1. Group I PLA2 contain a cysteine at position 1forming a disulphide bridge with a cysteine at position 7
[ترجمه گوگل]گروه I PLA2 حاوی یک سیستئین در موقعیت 1 است که یک پل دی سولفید را با سیستئین در موقعیت 7 تشکیل می دهد
[ترجمه ترگمان]گروه اول متشکل از یک cysteine از نوع ۱ است که دارای یک پل disulphide با یک cysteine در موقعیت ۷ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]گروه اول متشکل از یک cysteine از نوع ۱ است که دارای یک پل disulphide با یک cysteine در موقعیت ۷ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Cysteine is the crucial limiting amino acid for intracellular GSH synthesis.
[ترجمه گوگل]سیستئین اسید آمینه محدود کننده حیاتی برای سنتز GSH درون سلولی است
[ترجمه ترگمان]cysteine یک آمینو اسید محدود کننده مهم برای سنتز GSH درون سلولی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]cysteine یک آمینو اسید محدود کننده مهم برای سنتز GSH درون سلولی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. A new colour reaction of L - cysteine - phytic acid has been researched.
[ترجمه گوگل]واکنش رنگی جدید L - سیستئین - اسید فیتیک مورد تحقیق قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]یک واکنش رنگ جدید از اسید L - cysteine - phytic مورد بررسی قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک واکنش رنگ جدید از اسید L - cysteine - phytic مورد بررسی قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Tripeptide aldehyde. Reversible competitive inhibitor of serine and cysteine proteases. Inhibits also phospholipase D and C activation in rat hepatocytes.
[ترجمه گوگل]تری پپتید آلدهید مهارکننده رقابتی برگشت پذیر پروتئازهای سرین و سیستئین همچنین از فعال شدن فسفولیپاز D و C در سلولهای کبدی موش صحرایی جلوگیری می کند
[ترجمه ترگمان]tripeptide aldehyde Reversible inhibitor competitive of های سرین و cysteine proteases Inhibits همچنین فعالیت D و C را در موش hepatocytes نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]tripeptide aldehyde Reversible inhibitor competitive of های سرین و cysteine proteases Inhibits همچنین فعالیت D و C را در موش hepatocytes نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. OBJECTIVES: To purify a novel inhibitor of cysteine proteinases from naja atra venom and to investigate its anti-tumor cell invasiveness in vitro.
[ترجمه گوگل]اهداف: خالصسازی یک مهارکننده جدید پروتئینازهای سیستئین از زهر ناجا آترا و بررسی تهاجم سلولی ضد تومور آن در شرایط آزمایشگاهی
[ترجمه ترگمان]اهداف: برای تصفیه یک مانع جدید از cysteine proteinases ناشی از سم atra atra و بررسی invasiveness سلول ضد تومور در آزمایشگاه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اهداف: برای تصفیه یک مانع جدید از cysteine proteinases ناشی از سم atra atra و بررسی invasiveness سلول ضد تومور در آزمایشگاه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Tripeptide aldehyde. Reversible competitive inhibitor of serine and cysteine proteases.
[ترجمه گوگل]تری پپتید آلدهید مهارکننده رقابتی برگشت پذیر پروتئازهای سرین و سیستئین
[ترجمه ترگمان]tripeptide aldehyde Reversible inhibitor competitive of های سرین و cysteine proteases
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]tripeptide aldehyde Reversible inhibitor competitive of های سرین و cysteine proteases
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Cysteine, homocysteine and bone mineral density: A role for body composition?
[ترجمه گوگل]سیستئین، هموسیستئین و تراکم مواد معدنی استخوان: نقشی در ترکیب بدن؟
[ترجمه ترگمان]cysteine، homocysteine و چگالی معدنی استخوان: یک نقش برای ترکیب بدن؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]cysteine، homocysteine و چگالی معدنی استخوان: یک نقش برای ترکیب بدن؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Thus, the best source for cysteine supplementation is from cysteine - rich foodstuffs.
[ترجمه گوگل]بنابراین، بهترین منبع برای مکمل سیستئین از مواد غذایی غنی از سیستئین است
[ترجمه ترگمان]از این رو، بهترین منبع برای supplementation cysteine از مواد غذایی غنی از cysteine است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]از این رو، بهترین منبع برای supplementation cysteine از مواد غذایی غنی از cysteine است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Intracellular thiols such as glutathione(GSH), cysteine(Cys), and homocysteine(Hcy) play a crucial role in maintaining biological redox homeostasis.
[ترجمه گوگل]تیول های درون سلولی مانند گلوتاتیون (GSH)، سیستئین (Cys) و هموسیستئین (Hcy) نقش مهمی در حفظ هموستاز ردوکس بیولوژیکی دارند
[ترجمه ترگمان]intracellular thiols مانند glutathione (GSH)، cysteine (سیس)و homocysteine (Hcy)نقش حیاتی در حفظ homeostasis biological - ردوکس ایفا می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]intracellular thiols مانند glutathione (GSH)، cysteine (سیس)و homocysteine (Hcy)نقش حیاتی در حفظ homeostasis biological - ردوکس ایفا می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The electrochemical oxidation of L - cysteine can be catalyzed by sodium dodecyl sulfate ( SDS ) admicelles.
[ترجمه گوگل]اکسیداسیون الکتروشیمیایی L-سیستئین را می توان توسط ادمیسل های سدیم دودسیل سولفات (SDS) کاتالیز کرد
[ترجمه ترگمان]اکسیداسیون الکتروشیمیایی of می تواند با سولفات سدیم dodecyl (SDS)کاتالیز شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اکسیداسیون الکتروشیمیایی of می تواند با سولفات سدیم dodecyl (SDS)کاتالیز شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Cysteine bears a remarkable chemical similarity to a drug called acetylcysteine, which doctors prescribe for their patients with bronchitis and respiratory infections.
[ترجمه گوگل]سیستئین شباهت شیمیایی قابل توجهی به دارویی به نام استیل سیستئین دارد که پزشکان آن را برای بیماران مبتلا به برونشیت و عفونت های تنفسی تجویز می کنند
[ترجمه ترگمان]cysteine دارای شباهت شیمیایی قابل توجهی با دارویی به نام acetylcysteine است که پزشکان برای بیماران خود مبتلا به برونشیت و عفونت های تنفسی تجویز می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]cysteine دارای شباهت شیمیایی قابل توجهی با دارویی به نام acetylcysteine است که پزشکان برای بیماران خود مبتلا به برونشیت و عفونت های تنفسی تجویز می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The cysteine in the clay mineral existed in the forms of zwitterion and anion, the O and S in it chelated zinc cation to form configuration of hexatomic ring.
[ترجمه گوگل]سیستئین موجود در کانی رسی به شکل های زوئیتریون و آنیون وجود داشت، O و S موجود در آن کاتیون روی را کلات کردند تا پیکربندی حلقه هگزاتومیک را تشکیل دهند
[ترجمه ترگمان]The موجود در مواد معدنی رس در اشکال of و آنیون، کاتیون O و S در آن chelated روی تشکیل حلقه of وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]The موجود در مواد معدنی رس در اشکال of و آنیون، کاتیون O و S در آن chelated روی تشکیل حلقه of وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The importance of the three endopeptidases contributing to the formation of AA-N was metallo-, cysteine, and serine peptidase in turn.
[ترجمه گوگل]اهمیت سه اندوپپتیداز که به تشکیل AA-N کمک می کنند متالو، سیستئین و سرین پپتیداز بود
[ترجمه ترگمان]اهمیت سه عاملی که در تشکیل AA - N نقش داشتند، metallo،،، و سرین peptidase به نوبه خود بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اهمیت سه عاملی که در تشکیل AA - N نقش داشتند، metallo،،، و سرین peptidase به نوبه خود بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. PPO activity can be suppressed effectively by the antiscorbutic acid, the L- cysteine, the sodium bisulfite, the citric acid and the sodium chloride.
[ترجمه گوگل]فعالیت PPO را می توان به طور موثر توسط اسید آنتی اسکوربوتیک، ال سیستئین، بی سولفیت سدیم، اسید سیتریک و کلرید سدیم سرکوب کرد
[ترجمه ترگمان]فعالیت PPO می تواند به طور موثر توسط اسید antiscorbutic، the L، سدیم -، اسید سیتریک و کلرید سدیم سرکوب شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]فعالیت PPO می تواند به طور موثر توسط اسید antiscorbutic، the L، سدیم -، اسید سیتریک و کلرید سدیم سرکوب شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید