dabble in

پیشنهاد کاربران

کاری رو تفریحی انجام دادن
به دو صورت می تونی بگی تفننی 🚬 می کشی:
1️⃣
I’m not a regular smoker
2️⃣
فعل
یعنی تفننی یه کاریو انجام دادن
حرف اضافه ش هم in هست‼️
I dabble in smoking
یعنی تفریحی سیگار می کشم
دستی بر آتش داشتن
I dabble in pottery
در سفالگری دستی بر آتش دارم
to do something or be involved in something in a way that is not very serious
هم معنی scratch the surface
به معنی سرسری انجام دادن
چیزی را سرسری یاد گرفتن یا انجام دادن

بپرس