daintiness

/ˈdeɪntɪnəs//ˈdeɪntɪnəs/

معنی: ظرافت، خوش اندامی، شیکی، سلیقه باذوق لطیف
معانی دیگر: ظرافت، شیکی، سلیقه باذوق لطیف

جمله های نمونه

1. He combined the exquisite of Italy, daintiness of German and the smart of France in one, and created the France grand historical opera which famous for its magnificent spectacle.
[ترجمه گوگل]او نفیس ایتالیا، لطافت آلمانی و هوشمندی فرانسه را در یک ترکیب کرد و اپرای بزرگ تاریخی فرانسه را خلق کرد که به خاطر تماشای باشکوهش مشهور است
[ترجمه ترگمان]او ترکیبی از ایتالیا، لطافت زبان آلمانی و هوشمند فرانسه را در یکی از آن ها ترکیب کرد، و اپرای تاریخی بزرگ فرانسه را که به سبب نمایش باشکوه آن مشهور بود، به وجود آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. That shoe has so much grace and daintiness, it is so impossible for it to walk, that it seems to the mother as though she saw her child.
[ترجمه گوگل]آن کفش آنقدر لطافت و لطافت دارد که راه رفتنش آنقدر محال است که به نظر مادر بچه اش را دیده است
[ترجمه ترگمان]به نظر مادر چنین می آید که این کفش برای رفتن به زیبایی آن قدر برایش مقدور نیست که راه برود، به نظر می رسد که مادر بچه را دیده باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Scientific studies find that the four kinds of daintiness that human can perceive respectively consist in four representative foods: kelp, mushroom, bonito fish, and chicken soup.
[ترجمه گوگل]مطالعات علمی نشان می دهد که چهار نوع لذیذی که انسان می تواند درک کند به ترتیب شامل چهار غذای معرف است: کلپ، قارچ، ماهی بونیتو و سوپ مرغ
[ترجمه ترگمان]مطالعات علمی نشان می دهند که چهار نوع تمایلی که انسان می تواند دریافت کند شامل چهار غذای نماینده است: kelp، قارچ، ماهی دودی، و سوپ مرغ
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. These nutrients are just the secret of daintiness.
[ترجمه گوگل]این مواد مغذی فقط راز خوش طعم بودن هستند
[ترجمه ترگمان]این مواد مغذی فقط راز حسن سلیقه (daintiness)هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. They are all symbols of love, daintiness and affection.
[ترجمه گوگل]همه آنها نماد عشق، لطافت و محبت هستند
[ترجمه ترگمان]آن ها سمبل عشق، لطافت و علاقه هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. And what will all her learning and her daintiness do for her, now?
[ترجمه گوگل]و تمام آموخته ها و ظرافت های او اکنون برای او چه خواهد کرد؟
[ترجمه ترگمان]حالا همه her و daintiness برای او چه کار خواهد کرد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Truffle Rhum Chocolate:Mellow and intoxication, refreshing and slippery like silk, the daintiness of the flavor invites his love to dance with her to the beautiful Waltz.
[ترجمه گوگل]شکلات ترافل رم: ملایم و مست، طراوت و لغزنده مانند ابریشم، طعم لطیف عشق او را به رقصیدن با او به والس زیبا دعوت می کند
[ترجمه ترگمان]truffle rhum شکلات: mellow و مستی، طراوت و لغزنده (مانند ابریشم)، لطافت عطر، علاقه او به رقصیدن با او را به آهنگ والس زیبا دعوت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The platinum temple on all sides and green tree lawn, the fresh flowers glorious, the environment very daintiness.
[ترجمه گوگل]معبد پلاتین در هر طرف و چمن درخت سبز، گلهای تازه با شکوه، محیط بسیار لطیف
[ترجمه ترگمان]معبد پلاتین در همه طرف و چمن درخت سبز، گل های تازه با شکوه، محیط بسیار خوش منظر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The company locates Xiaodian industrial park in Xinxiang, the transportation convenience, environment daintiness.
[ترجمه گوگل]این شرکت واقع در پارک صنعتی Xiaodian در Xinxiang، راحتی حمل و نقل، زیبایی محیط
[ترجمه ترگمان]این شرکت مکان پارک صنعتی Xiaodian در Xinxiang، راحتی حمل و نقل، حسن سلیقه محیط است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ظرافت (اسم)
agility, adroitness, delicacy, elegance, grace, airiness, daintiness, concinnity, jocularity, gumption, jocosity, quick-wittedness, wittiness

خوش اندامی (اسم)
elegance, grace, airiness, gracefulness, daintiness, eurhythmy, pulchritude

شیکی (اسم)
daintiness

سلیقه با ذوق لطیف (اسم)
daintiness

انگلیسی به انگلیسی

• delicacy, exquisiteness; deliciousness; fastidiousness

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
فعل ( verb ) : _
اسم ( noun ) : daintiness
صفت ( adjective ) : dainty
قید ( adverb ) : daintily

بپرس