cytoplasm

/ˈsaɪtoʊplæzəm//ˈsaɪtəʊplæzəm/

(زیست شناسی) دشته یاخته، سیتوپلاسم، میانمایه، یاخت دشته

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: cytoplasmic (adj.)
(1) تعریف: the ground protoplasm of cells that is outside the nucleus.

(2) تعریف: inherited genetic material in a cell not specified by its own nucleus.

جمله های نمونه

1. While other ions abound in cytoplasm in their millimoles, liberal estimates of free Ca concentrations run around 0. micromolar, maximum.
[ترجمه گوگل]در حالی که سایر یون‌ها در سیتوپلاسم در میلی‌مول‌هایشان به وفور یافت می‌شوند، تخمین‌های آزاد غلظت کلسیم آزاد حدود 0 میکرومولار، حداکثر است
[ترجمه ترگمان]در حالی که یون های دیگر در سیتوپلاسم خود به وفور وجود دارند، تخمین های لیبرال از غلظت Ca آزاد در حدود ۰ micromolar، حداکثر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The actin filaments extend into the cytoplasm from this point and form long filaments orientated concentrically around the platelet granules.
[ترجمه گوگل]رشته های اکتین از این نقطه به داخل سیتوپلاسم کشیده می شوند و رشته های بلندی را تشکیل می دهند که به صورت متحدالمرکز در اطراف گرانول های پلاکتی قرار دارند
[ترجمه ترگمان]رشته های اکتین از این نقطه به سیتوپلاسم گسترش می یابند و رشته های بلند را به شکل concentrically در اطراف گرانول های پلاکت شکل می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. But if licensing factors are present in the cytoplasm, why doesn't DNA replicate all the time?
[ترجمه گوگل]اما اگر فاکتورهای مجوز دهنده در سیتوپلاسم وجود دارند، چرا DNA همیشه تکثیر نمی شود؟
[ترجمه ترگمان]اما اگر عوامل مجوز در سیتوپلاسم حضور داشته باشند، چرا DNA تمام مدت تکثیر نمی شود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Egg cytoplasm could redefine the fate of blastocyst nuclei that were transferred into them.
[ترجمه گوگل]سیتوپلاسم تخمک می‌تواند سرنوشت هسته‌های بلاستوسیستی را که به آن‌ها منتقل شده‌اند، دوباره تعریف کند
[ترجمه ترگمان]سیتوپلاسم Egg می تواند سرنوشت هسته های بلاستوسیت را تعریف کند که به آن ها منتقل شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. As the red blood cell has little cytoplasm, the effect is that both nuclei become surrounded by HeLa cytoplasm.
[ترجمه گوگل]از آنجایی که گلبول قرمز سیتوپلاسم کمی دارد، اثر این است که هر دو هسته توسط سیتوپلاسم HeLa احاطه می شوند
[ترجمه ترگمان]همان طور که سلول خونی قرمز سیتوپلاسم کمی دارد، تاثیر آن این است که هر دو هسته توسط سیتوپلاسم (HeLa)احاطه می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. At the eight-celled stage the yellow cytoplasm is confined to a pair of adjacent cells.
[ترجمه گوگل]در مرحله هشت سلولی سیتوپلاسم زرد به یک جفت سلول مجاور محدود می شود
[ترجمه ترگمان]در مرحله eight، سیتوپلاسم زرد به یک جفت سلول مجاور محدود می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. In mammals, the cytoplasm controls only a few divisions, and then the genes of the new embryo take over.
[ترجمه گوگل]در پستانداران، سیتوپلاسم تنها چند بخش را کنترل می‌کند و سپس ژن‌های جنین جدید کنترل می‌شوند
[ترجمه ترگمان]در پستانداران، سیتوپلاسم تنها چند بخش را کنترل می کند و سپس ژن های جنین جدید بیش از حد کنترل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. But the division of cytoplasm is extremely unequal.
[ترجمه گوگل]اما تقسیم سیتوپلاسم به شدت نابرابر است
[ترجمه ترگمان]اما بخش of بسیار نامساوی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Usually this sucked-out cytoplasm will contain the egg nucleus.
[ترجمه گوگل]معمولاً این سیتوپلاسم مکیده شده حاوی هسته تخمک است
[ترجمه ترگمان]معمولا این سیتوپلاسم sucked شامل هسته تخم خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. But the division of the cytoplasm does not need to be quite so precise.
[ترجمه گوگل]اما لازم نیست تقسیم سیتوپلاسم آنقدر دقیق باشد
[ترجمه ترگمان]اما تقسیم سیتوپلاسم نیاز به دقیق بودن ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The cytoplasm induces the first cell divisions in the embryo, and determines what course the daughter cells will follow.
[ترجمه گوگل]سیتوپلاسم اولین تقسیمات سلولی را در جنین القا می کند و تعیین می کند که سلول های دختر چه مسیری را دنبال خواهند کرد
[ترجمه ترگمان]سیتوپلاسم اولین بخش سلول را در جنین ایجاد می کند و مشخص می کند که سلول های دختر چه مسیری را دنبال خواهند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Embedded within the cytoplasm is the cell nucleus surrounded by its own special membrane.
[ترجمه گوگل]هسته سلولی درون سیتوپلاسم قرار دارد که توسط غشای خاص خود احاطه شده است
[ترجمه ترگمان]درون سیتوپلاسم، هسته سلول احاطه شده توسط غشا مخصوص خودش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. There is a special kind of cytoplasm, called the pole plasm, already present at one end of the fertilized egg.
[ترجمه گوگل]نوع خاصی از سیتوپلاسم به نام پلاسم قطبی وجود دارد که قبلاً در یک انتهای تخمک بارور شده وجود دارد
[ترجمه ترگمان]یک نوع خاص از سیتوپلاسم به نام قطب plasm وجود دارد که در یک طرف تخم بارور شده وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The oocyte chromosomes lie within the cytoplasm roughly beneath this first polar body.
[ترجمه گوگل]کروموزوم های تخمک در داخل سیتوپلاسم تقریباً در زیر اولین جسم قطبی قرار دارند
[ترجمه ترگمان]کروموزوم ها در سیتوپلاسم تقریبا زیر این اولین جسم قطبی قرار دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[علوم دامی] سیتوپلاسم ؛ موادی که داخل یک سلول را بوجود می آورند و قسمتی از ارگانلها نیستند

انگلیسی به انگلیسی

• (biology) protoplasm of the cell (located outside the nucleus and membrane)

پیشنهاد کاربران

cytoplasm ( زیست‏شناسی )
واژه مصوب: میان‏یاخته
تعریف: بخشی از درون‏یاخته که بین غشا و هسته یا مواد هسته‏ای قرار دارد و از دو بخش سیتوسل ( cytosol ) و اندامک های درون‏یاخته‏ای تشکیل شده است
سیتوپلاسم

بپرس