degression

/dɪˈɡreʃən//dɪˈɡreʃən/

فرودروی، پایین روی، نزول (به ویژه کم شدن تدریجی مالیات درآمدهای کم)

جمله های نمونه

1. The questions of soreness, lassitude, and appetite degression after operation were relieved. The effective was better under the directions of healthy education.
[ترجمه گوگل]سوالات درد، بی حالی و کاهش اشتها پس از عمل برطرف شد با توجه به آموزش سالم اثربخشی بهتری داشت
[ترجمه ترگمان]سوالات درد، تنبلی و اشتها، پس از عملیات، تسکین یافتند تاثیر موثر بر آموزش سالم بهتر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. What it authenticate's strict extent degression .
[ترجمه گوگل]آنچه که آن را تأیید می کند نزول میزان دقیق است
[ترجمه ترگمان]آنچه که آن میزان دقیق اعتبار سنجی را تایید می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The correct statement of the marginal effect degression law should be " gradually declining law of marginal effect".
[ترجمه گوگل]بیان صحیح قانون نزول اثر حاشیه ای باید "قانون اثر حاشیه ای در حال کاهش تدریجی" باشد
[ترجمه ترگمان]بیانیه صحیح اثر حاشیه ای قانون باید \"به تدریج قانون تاثیر حاشیه ای\" را نشان دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Slope safety factor accelerates its degression with prestressing force loss and multiform anchor invalidation. The reconstructing should start soon after the slope was weakened by anchor invalidation.
[ترجمه گوگل]ضریب ایمنی شیب با از دست دادن نیروی پیش تنیدگی و باطل شدن لنگر چندشکل، نزول آن را تسریع می کند بازسازی باید به زودی پس از تضعیف شیب به دلیل باطل شدن لنگر آغاز شود
[ترجمه ترگمان]عامل ایمنی Slope امنیت خود را با کاهش نیروی prestressing و ابطال anchor حفظ می کند بازسازی باید به زودی پس از تضعیف آن با نامعتبر شدن لنگر آغاز شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The degression rule of the administrative efficiency of organizational systems, namely entropy effect, is a universal subject with important research value.
[ترجمه گوگل]قاعده نزولی کارایی اداری سیستم های سازمانی، یعنی اثر آنتروپی، موضوعی جهانی با ارزش تحقیقاتی مهم است
[ترجمه ترگمان]قاعده degression کارایی اجرایی سیستم های سازمانی، یعنی اثر آنتروپی، یک موضوع جهانی با ارزش تحقیق مهم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Reducer type, torque and transmission are differentiated by degression, more fit for client'S requirement, avoid power.
[ترجمه گوگل]نوع کاهنده، گشتاور و انتقال با نزول، مناسب تر برای نیاز مشتری، اجتناب از قدرت متفاوت است
[ترجمه ترگمان]نوع reducer، گشتاور و انتقال با degression، مناسب تر برای نیاز مشتری، متمایز می شوند و از قدرت اجتناب می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. LVH nearly correlates with degression of cardiac diastolic and systolic function, loss of coronary artery reserve potential and susceptibility to all kinds of arrhythmia.
[ترجمه گوگل]LVH تقریباً با کاهش عملکرد دیاستولیک و سیستولیک قلب، از دست دادن پتانسیل ذخیره عروق کرونر و حساسیت به انواع آریتمی ها مرتبط است
[ترجمه ترگمان]LVH تقریبا با degression از انقباضی قلبی و فشار systolic، از دست دادن پتانسیل ذخیره عروق کرونری و مستعد بودن به انواع آریتمی مرتبط است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The degression of household incomes was caused mostly by the configuration of sources of incomes that was given priority to planting, but incomes from nonagricultural occupantions were inappreciable.
[ترجمه گوگل]کاهش درآمد خانوارها بیشتر به دلیل پیکربندی منابع درآمدی بود که در اولویت کاشت بود، اما درآمدهای حاصل از مشاغل غیرکشاورزی قابل درک نبود
[ترجمه ترگمان]کاهش درآمد خانوار اغلب با پیکربندی منابع درآمد که اولویت دادن به کاشت محسوب می شد، اما درآمد حاصل از nonagricultural occupantions inappreciable بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. To observe mosquito larva density degression rate, both hydrophytes and fishes death rate.
[ترجمه گوگل]برای مشاهده نرخ کاهش تراکم لارو پشه، میزان مرگ و میر هیدروفیت ها و ماهی ها
[ترجمه ترگمان]برای مشاهده نرخ مرگ و میر ناشی از پشه، نرخ مرگ ماهیان و ماهی را افزایش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Distinct areas of electric field also exist when different jet distances are applied, and the intensity in each area tends to degression.
[ترجمه گوگل]هنگامی که فواصل جت متفاوت اعمال می شود، مناطق مجزا از میدان الکتریکی نیز وجود دارند و شدت در هر ناحیه به سمت نزول می رود
[ترجمه ترگمان]مناطق Distinct میدان الکتریکی نیز زمانی وجود دارند که فواصل مختلف جت اعمال می شوند و شدت هر مساحت به degression بستگی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The testing results show that the core porosity, permeability, compressibility of low-permeability core are sensitive to confined pressure, and there are exponential degression relation among them.
[ترجمه گوگل]نتایج آزمایش نشان می‌دهد که تخلخل هسته، نفوذپذیری، تراکم‌پذیری هسته با نفوذپذیری پایین به فشار محدود حساس است و رابطه نزولی نمایی بین آنها وجود دارد
[ترجمه ترگمان]نتایج آزمایش ها نشان می دهد که تخلخل مغزه، تراوایی، تراکم پذیری هسته نفوذپذیری پایین به فشار محدود حساس بوده و رابطه degression بین آن ها وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Hypothyroidism can result in a series of disorders in development and function of brain, including delaying the generation and differentiation of cell, degression of learning and memory.
[ترجمه گوگل]کم کاری تیروئید می تواند منجر به یک سری اختلالات در رشد و عملکرد مغز شود، از جمله تاخیر در تولید و تمایز سلول، کاهش یادگیری و حافظه
[ترجمه ترگمان]Hypothyroidism می تواند منجر به یک سری از اختلالات در توسعه و عملکرد مغز شود، از جمله تاخیر در تولید و تمایز سلول، degression یادگیری و حافظه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. By analyzing the production test data, we get the index production equation, binomial production, production degression equation and the single well control reserve.
[ترجمه گوگل]با تجزیه و تحلیل داده های تست تولید، معادله تولید شاخص، تولید دو جمله ای، معادله نزولی تولید و ذخیره کنترل تک چاه را به دست می آوریم
[ترجمه ترگمان]با تجزیه و تحلیل داده های تست تولید، ما معادله تولید شاخص، تولید دو جمله ای، معادله degression تولید و ذخیره به خوبی کنترل را بدست می آوریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The CTC displays little variation during a period of first 356 runs, followed by the degression of CTC for the subsequent 127 samples and the ensuing relatively lower level of CTC for next 65 runs.
[ترجمه گوگل]CTC تغییرات کمی را در طول دوره 356 اجرا اول نشان می دهد، به دنبال آن کاهش CTC برای 127 نمونه بعدی و سطح نسبتاً پایین تر CTC برای 65 اجرا بعدی کاهش می یابد
[ترجمه ترگمان]CTC تغییرات اندکی در طول یک دوره از ۳۵۶ اجرا نشان می دهد، و پس از آن the of برای ۱۲۷ نمونه بعدی و سطح نسبتا پایین تری راش برای ۶۵ دور بعدی را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• gradual decrease; reduction in taxes

پیشنهاد کاربران

بپرس