dress code

جمله های نمونه

1. There is a strict dress code: no trainers or jeans.
[ترجمه گوگل]یک کد لباس سخت وجود دارد: بدون لباس ورزشی یا شلوار جین
[ترجمه ترگمان]یک کد ویژه لباس وجود دارد: هیچ مربی یا شلوار جین وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Most evenings there's a party and the dress code is strict - black tie only.
[ترجمه گوگل]بیشتر شب‌ها مهمانی برگزار می‌شود و کد لباس سخت است - فقط کراوات مشکی
[ترجمه ترگمان]بیشتر شب ها مهمونی هست و کد لباس فقط یه کراوات مشکی هست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Young people unconsciously conform to a dress code but reject any kind of uniform.
[ترجمه گوگل]جوانان به طور ناخودآگاه از یک کد لباس پیروی می کنند اما هر نوع لباس فرم را رد می کنند
[ترجمه ترگمان]جوانان به طور ناخودآگاه با یک دستورالعمل لباس مطابقت دارند، اما هر نوع لباس یک سان را رد می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. My school had a very strict dress code.
[ترجمه گوگل]مدرسه من یک کد لباس بسیار سختگیرانه داشت
[ترجمه ترگمان]مدرسه من یه کد لباس خیلی سخت داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The company has a strict dress code—all male employees are expected to wear suits.
[ترجمه گوگل]این شرکت کد لباس پوشیدن سختگیرانه ای دارد - انتظار می رود همه کارمندان مرد کت و شلوار بپوشند
[ترجمه ترگمان]این شرکت دارای یک کد ویژه لباس است - همه کارکنان مرد انتظار دارند کت و شلوار بپوشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. What is your dress code?
[ترجمه گوگل]کد لباس شما چیست؟
[ترجمه ترگمان]کد your چیه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The club has a strict dress code.
[ترجمه گوگل]باشگاه قوانین لباس پوشیدن سختگیرانه ای دارد
[ترجمه ترگمان]کلوپ یه کد مخصوص لباس داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Members must conform to a strict dress code.
[ترجمه گوگل]اعضا باید از یک کد لباس سخت پیروی کنند
[ترجمه ترگمان]اعضای باید با یک کد ویژه لباس مطابقت داشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. There were plans to introduce a dress code for civil servants.
[ترجمه گوگل]برنامه هایی برای معرفی یک کد لباس برای کارمندان دولت وجود داشت
[ترجمه ترگمان]یه سری نقشه برای معرفی کردن یه کد برای خدمتکاران مدنی وجود داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I have discovered a dress code among Labour party members.
[ترجمه گوگل]من یک کد لباس در میان اعضای حزب کارگر کشف کرده ام
[ترجمه ترگمان]من یک کد لباس در بین اعضای حزب کارگر پیدا کرده ام
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Usually, there is something behind a dress code, some reasoning.
[ترجمه گوگل]معمولاً، چیزی پشت یک کد لباس، برخی استدلال ها وجود دارد
[ترجمه ترگمان]معمولا، چیزی پشت سر یک دستورالعمل لباس وجود دارد، برخی استدلال
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. It's a cool drinking venue, with a noir dress code observed by the arty crowd and staff.
[ترجمه گوگل]این یک مکان نوشیدنی خنک است، با کد لباس نوآر که توسط جمعیت هنری و کارکنان رعایت می‌شود
[ترجمه ترگمان]این یک تالار نوشیدنی خنک است با یک کد سیاه که توسط جمعیت و کارکنان به وجود امده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The dress code in the East Links clubhouse required only that entrants not wear spikes.
[ترجمه گوگل]کد لباس در باشگاه East Links فقط لازم بود که شرکت کنندگان سنخ نپوشند
[ترجمه ترگمان]کد لباس در ناحیه شرق پیوندهایی که به آن مربوط می شد، تنها نیاز به entrants داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. On the invitation the dress code was " glamorous "
[ترجمه گوگل]در دعوت نامه کد لباس "پر زرق و برق" بود
[ترجمه ترگمان]در دعوت این لباس، این لباس \"فریبنده\" بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• binding manner of dress, set of regulations or rules that specify the approved way of dress, imposed standards of dress (such as in an office, school, etc.)

پیشنهاد کاربران

�قوانین پوشش� یا �نوع لباس مورد نیاز� برای یک مکان، رویداد یا موقعیت خاص است. این قوانین به افراد می گویند چه نوع لباسی مناسب است تا بپوشند.
The dress code is smart casual.
The company has a strict dress code for all employees.
...
[مشاهده متن کامل]

( شرکت قوانین پوشش سختی برای همه کارمندان دارد. )
The restaurant has a formal dress code, so no jeans are allowed.
( این رستوران قوانین پوشش رسمی دارد، بنابراین شلوار جین مجاز نیست. )
The invitation said the dress code is smart casual.
( در دعوت نامه نوشته بود که نوع پوشش، نیمه رسمی شیک است. )

طرز لباس پوشیدن
سبک پوشش
شیوه ی پوشش
• آیین نامه ی پوشش و لباس ( برای یک محل خاص مثل محل کار، باشگاه و . . . )
• لباس / پوشش رسمی ( یک محل خاص )
لباس فرم
dress code یعنی قانون پوشش مثلا داخل ایران dress code زنان اینکه سرشون رو با شال یا روسری بپوشانند و لباس هایی مثل شلوارک و آستین کوتاه و. . . نپوشند
قانون پوشش
استاندارد پوشش
لباس فرم
نوع پوشش
قانون برای پوشیدن نوع خاصی از لباس در یک محل
استاندارد و عرف پوشش

دستورالعمل پوشش
پوشش رسمی
عرف پوشش یا قوانین پوشش در یک مکان خاص مثلا اداره یا سازمان .
There is a strict dress code in our company
E. g. Most evenings there's a party and the dress code is strict - black tie only
شناسه پوششی ( مخصوصن برای زنان )
عرف پوشش
تیپ شخصیتی
A standard of what we should wear for a paticular situation
Or dress rule
عرف پوشش ، منظور اینکه افراد در یک مکان خاص چه نوع پوششی داشته باشند مثلا در یک رستوران ، اداره و. . .
عرف پوشش ( قوانین نانوشته نحوه پوشش )
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٩)