94 1615 100 1 disjointedness بیربطی، بی ترتیبی، عدم ارتباط، ازبندجداشدگی معنی کلمه disjointedness به انگلیسی disjointedness• disconnectedness, disorder, incoherence disjointedness را به اشتراک بگذارید پیشنهاد کاربران رسول قنبری عدم ارتباط معنی یا پیشنهاد شما واژه نام شما رایانامه معنی یا پیشنهاد شما نام نویسی | ورود تازه ترین پیشنهادها علی > WELDING CONTROL گلبرگ > surface holder وحید > فرو نشاندن اتش سبحان قربانی > خز فروشان دکی آریان > عطاس فرزاد > harmonious حسن پاپی > بهداروند محمد امین > مشکوک نگارش واژه نو | پیشنهادهای امروز کوشاترین کاربران در یک هفته گذشته محمد حاتمی نژادعلی باقریموسیDark Light علی حقی بستان آبادنادیاواژگان لری( بختیاری) سارافرجپور فهرست کامل کوشاترین کاربران پرگفتگوترین واژگان در یک هفته گذشته یک غازی مهدیس لرکی لر غلتید آروین کیر نام کره ای