1. While other ions abound in cytoplasm in their millimoles, liberal estimates of free Ca concentrations run around 0. micromolar, maximum.
[ترجمه گوگل]در حالی که سایر یونها در سیتوپلاسم در میلیمولهایشان به وفور یافت میشوند، تخمینهای آزاد غلظت کلسیم آزاد حدود 0 میکرومولار، حداکثر است
[ترجمه ترگمان]در حالی که یون های دیگر در سیتوپلاسم خود به وفور وجود دارند، تخمین های لیبرال از غلظت Ca آزاد در حدود ۰ micromolar، حداکثر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The actin filaments extend into the cytoplasm from this point and form long filaments orientated concentrically around the platelet granules.
[ترجمه گوگل]رشته های اکتین از این نقطه به داخل سیتوپلاسم کشیده می شوند و رشته های بلندی را تشکیل می دهند که به صورت متحدالمرکز در اطراف گرانول های پلاکتی قرار دارند
[ترجمه ترگمان]رشته های اکتین از این نقطه به سیتوپلاسم گسترش می یابند و رشته های بلند را به شکل concentrically در اطراف گرانول های پلاکت شکل می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. But if licensing factors are present in the cytoplasm, why doesn't DNA replicate all the time?
[ترجمه گوگل]اما اگر فاکتورهای مجوز دهنده در سیتوپلاسم وجود دارند، چرا DNA همیشه تکثیر نمی شود؟
[ترجمه ترگمان]اما اگر عوامل مجوز در سیتوپلاسم حضور داشته باشند، چرا DNA تمام مدت تکثیر نمی شود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Egg cytoplasm could redefine the fate of blastocyst nuclei that were transferred into them.
[ترجمه گوگل]سیتوپلاسم تخمک میتواند سرنوشت هستههای بلاستوسیستی را که به آنها منتقل شدهاند، دوباره تعریف کند
[ترجمه ترگمان]سیتوپلاسم Egg می تواند سرنوشت هسته های بلاستوسیت را تعریف کند که به آن ها منتقل شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. As the red blood cell has little cytoplasm, the effect is that both nuclei become surrounded by HeLa cytoplasm.
[ترجمه گوگل]از آنجایی که گلبول قرمز سیتوپلاسم کمی دارد، اثر این است که هر دو هسته توسط سیتوپلاسم HeLa احاطه می شوند
[ترجمه ترگمان]همان طور که سلول خونی قرمز سیتوپلاسم کمی دارد، تاثیر آن این است که هر دو هسته توسط سیتوپلاسم (HeLa)احاطه می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. At the eight-celled stage the yellow cytoplasm is confined to a pair of adjacent cells.
[ترجمه گوگل]در مرحله هشت سلولی سیتوپلاسم زرد به یک جفت سلول مجاور محدود می شود
[ترجمه ترگمان]در مرحله eight، سیتوپلاسم زرد به یک جفت سلول مجاور محدود می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. In mammals, the cytoplasm controls only a few divisions, and then the genes of the new embryo take over.
[ترجمه گوگل]در پستانداران، سیتوپلاسم تنها چند بخش را کنترل میکند و سپس ژنهای جنین جدید کنترل میشوند
[ترجمه ترگمان]در پستانداران، سیتوپلاسم تنها چند بخش را کنترل می کند و سپس ژن های جنین جدید بیش از حد کنترل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. But the division of cytoplasm is extremely unequal.
[ترجمه گوگل]اما تقسیم سیتوپلاسم به شدت نابرابر است
[ترجمه ترگمان]اما بخش of بسیار نامساوی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Usually this sucked-out cytoplasm will contain the egg nucleus.
[ترجمه گوگل]معمولاً این سیتوپلاسم مکیده شده حاوی هسته تخمک است
[ترجمه ترگمان]معمولا این سیتوپلاسم sucked شامل هسته تخم خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. But the division of the cytoplasm does not need to be quite so precise.
[ترجمه گوگل]اما لازم نیست تقسیم سیتوپلاسم آنقدر دقیق باشد
[ترجمه ترگمان]اما تقسیم سیتوپلاسم نیاز به دقیق بودن ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The cytoplasm induces the first cell divisions in the embryo, and determines what course the daughter cells will follow.
[ترجمه گوگل]سیتوپلاسم اولین تقسیمات سلولی را در جنین القا می کند و تعیین می کند که سلول های دختر چه مسیری را دنبال خواهند کرد
[ترجمه ترگمان]سیتوپلاسم اولین بخش سلول را در جنین ایجاد می کند و مشخص می کند که سلول های دختر چه مسیری را دنبال خواهند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Embedded within the cytoplasm is the cell nucleus surrounded by its own special membrane.
[ترجمه گوگل]هسته سلولی درون سیتوپلاسم قرار دارد که توسط غشای خاص خود احاطه شده است
[ترجمه ترگمان]درون سیتوپلاسم، هسته سلول احاطه شده توسط غشا مخصوص خودش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. There is a special kind of cytoplasm, called the pole plasm, already present at one end of the fertilized egg.
[ترجمه گوگل]نوع خاصی از سیتوپلاسم به نام پلاسم قطبی وجود دارد که قبلاً در یک انتهای تخمک بارور شده وجود دارد
[ترجمه ترگمان]یک نوع خاص از سیتوپلاسم به نام قطب plasm وجود دارد که در یک طرف تخم بارور شده وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The oocyte chromosomes lie within the cytoplasm roughly beneath this first polar body.
[ترجمه گوگل]کروموزوم های تخمک در داخل سیتوپلاسم تقریباً در زیر اولین جسم قطبی قرار دارند
[ترجمه ترگمان]کروموزوم ها در سیتوپلاسم تقریبا زیر این اولین جسم قطبی قرار دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید