cystoscopic

جمله های نمونه

1. A cystoscopic examination revealed a hemangioma occupying most of the dome of the urinary bladder.
[ترجمه گوگل]یک معاینه سیستوسکوپی نشان داد که همانژیوم بیشتر گنبد مثانه را اشغال کرده است
[ترجمه ترگمان]یک بررسی cystoscopic نشان داد که hemangioma قسمت اعظم این گنبد مثانه را اشغال کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Objective:To measure the content of hydrochloride lidocaine in cystoscopic surface anaesthetic without extraction.
[ترجمه گوگل]هدف: اندازه گیری محتوای هیدروکلراید لیدوکائین در بی حس کننده سطحی سیستوسکوپی بدون استخراج
[ترجمه ترگمان]هدف: برای اندازه گیری مقدار of lidocaine در یک داروی بی هوشی بدون استخراج
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Objective To discuss the feasibility and indications of cystoscopic injection of anhydrous alcohol in the management of vesicovaginal fistula.
[ترجمه گوگل]هدف بحث در مورد امکان‌سنجی و نشانه‌های تزریق سیستوسکوپیک الکل بدون آب در مدیریت فیستول وزیکوواژینال
[ترجمه ترگمان]هدف بحث در مورد امکان و نشانه های تزریق داروی غیرمجاز در مدیریت فیستول vesicovaginal
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The neoplasm was diagnosed by cystoscopic biopsy.
[ترجمه گوگل]نئوپلاسم با بیوپسی سیستوسکوپی تشخیص داده شد
[ترجمه ترگمان] نمونه برداری از غده cystoscopic تشخیص داده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A series of studies including intravenous urography, cystoscopic examination, and computed tomography revealed a large bladder tumor.
[ترجمه گوگل]مجموعه ای از مطالعات شامل اوروگرافی داخل وریدی، معاینه سیستوسکوپی و توموگرافی کامپیوتری تومور بزرگ مثانه را نشان داد
[ترجمه ترگمان]یک سری مطالعات شامل تزریق وریدی، معاینه cystoscopic و پرتونگاری محاسبه شده، یک تومور مثانه بزرگ را نشان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Cystoscopic examination was performed in every patient and showed mass - like, edematous, ulcerative or hyperemic mucosa lesions.
[ترجمه گوگل]معاینه سیستوسکوپی در هر بیمار انجام شد و ضایعات مخاطی توده ای، ادماتوز، اولسراتیو یا هیپرمی را نشان داد
[ترجمه ترگمان]بررسی Cystoscopic در هر بیمار انجام شد و نشان داد که lesions، edematous، ulcerative و یا hyperemic مخاط mucosa
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Two patients were unable to assume a lithotomy position for the conventional cystoscopic procedure.
[ترجمه گوگل]دو بیمار قادر به گرفتن موقعیت لیتوتومی برای روش سیستوسکوپی معمولی نبودند
[ترجمه ترگمان]دو بیمار قادر به تعیین موقعیت lithotomy برای روند عرفی cystoscopic نبودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The final diagnosis of eosinophilic cystitis was made by cystoscopic tissue biopsy or open surgery.
[ترجمه گوگل]تشخیص نهایی سیستیت ائوزینوفیلیک با بیوپسی بافت سیستوسکوپی یا جراحی باز انجام شد
[ترجمه ترگمان]آخرین تشخیص بیماری eosinophilic توسط بافت استخوانی یا جراحی باز ساخته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• pertaining to a cystoscope (instrument for examining the interior of the urinary bladder)

پیشنهاد کاربران

کلمه cystoscopic به عنوان صفت از ریشه های مشابه cystoscope و cystoscopy ساخته شده است:
1. Cysto - : همانطور که قبلاً توضیح دادیم، این پیشوند از کلمه یونانی "kystis" به معنی "کیسه" یا "پوشش" است که به مثانه اشاره دارد.
...
[مشاهده متن کامل]

2. - scopic: این پسوند از کلمه یونانی "skopein" به معنی "دیدن" یا "نگاه کردن" گرفته شده است و برای ساخت صفت هایی استفاده می شود که به فرآیند مشاهده یا بررسی با استفاده از ابزار خاص اشاره دارند.
بنابراین، cystoscopic به معنای "مربوط به مشاهده مثانه" یا "وابسته به عمل بررسی مثانه" است. وقتی می گوییم یک روش یا عمل cystoscopic است، منظور این است که در آن از ابزارهایی مانند cystoscope برای مشاهده داخل مثانه استفاده می شود.
مثال: Cystoscopic procedure به معنای "فرایند یا روش cystoscopic" است، یعنی روش هایی که در آن از ابزار مشاهده ای برای بررسی مثانه به کار می رود.
Chatgpt