اسم ( noun )
عبارات: look daggers at
عبارات: look daggers at
• (1) تعریف: a short, pointed, swordlike weapon with two sharp edges.
- The assassin had a dagger hidden up his sleeve.
[ترجمه کاربر] قاتل، خنجری در آستین خود پنهان داشت|
[ترجمه کون] قاتل، داشت یک دَگِر ( تیزی ) که پنهان بود در هیز آستین ( استینش ) یک مرد|
[ترجمه گوگل] قاتل یک خنجر در آستین خود پنهان کرده بود[ترجمه ترگمان] قاتل خنجری را در آستین پنهان کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- He plunged the dagger into the heart of his enemy.
[ترجمه کوک] او فروبرد تیزی رو درقلب آف دشمن|
[ترجمه گوگل] خنجر را در دل دشمن فرو برد[ترجمه ترگمان] خنجر را در قلب دشمن فرو برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2) تعریف: in printing, a mark in the form of a cross, used esp. as a reference mark; obelisk.
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: daggers, daggering, daggered
حالات: daggers, daggering, daggered
• : تعریف: to pierce with or as if with a dagger.