cystoid


کیست مانند، کیسه سان، پیشابدان مانند، کیسه ای ,مانندمثانه

جمله های نمونه

1. Brain atrophy, intracranial cystoid alteration, obstructive hydrocephalus after intracranial hemorrhage, and paraventricle white matter malacia in the image of HIE patients indicate bad sequela.
[ترجمه گوگل]آتروفی مغز، تغییر سیستوئید داخل جمجمه، هیدروسفالی انسدادی پس از خونریزی داخل جمجمه، و ماسکی ماده سفید پارا بطنی در تصویر بیماران HIE نشان دهنده عواقب بد است
[ترجمه ترگمان]atrophy مغزی، intracranial cystoid alteration، hydrocephalus بازدارنده بعد از خونریزی intracranial، و ماده سفید paraventricle malacia در تصویر بیماران hie نشان می دهد که sequela بد هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. To study the arthroscopic technique for treating superficial cystoid masses of exterior joints and discuss the treatment effects.
[ترجمه گوگل]مطالعه تکنیک آرتروسکوپی برای درمان توده های سیستوئید سطحی مفاصل خارجی و بحث در مورد اثرات درمان
[ترجمه ترگمان]مطالعه تکنیک arthroscopic برای درمان توده های superficial سطحی از اتصالات خارجی و بحث در مورد اثرات درمان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Vascular proliferation, angiectasis, perivascular lymphocyte infiltration, hemorrhage, necrosis, cystoid degeneration and calcification were seen frequently.
[ترجمه گوگل]تکثیر عروقی، آنژیکتازی، انفیلتراسیون لنفوسیتی اطراف عروقی، خونریزی، نکروز، دژنراسیون سیستوئید و کلسیفیکاسیون مکرراً مشاهده شد
[ترجمه ترگمان]تکثیر Vascular، angiectasis، perivascular lymphocyte infiltration، hemorrhage، نکروز تومور و degeneration به طور مکرر دیده شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Cystoid macular edema ( CME ) is a serious complication after cataract surgery, which also named Irvine - Gass symptom.
[ترجمه گوگل]ادم سیستوئید ماکولا (CME) یک عارضه جدی پس از جراحی آب مروارید است که علامت Irvine-Gass نیز نامیده می شود
[ترجمه ترگمان]ورم macular Cystoid (CME)یک مشکل جدی پس از جراحی آب مروارید است که علامت Irvine - gass نیز نامیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. No retinal detachment and cystoid macular edema were found.
[ترجمه گوگل]هیچ جداشدگی شبکیه و ادم ماکولا سیستوئید یافت نشد
[ترجمه ترگمان]هیچ واحد شبکیه چشم و عصب بینایی پیدا نشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Objective To explore the relationships between the cystoid type and the sclerous type polycystic ovarian syndrome(PCOS).
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی روابط بین نوع سیستوئید و سندرم تخمدان پلی کیستیک نوع اسکلروز (PCOS)
[ترجمه ترگمان]هدف بررسی روابط بین نوع cystoid و نوع پلی کیستیک تخمدانی (PCOS)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. During development period, there were cystoid thymic corpuscles and interdigitating cells in thymic medulla and cortico-medullary border.
[ترجمه گوگل]در طول دوره رشد، سلول‌های تیموس سیستوئید و سلول‌های درهم‌گرم در مدولای تیموس و مرز کورتیکومدولاری وجود داشت
[ترجمه ترگمان]در طی دوره توسعه، cystoid thymic corpuscles و interdigitating در medulla thymic و cortico - وجود داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. After laser grid photocoagulation in 65 eyes with cystoid macular edema, visual acuity was improved or maintained in 53 eyes(8 54%). Edema disappeared completely or partially in 59 eyes(90. 77%).
[ترجمه گوگل]پس از فوتوکاگولاسیون شبکه لیزری در 65 چشم با ادم ماکولا سیستوئید، حدت بینایی در 53 چشم (8 54 درصد) بهبود یا حفظ شد ادم به طور کامل یا جزئی در 59 چشم (90 77%) ناپدید شد
[ترجمه ترگمان]بعد از photocoagulation های شبکه لیزر در ۶۵ چشم با edema macular cystoid، acuity بینایی در ۵۳ چشم (۸ % %)بهبود یا نگهداری شد edema به طور کامل یا تا حدی در ۵۹ چشم ناپدید شدند (۹۰) % ۷۷)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Solid part are enhanced lightly during arterial phase, the area of cystoid variation and necrosis are no enhanced. 2 cases have non-dilated bile duct of liver inside and outside.
