dada

/ˈdɑːˌdɑː//ˈdɑːˌdɑː/

(با حرف بزرگ هم می نویسند) مکتب هنری دادا (1916-1922) که ویژگی آن رد کردن سنت های هنری و خلق آثار عجیب و غریب و ناهمگن بود (dadaism هم می گویند)، بابا، باباجان

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: dadaist (adj.), dadaism (n.), dadaist (n.)
• : تعریف: (sometimes cap.) a primarily European literary and artistic period of the early twentieth century characterized by cynicism, anarchy, and a rejection of convention.

جمله های نمونه

1. You can only stare at seemingly tame Dada graphics in nice little glass cabinets.
[ترجمه گوگل]فقط می‌توانید در کابینت‌های شیشه‌ای کوچک زیبا به گرافیک‌های به ظاهر رام شده دادا خیره شوید
[ترجمه ترگمان]شما تنها می توانید به گرافیک ظاهری tame در کابینت کوچک شیشه ای نگاه کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. In his charming and informative book on Dada, Hans Richter quotes Hausmann on the meaning of photomontage.
[ترجمه گوگل]هانس ریشتر در کتاب جذاب و آموزنده خود در مورد دادا از هاسمن در مورد معنای فتومونتاژ نقل قول می کند
[ترجمه ترگمان]هانس Richter (هانس ریشتر)در کتاب جذاب و آموزنده خود (Dada،)در مورد معانی of توضیح می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. They also denote deliberate obfuscations deriving from Dada and Surrealism.
[ترجمه گوگل]آنها همچنین به ابهامات عمدی ناشی از دادا و سوررئالیسم اشاره می کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها همچنین obfuscations آگاهانه ناشی از Dada و Surrealism را نشان می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. In the persistent silence only Dada found his voice.
[ترجمه گوگل]در سکوت مداوم فقط دادا صدایش را پیدا کرد
[ترجمه ترگمان]در سکوت سمج، فقط بابا صدایش را پیدا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Politics and art were inextricably enmeshed in Dada literary and polemical manifestos and anti-manifestos.
[ترجمه گوگل]سیاست و هنر به طور جدانشدنی در مانیفست های ادبی و جدلی دادا و ضد مانیفست ها عجین شده بود
[ترجمه ترگمان]سیاست و هنر به طور جدایی ناپذیری در Dada literary و polemical و anti قرار داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I wrote back, Paz said, I told him, Dada dead as dodo eat your hat.
[ترجمه گوگل]باز نوشتم پاز گفت بهش گفتم دادا مرده مثل دودو کلاهت رو بخور
[ترجمه ترگمان]به او گفتم، \"من به او گفتم،\" Dada \"، همانطور که\" دودو \" کلاهش را می خورد، مرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The prime example is the Dada movement, whose nihilistic work is now admired for qualities of imagination.
[ترجمه گوگل]نمونه بارز آن جنبش دادا است که کار نیهیلیستی آن اکنون به دلیل ویژگی های تخیل مورد تحسین قرار می گیرد
[ترجمه ترگمان]نمونه اصلی جنبش Dada است که کار nihilistic در حال حاضر به خاطر کیفیت تخیل مورد تحسین قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Dada was overcome by natural embarrassment on meeting his daughter at that moment.
[ترجمه گوگل]دادا از ملاقات با دخترش در آن لحظه دچار خجالت طبیعی شد
[ترجمه ترگمان]Dada در این لحظه با خجالت ذاتی بر دیدار دخترش چیره شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Dada drove him to her little house beside a lake in Co.
[ترجمه گوگل]دادا او را به خانه کوچکش در کنار دریاچه ای در Co
[ترجمه ترگمان]بابا او را به خانه کوچکش در کنار دریاچه در شرکا رساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Dada released an amazing fount of creativity that had been largely repressed by the ethics of previous centuries.
[ترجمه گوگل]دادا منبع شگفت انگیزی از خلاقیت را منتشر کرد که تا حد زیادی توسط اخلاق قرن های گذشته سرکوب شده بود
[ترجمه ترگمان]Dada منبع فوق العاده ای از خلاقیت را منتشر کرد که تا حد زیادی تحت تاثیر اصول اخلاقی قرن گذشته سرکوب شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Dada stood on the steps in the cold, shaking hands, saying something pleasant through clenched teeth.
[ترجمه گوگل]دادا در سرما روی پله ها ایستاده بود و دست می داد و از لای دندان های به هم فشرده چیزی خوشایند می گفت
[ترجمه ترگمان]بابا با دست لرزان روی پلکان ایستاده دست ها را تکان می داد و از میان دندان های به هم فشرده چیزی می گفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Dada and Aunt Tossie stopped their talk about racing.
[ترجمه گوگل]دادا و عمه توسی صحبت خود را در مورد مسابقه متوقف کردند
[ترجمه ترگمان]بابا و عمه Tossie از حرف زدن در مورد مسابقه ایستادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Dada came in last, a frozen leprechaun he never wore an overcoat.
[ترجمه گوگل]دادا در آخر آمد، یک جذام یخ زده که هرگز کت نپوشید
[ترجمه ترگمان]بابایی بالاخره اومد، یه جن frozen که هیچ وقت شنل نپوشیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The influences of Cubism, Futurism and Dada are evident in such work.
[ترجمه گوگل]تأثیرات کوبیسم، فوتوریسم و ​​دادا در چنین آثاری مشهود است
[ترجمه ترگمان]تاثیرات of، futurism و Dada در چنین کاری مشهود هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Both Dada and Surrealism were once at the cutting edge of art and design.
[ترجمه گوگل]هم دادا و هم سوررئالیسم زمانی در لبه هنر و طراحی بودند
[ترجمه ترگمان]هر دو Dada و Surrealism زمانی در لبه برش هنر و طراحی بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• abstract art and literature movement of the early 20th century; idi amin dada (1928-2003), former military dictator of uganda

پیشنهاد کاربران

به نقل از کتاب Literary Movements for Students نوشتۀ David Galens، کلمۀ �Dada� می تواند دو معنی را برساند. یک: در زبان رومانیایی به معنای �بله، بله� است. دو: در زبان فرانسوی، به اسباب بازی hobby - horse این کلمه را نسبت می دهند.
dada

بپرس