷ را تشویق کرد و رونده ای ملی رو به پایین را افزایش داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. There is much permanent grass and more dairy cattle than in other parts of East Anglia.
[ترجمه گوگل]علف های دائمی و گاوهای شیری بیشتری نسبت به سایر نقاط آنگلیا شرقی وجود دارد
[ترجمه ترگمان]grass بسیار دائمی و گاوه ای شیرده بیشتر از دیگر بخش های of شرقی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The farmers concentrated upon dairy cattle and sheep and were dependent upon weaving as a second source of income.
[ترجمه گوگل]کشاورزان روی گاو و گوسفند شیری متمرکز بودند و به عنوان منبع درآمد دوم به بافندگی وابسته بودند
[ترجمه ترگمان]کشاورزان بر روی گاوها و گوسفندها متمرکز بودند و به بافندگی به عنوان منبع دوم درآمد وابسته بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Kale Kale is grown for feeding dairy cattle.
[ترجمه گوگل]کلم پیچ برای تغذیه گاوهای شیری کشت می شود
[ترجمه ترگمان]کلم بروکلی برای تغذیه کردن احشام رشد کرده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. They farm dairy cattle.
[ترجمه گوگل]آنها گاوهای شیری پرورش می دهند
[ترجمه ترگمان] اونا گاوه ای شیرده رو پرورش میدن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. A little pig, a sheep and a dairy cattle were locked in corral.
[ترجمه گوگل]یک خوک کوچولو، یک گوسفند و یک گاو شیری در اتاقک حبس شده بودند
[ترجمه ترگمان]یک خوک کوچک، یک گوسفند و یک گاو شیرده در حال corral
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. One of a breed of small dairy cattle originally raised in the Channel Islands.
[ترجمه گوگل]یکی از نژاد گاوهای شیری کوچک که در اصل در جزایر کانال پرورش یافته است
[ترجمه ترگمان]یکی از انواع گاو شیرده کوچک که در اصل در جزایر کانال بزرگ شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Dairy cattle breeding, pig breeding, sheep breeding and poultry breeding are developed in the district.
[ترجمه گوگل]پرورش گاو شیری، پرورش خوک، پرورش گوسفند و پرورش طیور در این ولسوالی توسعه یافته است
[ترجمه ترگمان]پرورش دام، پرورش خوکی، پرورش گوسفند و پرورش ماکیان در این منطقه ایجاد شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. His herd of 170 dairy cattle and 200 young stock are kept on the land.
[ترجمه گوگل]گله او متشکل از 170 راس گاو شیری و 200 راس جوان در زمین نگهداری می شود
[ترجمه ترگمان]گله او از ۱۷۰ گاوداری و ۲۰۰ شرکت جوان در این سرزمین نگهداری می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The farmer bought 60 heads of dairy cattle.
[ترجمه گوگل]کشاورز 60 راس گاو شیری خرید
[ترجمه ترگمان]این کشاورز ۶۰ راس گاو شیرده را خرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Dairy cattle have high yield, high - expressiondairy cattle will have high yield and good benefit.
[ترجمه گوگل]گاوهای شیری عملکرد بالایی دارند، گاوهای شیری دارای عملکرد بالا و سود خوبی خواهند بود
[ترجمه ترگمان]محصولات لبنی دارای بازده بالایی هستند، پرورش گاو در سطح بالا دارای بازده بالا و سود خوب خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. When listening to the music, dairy cattle can serve more milk.
[ترجمه گوگل]هنگام گوش دادن به موسیقی، گاوهای شیری می توانند شیر بیشتری سرو کنند
[ترجمه ترگمان]وقتی به موسیقی گوش می دهم، گاوه ای شیرده می توانند شیر بیشتری سرو کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید