97 1536 100 1 disturbances واژه disturbances در جمله های نمونه 1. market disturbancesآشفتگی در وضع بازار2. repeated disturbances in the streetsاغتشاشات پیدرپی در خیابانها معنی کلمه disturbances به انگلیسی neo nazi disturbances• riots by neo-nazis, public disorder caused by neo-nazis violent disturbances• violent rioting, violent disorderly behavior disturbances را به اشتراک بگذارید پیشنهاد کاربران Danial اختلالات Dhgfhjbcdgjhc اختلالات سجاد صالحی نا بسامانی ها معنی یا پیشنهاد شما واژه نام شما رایانامه معنی یا پیشنهاد شما نام نویسی | ورود تازه ترین پیشنهادها محمدرضا ایوبی صانع > profound طغرلی > Pre testing محسن جباری > press charges K > baked shrimps محمدرضا ایوبی صانع > fairy Zahra > diposits buried پرسپولیسی > پرسپولیس Zahra > diposits buried نگارش واژه نو | پیشنهادهای امروز کوشاترین کاربران در یک هفته گذشته محمدرضا ایوبی صانعرهگذرپارسا حیدری Dark Light FarhoodA.C.Eحمیدرضا دادگر_فریمانsamir_8203 فهرست کامل کوشاترین کاربران پرگفتگوترین واژگان در یک هفته گذشته قوی رایی binoculars ناپذیر رزمندگان تحسین آمیز shet همی دار نام کره ای