drug addict

/ˈdrəɡəˈdɪkt//drʌɡˈædɪkt/

معتاد به مواد مخدر، خو گرفته به مواد کرخگر

جمله های نمونه

1. He's only 24 years old and a drug addict.
[ترجمه گوگل]او تنها 24 سال سن دارد و معتاد به مواد مخدر است
[ترجمه ترگمان]اون فقط ۲۴ سالشه و یه معتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The self-confessed drug addict was arrested 13 months ago.
[ترجمه گوگل]این معتاد که به خود اعتراف کرده بود 13 ماه پیش دستگیر شد
[ترجمه ترگمان]فرد معتاد به مواد مخدر در ۱۳ ماه پیش دستگیر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She was a drug addict .
[ترجمه گوگل]او یک معتاد به مواد مخدر بود
[ترجمه ترگمان]اون معتاد به مواد مخدر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The Marquis of Blandford, a former drug addict, married Becky in 1990.
[ترجمه گوگل]مارکیز بلاندفورد، یک معتاد سابق به مواد مخدر، در سال 1990 با بکی ازدواج کرد
[ترجمه ترگمان]مارکی of، یک معتاد سابق مواد مخدر، در سال ۱۹۹۰ با بکی ازدواج کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The drug addict loses the sense of dignity, responsibility, self- esteem and self- respect, and he forgets how to live like a human being. Dr T. P. Chia
[ترجمه گوگل]معتاد احساس کرامت، مسئولیت، عزت نفس و احترام به خود را از دست می دهد و فراموش می کند که چگونه مانند یک انسان زندگی کند دکتر تی پی چیا
[ترجمه ترگمان]معتاد به مواد مخدر حس احترام، مسئولیت پذیری، عزت نفس و عزت نفس را از دست می دهد و فراموش می کند که چگونه مانند یک انسان زندگی کند دکتر تی پی چیا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. What is the welfare of the drug addict, under the influence of the drug?
[ترجمه گوگل]رفاه حال فرد معتاد تحت تأثیر مواد مخدر چگونه است؟
[ترجمه ترگمان]مواد مخدر معتاد به مواد مخدر، تحت نفوذ مواد مخدر، چه هستند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The drug addict does not care about what is important or worthwhile in life, such as family, career, finance, and social relationship. Dr T. P. Chia
[ترجمه گوگل]معتاد به مواد مخدر به آنچه در زندگی مهم یا ارزشمند است، مانند خانواده، شغل، امور مالی و روابط اجتماعی اهمیتی نمی دهد دکتر تی پی چیا
[ترجمه ترگمان]معتاد به مواد مخدر به آنچه مهم یا ارزشمند در زندگی است، مانند خانواده، شغل، امور مالی و روابط اجتماعی اهمیت نمی دهد دکتر تی پی چیا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The drug addict will do anything in order to satisfy the cravings for the taste of the hallucinating drugs. Dr T. P. Chia
[ترجمه گوگل]معتاد به مواد مخدر دست به هر کاری می زند تا هوس طعم مواد مخدر را ارضا کند دکتر تی پی چیا
[ترجمه ترگمان]فرد معتاد به مواد مخدر برای ارضای هوس اعتیاد به مواد مخدر hallucinating هر کاری را انجام خواهد داد دکتر تی پی چیا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Dean was a drug addict who was constantly on the run from the police.
[ترجمه گوگل]دین یک معتاد به مواد مخدر بود که مدام در حال فرار از پلیس بود
[ترجمه ترگمان]دین معتاد به مواد مخدر بود که دائما در حال فرار از پلیس بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. No, a drug addict doesn't get any help.
[ترجمه گوگل]نه، یک معتاد به مواد مخدر هیچ کمکی دریافت نمی کند
[ترجمه ترگمان]نه، یه معتاد به مواد کمکی نمیکنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. At 17 he was a drug addict.
[ترجمه گوگل]در 17 سالگی معتاد به مواد مخدر بود
[ترجمه ترگمان]تو ۱۷ سالگی یه معتاد بوده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The drug addict is his own enemy - slowly killing himself using drugs as a weapon. Dr T. P. Chia
[ترجمه گوگل]معتاد به مواد مخدر دشمن خودش است - به آرامی خود را با استفاده از مواد مخدر به عنوان سلاح می کشد دکتر تی پی چیا
[ترجمه ترگمان]معتاد به مواد مخدر دشمن خودش است - با استفاده از مواد مخدر به عنوان سلاح، خودش را می کشد دکتر تی پی چیا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Everyone has certain preconceptions of what a drug addict is.
[ترجمه گوگل]هرکسی پیش فرض های خاصی از معتاد به مواد مخدر دارد
[ترجمه ترگمان]هر کس تصورات خاصی درباره آنچه که یک معتاد به مواد مخدر دارد، دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• one who is addicted to drugs, one who is dependent or hooked on drugs, "junkie"

پیشنهاد کاربران

SYN: user - hophead
معتاد ( به مواد مخدر ) - عملی
MEANING
- A drug addict is someone who is addicted to illegal drugs.
- any person who is abnormally dependent on narcotic drugs
...
[مشاهده متن کامل]

💠 What the hell are you talking about?
Now, now, please!
It's impossible.
Excuse me, it seems the problem is not whether this man supports infected blood or not.
The real problem is only eight hundred drug addicts supply the blood of this country.
Supposed we don't accept Smith's blood. From whom do the other labs get their blood?
Neither from you nor me. But those eight hundred addicts.
So that's the reason I said we need our laboratory.
چی داری میگی جانِ من؟
خواهش میکنم توجه بفرمایید آقایون
خواهش میکنم، استدعا میکنم
خوشِت میاد بیخود حرف بزنی. . .
آخه مگه ممکنه.
اجازه بدید. . . اجازه بدید، به نظر من مطلب سر این نیست که خون این آقا بدرد بخوره یا نه.
حقیقت مطلب اینه که هشتصد نفر شیره ای دارن خون این مملکت تامین میکنن.
حالا ما هم میایم از اسمیت خون نمی گیریم.
خیلی خب، شما فکر میکنید آزمایشگاه های دیگه هم از کیا خون میگیرن؟
از من و شما که نمیگیرن. از همون شیره ای ها میگیرن.
خب واسه همینم هست که من میگم بیاین خودمون یه آزمایشگاه خون راه بندازیم.

بپرس