din

/ˈdɪn//dɪn/

معنی: غوغا، صدای بلند، طنین بلند، طنین افکندن
معانی دیگر: (صدای بلند و مداوم) همهمه، ژخ، ژخار، غرش (پی درپی)، قیل و قال، جار و جنجال، داد و قال، هیاهو، (صدای بلند و طولانی ایجاد کردن) در در کردن، غرش کردن، همهمه کردن، غوغا کردن، هیاهو کردن، قیل و قال کردن، (در گوش کسی مرتبا) تکرار کردن

جمله های نمونه

1. the din of the angry people who had gathered in the square
غوغای مردم خشمگینی که در میدان گرد آمده بودند

2. to din an idea into one's ears
اندیشه ای را در گوش کسی چپاندن

3. the deafening din of the bombs and grenades exploding around me
غرش کر کننده ی بمب ها و نارنجک هایی که در اطرافم منفجر می شدند

4. They made so much din that I couldn't hear you.
[ترجمه محمد] اونا انقدر سروصدا کردن که نتونستم صداتو بشنوم
|
[ترجمه گوگل]آنقدر غوغا کردند که صدایت را نشنوم
[ترجمه ترگمان]ان قدر سرو صدا راه انداختند که من نتوانستم صدای شما را بشنوم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The din of the engines was deafening.
[ترجمه گوگل]هیاهوی موتورها کر کننده بود
[ترجمه ترگمان]صدای موتورها کر کننده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Shallow streams make most din.
[ترجمه گوگل]نهرهای کم عمق بیشتر غوغا می کنند
[ترجمه ترگمان]جریان های کم عمق بیش از همه سر و صدا می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. What a din the children are making!
[ترجمه گوگل]بچه ها چه غوغایی می کنند!
[ترجمه ترگمان]بچه ها چه غوغایی به راه انداخته اند!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The party guests were setting up a steady din.
[ترجمه گوگل]مهمانان مهمانی در حال برپا کردن یک شام ثابت بودند
[ترجمه ترگمان]مهمانان دسته دسته جارو جنجال بزرگی برپا کرده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. They tried to make themselves heard over the din of the crowd.
[ترجمه گوگل]آن‌ها سعی می‌کردند صدای خود را در میان هیاهوی جمعیت به گوش مردم برسانند
[ترجمه ترگمان]سعی کردند خود را در میان هیاهوی جمعیت ببینند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The children were making a terrible din.
[ترجمه گوگل]بچه ها غوغا می کردند
[ترجمه ترگمان]بچه ها سرو صدا راه انداخته بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The children were making an awful din.
[ترجمه گوگل]بچه ها غوغا می کردند
[ترجمه ترگمان]بچه ها سرو صدا راه انداخته بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. We couldn't hear ourselves speak above the din.
[ترجمه گوگل]ما نمی توانستیم صدای خودمان را بالاتر از هیاهو بشنویم
[ترجمه ترگمان]ما نمی توانستیم صدای خودمان را در بالای سر و صدا بشنویم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The students were making an awful din and the teacher told them to pack it up.
[ترجمه گوگل]دانش‌آموزان داشتند غوغای وحشتناکی درست می‌کردند و معلم به آنها گفت که آن را جمع کنند
[ترجمه ترگمان]دانش آموزان جارو جنجالی برپا کردند و معلم به آن ها گفت که آن را جمع کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Anything was preferable to that dreadful din in the house.
[ترجمه گوگل]هر چیزی بر آن هیاهوی وحشتناک در خانه ارجحیت داشت
[ترجمه ترگمان]هر چیزی بهتر از آن جنجال وحشتناک خانه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The captain's voice was heard above the din.
[ترجمه گوگل]صدای کاپیتان از بالای هیاهو شنیده شد
[ترجمه ترگمان]صدای سروان در بالای سر و صدا شنیده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

غوغا (اسم)
pandemonium, fray, turmoil, affray, melee, uproar, clamor, mobile, riot, tumult, ruckus, hubbub, scuffle, mob, scrimmage, jangle, rave, peal, canaille, din, embroilment, hordes of locusts, hurly-burly, rumpus

صدای بلند (اسم)
screech, din, soprano, fortissimo

طنین بلند (اسم)
din

طنین افکندن (فعل)
din

کلمات اختصاری

عبارت کامل: Deutsches Institut für Normung
موضوع: سازمانی
مؤسسه آلمانی استانداردسازی (به آلمانی Deutsches Institut für Normung، به اختصار DIN، در فارسی محاوره دین).

این استاندارد قدیمی (از سال ۱۹۱۷ آغاز به کار کرده است.) امروزه در سراسر دنیا مورد استفاده قرار می گیرد و با بیش از ۳۰۰۰۰ عنوان استاندارد تقریباً تمامی جوانب تکنولوژی را در بر می گیرد.

تخصصی

[خودرو] (Deutsches Institut für normung) استاندارد اندازه گیری آلمان. 1DIN= 1.12 SAE
[برق و الکترونیک] Deutshe Industrie Normenausschus'-استاندارهای صنعتی آلمان [ دین] مؤسسه ای در آلمان که استانداردهای صنعتی را وضع می کند. در حوزه ی شنیداری، سر کابلها و جاپایه های با ابعاد هندسی دی آی ان، در سراسر جهان استفاده می شود.

انگلیسی به انگلیسی

• german institute of standards
noise, ruckus, loud racket
make a loud noise, create a din, make a noisy clamor
a din is a very loud, unpleasant noise.

پیشنهاد کاربران

فلان مطلب به کسی مدام گوشزد کردن
مطلب، موضوع یا عقیده ای رو تو کله کسی فرو کردن ( با تکرار کردن آن به طور مرتب )
1. make ( someone ) learn or remember an idea by constant repetition.
"a runner - up, he dinned into them, was a loser"
Similar:
instil, drive, drum, hammer, drill, implant ingrain in ulcate, teach over and over again, indoctrinate, brainwash
...
[مشاهده متن کامل]

2.
make a loud, unpleasant, and prolonged noise.
"the sound dinned irritatingly into Marian's head

فعل این کلمه یعنی
Din sth into sb : به معنای آموختن چیزی به کسی با مرتبا تکرار کردن اون
مثال:
Respect for our elders was dinned into us at school
#دیکشنری_لانگمن
سر و صدا ( noun )
استاندارد ملی آلمان
( Deutsches Institut f�r Normung ( DIN; in English, the German Institute for Standardization

بپرس