1. He had a cyst removed from near his eye.
[ترجمه گوگل]کیست از نزدیک چشمش برداشته شد
[ترجمه ترگمان] یه کیست رو از نزدیک چشمش گرفته
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. He had a minor operation to remove a cyst.
[ترجمه گوگل]او یک عمل جزئی برای برداشتن کیست انجام داد
[ترجمه ترگمان]اون یه عمل کوچیک برای خارج کردن کیست داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. There they are enclosed in a cyst by host reaction, and complete their development.
[ترجمه گوگل]در آنجا با واکنش میزبان در یک کیست محصور می شوند و رشد خود را کامل می کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها در آنجا با واکنش میزبان محصور هستند و توسعه خود را تکمیل می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. That showed a slight cyst on the cartilage, which was nowhere near as serious as first thought.
[ترجمه گوگل]این یک کیست خفیف روی غضروف را نشان داد که به اندازه تصور اول جدی نبود
[ترجمه ترگمان]این یک کیست کوچکی روی غضروف نشان می دهد که نزدیک به نظر اول، جدی نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. In the cyst stage a strong covering protects the parasite and allows it to survive the acid conditions of the stomach.
[ترجمه گوگل]در مرحله کیست یک پوشش قوی از انگل محافظت می کند و به آن اجازه می دهد تا در شرایط اسیدی معده زنده بماند
[ترجمه ترگمان]در کیست کیست یک پوشش قوی از انگل محافظت می کند و به آن اجازه می دهد که شرایط اسید معده را زنده نگه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Fig. Large porencephalic cyst at 31 weeks of gestation as a result of a car accident at 1weeks.
[ترجمه گوگل]شکل کیست پورانسفالیک بزرگ در هفته 31 بارداری در نتیجه تصادف رانندگی در هفته 1
[ترجمه ترگمان]شکل بزرگ porencephalic کیست در ۳۱ هفته بارداری در نتیجه یک تصادف خودرو در ۱ هفته
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Methods 122 cases of ovarian cysts at ultrasound-guided puncture, took the allantoic fluid, ethanol inactivated cyst wall after normal saline washed cysts.
[ترجمه گوگل]روشها: 122 مورد کیست تخمدان در سوراخهای هدایتشده با اولتراسوند، مایع آلانتوئیک، دیواره کیست اتانول را غیرفعال کرد پس از کیستهای شستشوی نرمال سالین
[ترجمه ترگمان]روش های ۱۲۲ موارد of پلی کیستیک تخمدانی در puncture ultrasound، مایع allantoic، اتانول inactivated cyst را بعد از normal washed saline مصرف کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. A harmless cyst, especially on the scalp or face, containing the fatty secretion of sebaceous gland.
[ترجمه گوگل]کیست بی ضرر، به ویژه در پوست سر یا صورت، حاوی ترشح چربی غدد چربی
[ترجمه ترگمان]یک کیست بی ضرر، به خصوص بر روی پوست و یا صورتش، حاوی ترشح چربی غده چربی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Fibrous wall with dystrophic calcification consistent with cyst.
[ترجمه گوگل]دیواره فیبری با کلسیفیکاسیون دیستروفیک مطابق با کیست
[ترجمه ترگمان]دیوار Fibrous با dystrophic آهکی با کیست calcification سازگار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Results Aneurysmal bone cyst was found in 4 cases, giant cell tumor in 3 cases(accompanying aneurismal bone cyst 2 cases), ganglion, hamartoma, osteoid osteoma and lipoma in 1 case, respectively.
[ترجمه گوگل]نتایج کیست استخوان آنوریسمال در 4 مورد، تومور سلول غول پیکر در 3 مورد (همراه با کیست استخوان آنوریسمال 2 مورد)، گانگلیون، هامارتوم، استئومای استئویید و لیپوم در 1 مورد یافت شد
[ترجمه ترگمان]نتایج برای کیست استخوان در ۴ حالت یافت شد، تومور سلولی بزرگ در ۳ مورد (همراه با استخوان aneurismal (۲ مورد)، غده ganglion، hamartoma، osteoid osteoma و lipoma در یک حالت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Methods: In clinic, the effect of forming cystitomy on 38 cases and maxillary cyst was analyzed.
[ترجمه گوگل]روش کار: در کلینیک، اثر تشکیل سیستتومی بر روی 38 مورد و کیست فک بالا مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]روش ها: در کلینیک، تاثیر تشکیل cystitomy در ۳۸ مورد و کیست بالا مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Objective To explore the manifestation of cyst of ischial tuberosity on CT scan and its diagnostic value.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی تظاهرات کیست توبروزیته ایسکیال در سی تی اسکن و ارزش تشخیصی آن
[ترجمه ترگمان]هدف بررسی ظهور کیست of tuberosity بر روی CT و ارزش تشخیصی آن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Syringomyelia refers to the development a spinal cord cyst that results from enlargement of the central canal.
[ترجمه گوگل]سیرنگومیلیا به ایجاد کیست نخاعی اشاره دارد که در نتیجه بزرگ شدن کانال مرکزی ایجاد می شود
[ترجمه ترگمان]Syringomyelia به توسعه یک کیست طناب نخاعی اشاره می کند که از بزرگ شدن کانال مرکزی ناشی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Enterogenous cyst is a rare congenital lesion generally located in the mediastinum or the abdominal cavity.
[ترجمه گوگل]کیست انتروژن یک ضایعه مادرزادی نادر است که عموماً در مدیاستن یا حفره شکمی قرار دارد
[ترجمه ترگمان]کیست Enterogenous یک ضایعه مادرزادی نادر است که عموما در حفره شکمی یا حفره شکمی قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Conclusion Thyroglossal cyst and fistula is a congenital disease which lies in the middle and anterior neck.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری کیست و فیستول تیروگلوسال یک بیماری مادرزادی است که در قسمت میانی و قدامی گردن قرار دارد
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری کیست Thyroglossal و فیستول یک بیماری مادرزادی است که در وسط و گردن پیشین قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید