cystoscopy


(پزشکی - وارسی درون کیسه ی مثانه و پیشابراه با پیشابدان نما) پیشابدان نمایی، مثانه بینی

جمله های نمونه

1. Cystoscopy revealed a non - papillary tumor on the anterior wall near the bladder neck.
[ترجمه گوگل]سیستوسکوپی یک تومور غیر پاپیلاری را در دیواره قدامی نزدیک گردن مثانه نشان داد
[ترجمه ترگمان]Cystoscopy یک تومور non را بر روی دیوار جلویی نزدیک گردن مثانه نشان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Clinical symptoms, residual urine and cystoscopy are reliable diagnostic methods.
[ترجمه گوگل]علائم بالینی، ادرار باقیمانده و سیستوسکوپی روش های تشخیصی قابل اعتمادی هستند
[ترجمه ترگمان]علایم بالینی، ادرار باقیمانده و cystoscopy ها روش های تشخیصی مطمئنی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Cystoscopy and retrograde ureteropyelography were of great value in diagnosis of primary carcinoma of ureter.
[ترجمه گوگل]سیستوسکوپی و یورتروپیلوگرافی رتروگراد در تشخیص کارسینوم اولیه حالب ارزش زیادی داشتند
[ترجمه ترگمان]حرکت واپس رونده و حرکت واپس رونده، ارزش زیادی در تشخیص سرطان اولیه ureter داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The diagnosis was established readily on IVU, cystoscopy, retrograde pyeloureterography or dye studies.
[ترجمه گوگل]تشخیص به راحتی در IVU، سیستوسکوپی، پیلورتروگرافی رتروگراد یا مطالعات رنگ ثابت شد
[ترجمه ترگمان]این تشخیص به آسانی در IVU، cystoscopy، تنزل درجه تنزل و یا مطالعات رنگ ایجاد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A cystoscopy is a procedure to view the inside of the bladder using a thin instrument with a light and a tiny telescope (cystoscope), which is inserted into the urethra.
[ترجمه گوگل]سیستوسکوپی روشی برای مشاهده داخل مثانه با استفاده از یک ابزار نازک با نور و یک تلسکوپ کوچک (سیستوسکوپ) است که در مجرای ادرار قرار می گیرد
[ترجمه ترگمان]A روشی است برای مشاهده داخل مثانه با استفاده از یک وسیله نازک با نور و تلسکوپ کوچک (cystoscope)که در مجرای پیشاب درج شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Conclusions:IVU and cystoscopy, especially retrograde ureteropyelography, were essential for the diagnosis of primary ureteral carcinoma. The prognosis correlated with the stage and grade of tumor.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: IVU و سیستوسکوپی، به ویژه یورتروپیلوگرافی رتروگراد، برای تشخیص کارسینوم اولیه حالب ضروری است پیش آگهی با مرحله و درجه تومور ارتباط دارد
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: IVU و cystoscopy، به ویژه تنزل درجه تنزل، برای تشخیص سرطان ureteral اولیه ضروری هستند The با مرحله و درجه یک تومور در ارتباط بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Bladder stimulation has obvious symptoms, the need for cystoscopy and biopsy, cystoscopy alone sometimes misdiagnosed.
[ترجمه گوگل]تحریک مثانه علائم واضحی دارد، نیاز به سیستوسکوپی و بیوپسی، سیستوسکوپی به تنهایی گاهی اوقات اشتباه تشخیص داده می شود
[ترجمه ترگمان]تحریک Bladder علائم آشکاری دارد، نیاز به cystoscopy و بیوپسی، cystoscopy به تنهایی تشخیص داده نمی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Recurrence was determined using cystoscopy or retrograde urethrography and long-term voiding functions were determined using residual urine and uroflowmetry.
[ترجمه گوگل]عود با استفاده از سیستوسکوپی یا اورتروگرافی رتروگراد و عملکردهای دفع طولانی مدت با استفاده از ادرار باقیمانده و uroflowmetry تعیین شد
[ترجمه ترگمان]Recurrence با استفاده از cystoscopy یا تنزل درجه حرکت، تعیین شد و توابع voiding دراز مدت با استفاده از ادرار باقیمانده و uroflowmetry تعیین شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Follow-up tests included cystoscopy, intravenous pyelography or sonography, and urine cytology.
[ترجمه گوگل]آزمایشات بعدی شامل سیستوسکوپی، پیلوگرافی داخل وریدی یا سونوگرافی و سیتولوژی ادرار بود
[ترجمه ترگمان]تست های پی گیری شامل cystoscopy، وریدی، وریدی و یا ادرار و ادرار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Surgical intervention, such as laparoscopy or cystoscopy, can be considered if medical interventions are not successful or as an initial procedure to exclude neoplasia or an endometrioma.
[ترجمه گوگل]مداخلات جراحی مانند لاپاراسکوپی یا سیستوسکوپی را می توان در صورت عدم موفقیت مداخلات پزشکی یا به عنوان یک روش اولیه برای رد نئوپلازی یا اندومتریوم در نظر گرفت
[ترجمه ترگمان]مداخله در جراحی، مانند laparoscopy یا cystoscopy، می تواند در صورتی در نظر گرفته شود که مداخلات پزشکی موفقیت آمیز نباشند و یا به عنوان یک روش اولیه برای حذف neoplasia یا an استفاده شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Conclusions: IVU and cystoscopy, especially retrograde ureteropyelography, were essential for the diagnosis of primary ureteral carcinoma.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: IVU و سیستوسکوپی، به ویژه یورتروپیلوگرافی رتروگراد، برای تشخیص کارسینوم اولیه حالب ضروری است
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: IVU و cystoscopy، به ویژه تنزل درجه تنزل، برای تشخیص سرطان ureteral اولیه ضروری هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The diagnostic methods were cystoscopy, retrograde ureteropyelography, CT and ureteroscopy. Operation was the choice of treatment.
[ترجمه گوگل]روش های تشخیصی سیستوسکوپی، یورتروپیلوگرافی رتروگراد، سی تی و یورتروسکوپی بود عمل انتخاب درمان بود
[ترجمه ترگمان]روش های تشخیصی cystoscopy، تنزل retrograde، CT و ureteroscopy بودند عملیات انتخاب درمان بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. In conclusion, the NMP 22 assay may be a useful adjunct to cystoscopy for diagnosing bladder cancer.
[ترجمه گوگل]در نتیجه، سنجش NMP 22 ممکن است یک مکمل مفید برای سیستوسکوپی برای تشخیص سرطان مثانه باشد
[ترجمه ترگمان]در نتیجه، سنجش NMP ۲۲ ممکن است یک کمکی مفید برای تشخیص سرطان مثانه باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Results: The diagnosis was preoperatively confirmed in 22 cases using B-ultrasound, intravenous pyelogram (IVP), cystoscopy, retrograde pyeloureterography, urinary sediment, CT, MRI or ureteroscope.
[ترجمه گوگل]یافته‌ها: تشخیص قبل از عمل در 22 مورد با استفاده از سونوگرافی B، پیلوگرام داخل وریدی (IVP)، سیستوسکوپی، پیلورتروگرافی رتروگراد، رسوب ادرار، CT، MRI یا یورتروسکوپ تایید شد
[ترجمه ترگمان]نتایج: تشخیص بیماری در ۲۲ مورد با استفاده از B - فراصوت، pyelogram وریدی (IVP)، cystoscopy، تنزل pyeloureterography، رسوب ادرار، CT، MRI یا ureteroscope تایید شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• examination of the urinary bladder with a cystoscope (medicine)

پیشنهاد کاربران

بپرس