به معنی تحقیق و تفحص حول و حوش یک موضوع مثل کسی که از سطح میخواهد به عمق یک موضوع برای بدست آوردن یک نتیجه برسد
در روری سطح آب قرار گرفتن ، در سطح آب فعالیت کردن
مثال : dabbling ducks به معنی اردک های روی آب چر ( گروهی از اردکها که تغذیه وعمده فعالیتشان در سطح آب است )
مثال : dabbling ducks به معنی اردک های روی آب چر ( گروهی از اردکها که تغذیه وعمده فعالیتشان در سطح آب است )