94 1530 100 1 determinism /dəˈtɜːrməˌnɪzəm/ /dɪˈtɜːmɪnɪzəm/معنی: جبر گرایی، فلسفه جبری، فلسفه تقدیریمعانی دیگر: (فلسفه) جبر واژه determinism در جمله های نمونه 1. economic determinismجبرگرایی اقتصادی2. I don't believe in historical determinism. [ترجمه ترگمان]من به فلسفه تاریخی اعتقاد ندارم [ترجمه گوگل]من به جبرگرایی تاریخی اعتقاد ندارم [ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 3. Surely their replacing biological determinism with social constructionism presents too limited a dialectic. [ترجمه ترگمان]مسلما جایگزین کردن جبرگرایی biological با شبکههای اجتماعی، دیالکتیک را محدود میکند [ترجمه گوگل]مطمئنا جبرگرایی بیولوژیکی آنها با ساختارگرایی اجتماعی دیالکتیک را محدود می کند [ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 4. Chomsky is committed to an axiom of biological determinism. [ترجمه ترگمان]چامسکی به یک اصل of بیولوژیکی متعهد است [ترجمه گوگل]چامسکی متعهد به یک مبدأ جبرگرایی بیولوژیکی است [ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 5. Let us see how physical determinism is to be interpreted in terms of phase space. [ترجمه ترگمان]بیای ... مترادف determinism جبر گرایی (اسم)determinismفلسفه جبری (اسم)predestination , determinismفلسفه تقدیری (اسم)determinism معنی عبارات مرتبط با determinism به فارسی self determinismنفس گرایی، خود رایی | d's cap | determinist | deterministic | deterrence | deterrent | معنی determinism در دیکشنری تخصصی determinism[کامپیوتر] قطعیت .[روانپزشکی] جبر گرایی. مفهومی است که می گوید، اولاً اعمال ما نمی تواند چیزی را در زندگی ما که با روابط علّی بر قرار شده است تغییر دهد، و دوماً، انسان قادر به استفاده از اراده خود و انتخاب بین خوب و بد در اعمال خود نیست. Casual determinism[زمین شناسی] جبر محیطی توجیه کننده خطاها بوده به طوری که تکلیف و مسیولیت را از انسان سلب می نماید | deterministic | deterministic assumption | deterministic distribution | deterministic model | deterministic problems | معنی کلمه determinism به انگلیسی determinism• doctrine which states that there is a reason for everything and all is predestined• determinism is the belief that all acts, decisions, and events are the results of things that have already happened, and therefore cannot be altered. determinism را به اشتراک بگذارید پیشنهاد کاربران عاطفه موسوی قطعیت ، جبرگرایی مجید اعتقاد به عدم تغییر سیامک موجَبیت راضیه موسوی خورشیدی جزمیت، جبرگرایی معنی یا پیشنهاد شما واژه نام شما رایانامه معنی یا پیشنهاد شما نام نویسی | ورود تازه ترین پیشنهادها رهگذر > detection risk بهادر اسلامی > Step up ناشناس > ماهورستان علیا Sheida > کهسار آرگین آلکسانیان > you amuse me هدی چامهای > LOOP بهادر اسلامی > shake off میلاد علی پور > Habeas corpus نگارش واژه نو | پیشنهادهای امروز کوشاترین کاربران در یک هفته گذشته محمدرضا ایوبی صانعFarhoodرهگذرdi darkestarSuperSUA.C.Eسحر نجات پورعلی باقری فهرست کامل کوشاترین کاربران پرگفتگوترین واژگان در یک هفته گذشته تفکر امیز گریسته اند cruise army مرساد حسرت آمیز تسخیر ناپذیر تحسین آمیز