dachshund

/ˈdɑːksˌhʊnd//ˈdækshʊnd/

سگ داکس هوند، سگ پا کوتاه

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: one of a German breed of small dogs having long bodies, very short legs, and drooping ears.

جمله های نمونه

1. This dachshund was finished, no matter what.
[ترجمه گوگل]این داشوند تمام شد، هر چه بود
[ترجمه ترگمان]این لباس تم وم شده بود، مهم نیست چه اتفاقی بیفته
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The dachshund had his feet splayed out on the sidewalk.
[ترجمه گوگل]داچشوند پاهایش را روی پیاده رو باز کرده بود
[ترجمه ترگمان]همه کس پاهایش را روی پیاده رو گذاشته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The dachshund skidded forward a few inches on the sidewalk.
[ترجمه گوگل]داچشوند چند سانت جلوتر در پیاده رو لغزید
[ترجمه ترگمان]ان سگ چند سانتی متر جلوتر روی پیاده رو متوقف شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Lorton opened the door, and the dachshund rushed in, yapping furiously.
[ترجمه گوگل]لورتون در را باز کرد و داچشوند با عصبانیت هق هق می کرد
[ترجمه ترگمان]در را باز کرد و سگ با عصبانیت پارس کنان به داخل هجوم برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. In fact, the name Dachshund is German for "badger dog, " indicating why these dogs were originally bred - to hunt badgers.
[ترجمه گوگل]در واقع، نام Dachshund آلمانی به معنای "سگ گورکن" است، که نشان می دهد چرا این سگ ها در اصل - برای شکار گورکن ها پرورش داده شده اند
[ترجمه ترگمان]در واقع، نام \"Dachshund\" آلمانی برای \"سگ badger\" است، که نشان می دهد چرا این سگ ها در اصل برای شکار badgers پرورش داده می شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The person who can perfectly manage a stubborn Dachshund or a saphead Chow-Chow is as admirable as the person who can perfectly manage a Central Asian or a Caucasian.
[ترجمه گوگل]کسی که می تواند یک داشوند سرسخت یا یک چاو چاو سرسخت را به خوبی مدیریت کند به اندازه فردی که می تواند یک آسیای میانه یا یک قفقازی را به خوبی مدیریت کند قابل تحسین است
[ترجمه ترگمان]کسی که می تواند یک Dachshund سرسخت و یا a چو چو را مدیریت کند به خوبی فردی است که می تواند یک آسیای میانه یا قفقاز را مدیریت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Anyone who meets a Dachshund has no doubt about who's dog it is.
[ترجمه گوگل]هر کسی که با سگ داشوند ملاقات می کند، شکی در مورد این سگ ندارد
[ترجمه ترگمان]هر کسی که با کسی ملاقات کنه شکی در مورد سگ کیه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Dachshund has no doubt about who' s dog it is.
[ترجمه گوگل]داچشوند هیچ شکی ندارد که سگ کیست
[ترجمه ترگمان]شکی نیست که این سگ چه کسی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Longhair Dachshund: There are two theories regarding how the standard longhair dachshund came about.
[ترجمه گوگل]داشوند مو بلند: دو نظریه در مورد چگونگی پیدایش داشوند مو بلند استاندارد وجود دارد
[ترجمه ترگمان]Longhair Dachshund: دو نظریه وجود دارد که در مورد این که the dachshund چگونه مورد بحث قرار گرفته اند، وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. How can I determine a dachshund has the sable pattern?
[ترجمه گوگل]چگونه می توانم تشخیص دهم که داشوند دارای الگوی سمور است؟
[ترجمه ترگمان]چطور می توانم تعیین کنم که یک کلاه پوست سمور دارد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Accidentally, my Dachshund Basset Hound gave birth to a mongrel.
[ترجمه گوگل]به طور تصادفی سگ داشوند باست من یک مونگول به دنیا آورد
[ترجمه ترگمان]تصادفا، سگ شکاری من سگ دورگه، بچه دورگه رو بدنیا آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A wire-haired dachshund that held the record as the world's oldest dog and celebrated its last birthday with a party at a dog hotel and spa has died at age 21 — or 147 in dog years.
[ترجمه گوگل]سگ داششوند مو سیمی که رکورد پیرترین سگ جهان را در اختیار داشت و آخرین تولد خود را با مهمانی در هتل سگ و اسپا جشن گرفت، در سن 21 سالگی - یا 147 سالگی در سال سگی مرد
[ترجمه ترگمان]یک dachshund با موهای سیمی که رکورد را به عنوان قدیمی ترین سگ جهان در نظر گرفته و آخرین روز تولد خود را با جشنی در یک هتل سگ و چشمه آب معدنی در سن ۲۱ - یا ۱۴۷ سالگی در سال گذشته جشن گرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The playful dachshund was only 6 weeks old when Denice Shaughnessy, then serving with the U. S. Army, adopted her from a shelter in Newport News, Va.
[ترجمه گوگل]این داششوند بازیگوش تنها 6 هفته داشت که دنیس شاگنسی، که در آن زمان در ارتش ایالات متحده خدمت می کرد، او را از پناهگاهی در نیوپورت نیوز، ویرجینیا به فرزندی پذیرفت
[ترجمه ترگمان]The بازیگوش تنها ۶ هفته سن داشت، زمانی که Denice Shaughnessy، پس از آن با ایالات متحده خدمت می کرد اس ارتش، او را از پناهگاهی در نیوپورت نیوز به قتل رساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Accidentally, my Dachshund and Basset Hound gave birth to a mongrel.
[ترجمه گوگل]تصادفاً سگ داشوند و باست هوند من یک مونگول به دنیا آوردند
[ترجمه ترگمان]تصادفا، dachshund و سگ شکاری من یه دورگه رو به دنیا آوردن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• breed of dog
a dachshund is a small dog that has very short legs, a long body, and long ears.

پیشنهاد کاربران

داکسهاند یا سگ سوسیسی یکی از محبوبترین سگ های پاکوتاه است . کتاب هایی که از قرون وسطی اروپا به دست آمده اشاره به گونه ای سگ دارد که از لحاظ توان دنبال کردن شبیه به تاری ها و از لحاظ رفتار و خلق و خوی شبیه
...
[مشاهده متن کامل]
به تریرها بوده و یک سگ نیرومند ۱۲ الی ۲۰ کیلوگرمی است که چه در بالا و چه در زیر زمین پرقدرت است.

dachshund
منابع• https://en.wikipedia.org/wiki/Dachshund
نوعی سگ مینیاتوری با کمر دراز و پاهای کوتاه و گوشهای افتاده

بپرس