[ترجمه گوگل]بخش جامد در طول فاز شریانی به آرامی افزایش می یابد، ناحیه تغییرات سیستوئید و نکروز افزایش نمی یابد 2 مورد دارای مجرای صفراوی غیر متسع کبد در داخل و خارج هستند
[ترجمه ترگمان]اجزای جامد در طول فاز شریانی به آرامی افزایش پیدا می کنند، مساحت متغیر cystoid و نکروز تومور افزایش نیافته است دو مورد مجاری صفراوی کبد در داخل و خارج دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Methods Analysed CT appearance of 14 lung cancer cases which appeared cave with thin wall and 9 cases which was being cystoid completely or mostly, and compared to their foundation of pathology.
[ترجمه گوگل]روش‌ها ظاهر CT 14 مورد سرطان ریه که در غار با دیواره نازک ظاهر شده بودند و 9 مورد که به طور کامل یا بیشتر سیستوئید بودند، تجزیه و تحلیل شد و با پایه پاتولوژی آنها مقایسه شد
[ترجمه ترگمان]روش های نشان دادن CT از ۱۴ مورد سرطان ریه که با دیواره نازک و ۹ موردی که به طور کامل و یا بیشتر در مقایسه با پایه آسیب شناسی آن ها مورد مقایسه قرار گرفته بودند، ظاهر شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. After the operation common complications are corneal endothelial edema, and iris entrapment iritis and also posterior capsule muddy, cystoid macular edema and so on.
[ترجمه گوگل]عوارض شایع بعد از عمل ادم اندوتلیال قرنیه و عنبیه گیر افتادن عنبیه و همچنین گل آلود شدن کپسول خلفی، ادم ماکولا سیستوئید و غیره است
[ترجمه ترگمان]پس از این عملیات، عوارض رایج، edema اندوتلیال، و عنبیه به نام iritis و همچنین capsule posterior، ورم macular cystoid و غیره هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. There were no complications such as iritis, IOP rising, breakup of anterior vitreous membrane, cystoid macular edema and retinal detachment 1 week and 1 month postoperatively.
[ترجمه گوگل]1 هفته و 1 ماه بعد از عمل هیچ گونه عارضه ای مانند سوزش، افزایش فشار داخل چشم، شکستگی غشای زجاجیه قدامی، ادم سیستوئید ماکولا و جداشدگی شبکیه مشاهده نشد
[ترجمه ترگمان]هیچ مشکلی از قبیل iritis، IOP، breakup of vitreous anterior، edema macular cystoid و جداسازی شبکیه ۱ هفته و ۱ ماه postoperatively وجود نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Objective To investigate the curative effect of endoscope - controlled microneurosurgery ( ECM ) on cystoid angioreticu - soma in the cerebellum.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی اثر درمانی میکروسکوپی با کنترل آندوسکوپ (ECM) بر سیستوئید آنژیورتیکو سوما در مخچه
[ترجمه ترگمان]هدف تحقیق در مورد تاثیر curative of کنترل شده endoscope - تنه در مخچه - تنه در مخچه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Brain injury in late period term infants mainly had cystoid alteration and atrophy in brain substance while preterm infants had mainly white matter malacia surrounding the brain ventricle.
[ترجمه گوگل]آسیب مغزی در نوزادان ترم دیررس عمدتاً دارای تغییر سیستوئید و آتروفی در ماده مغزی بود در حالی که نوزادان نارس عمدتاً دارای ماسکی ماده سفید اطراف بطن مغز بودند
[ترجمه ترگمان]آسیب مغزی در دوره زمانی اواخر دوران کودکی به طور عمده alteration و atrophy را در ماده مغزی به همراه داشت در حالی که preterm نوزاد بیشتر ماده سفید رنگی را احاطه کرده بودند که بطن مغز را احاطه کرده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Objective To analyse the CT appearance of lung cancer which appeared cave with thin wall or cystoid and their foundation of pathology.
[ترجمه گوگل]هدف: تجزیه و تحلیل ظاهر CT سرطان ریه که در غار با دیواره نازک یا سیستوئید ظاهر می شود و اساس آسیب شناسی آنها
[ترجمه ترگمان]هدف از بررسی ظاهر CT از سرطان ریه که با دیوار نازک یا cystoid و foundation آسیب شناسی ظاهر گردید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[زمین شناسی] سیستویید هر کرینوزوآی متعلق به رده سیستوییدا که توسط دیپلوپور، حفرات لوزی شکل و باراکیول ها تشخیص داده می شوند. گستردگی زمانی: اردوویسین پایینی تا دونین بالایی.

انگلیسی به انگلیسی

• resembling a cyst

پیشنهاد کاربران

بپرس