cynicism

/ˈsɪnəˌsɪzəm//ˈsɪnɪsɪzəm/

معنی: مکتب کلبیون
معانی دیگر: دژمانی، دژآگاهی، بدگمانی، بدبینی، (c بزرگ) فلسفه ی کلبی، فلسفه ی کلبیون، فلسفه مکتب کلبیون

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a cynical character, attitude, or quality.
متضاد: idealism

- With her usual cynicism, she questioned the motive behind this generous offer.
[ترجمه گوگل] او با بدبینی همیشگی اش، انگیزه پشت این پیشنهاد سخاوتمندانه را زیر سوال برد
[ترجمه ترگمان] با بدبینی همیشگی خود انگیزه این پیشنهاد سخاوتمندانه را جویا شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. his cynicism about the future demoralized others
بدبینی او درباره ی آینده دیگران را دلسرد می کرد.

2. this argument savors of cynicism
این استدلال گویای بدبینی است.

3. He spoke in a tone of weary cynicism.
[ترجمه گوگل]او با لحنی از روی بدبینی خسته صحبت کرد
[ترجمه ترگمان]با لحنی حاکی از بی قیدی و بی قیدی گفت:
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. There was not a trace of cynicism in his voice.
[ترجمه گوگل]در صدایش اثری از بدبینی نبود
[ترجمه ترگمان]هیچ ردی از بدبینی در صدایش نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I found Ben's cynicism wearing at times.
[ترجمه گوگل]بدبینی بن را در بعضی مواقع پوشیده دیدم
[ترجمه ترگمان]من cynicism \"بن\" رو چندین بار پوشیدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. There is now widespread cynicism about the political system.
[ترجمه گوگل]اکنون بدبینی گسترده ای در مورد نظام سیاسی وجود دارد
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر بدبینی گسترده در مورد نظام سیاسی وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. This cynicism makes today's young people hard to predict.
[ترجمه گوگل]این بدبینی جوانان امروزی را به سختی پیش بینی می کند
[ترجمه ترگمان]این بدبینی، جوانان امروز را دشوار می سازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. His words were tinged with cynicism.
[ترجمه گوگل]سخنان او با بدبینی همراه بود
[ترجمه ترگمان]صدایش با بدبینی آمیخته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The touch of cynicism struck a slightly sour note.
[ترجمه گوگل]حس بدبینی نت کمی ترش ایجاد کرد
[ترجمه ترگمان]لحن of یک اسکناس تلخ را به هم زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. In a world full of cynicism she was the one person I felt I could trust.
[ترجمه گوگل]در دنیایی پر از بدبینی، او تنها کسی بود که احساس می کردم می توانم به آن اعتماد کنم
[ترجمه ترگمان]در دنیایی پر از بدبینی اون تنها کسی بود که حس می کردم میتونم بهش اعتماد کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Bill spoke with a cynicism born of bitter experience.
[ترجمه گوگل]بیل با بدبینی ناشی از تجربه تلخ صحبت کرد
[ترجمه ترگمان]بیل با لحنی cynicism از تجربیات تلخ حرف می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. This talk betrays a certain cynicism about free trade.
[ترجمه گوگل]این صحبت ها نشان دهنده بدبینی خاصی در مورد تجارت آزاد است
[ترجمه ترگمان]این حرف نشان دهنده یک بدبینی خاص در مورد تجارت آزاد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He was dismayed at the cynicism of the youngsters.
[ترجمه گوگل]او از بدبینی جوانان ناامید شد
[ترجمه ترگمان]او از the جوانان ناامید شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. A wry and comical early cynicism rapidly transforms into an overwhelming sense of sourness.
[ترجمه گوگل]بدبینی اولیه خنده‌دار و خنده‌دار به سرعت به یک حس طاقت فرسا تبدیل می‌شود
[ترجمه ترگمان]یک بدبینی زودرس و مضحک به سرعت به یک حس ترش ترش تبدیل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مکتب کلبیون (اسم)
cynicism

انگلیسی به انگلیسی

• pessimism, misanthropy, suspiciousness, sarcasm, contempt
cynicism is an attitude in which you always think the worst of people or things.

پیشنهاد کاربران

بدبین گرایی
خباثت - پلیدی - بدنهادی
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
فعل ( verb ) : _
اسم ( noun ) : cynic / cynicism
صفت ( adjective ) : cynical
قید ( adverb ) : cynically
Cynicism is an attitude characterized by a general distrust of "others" motives
کلبی گری نگرش یا ذهنیتی است توأم با بدبینی و عدم اعتماد کلی نسب به انگیزه های دیگران. ممکن است کلبی گران ایمان یا امیدشان را نسبت به نوع بشر یا مردمانی که در پی جاه طلبی، پیروی از امیال، آزمندی، طلب قدردانی، ماده گرایی، رسیدن به اهداف و . . . هستند از دست داده باشند چون کلبی گران اصولاً این خصایص را پوچ، دست نیافتنی، یا بی معنی می دانند و مستحق تمسخر و سرزنش. این اصطلاح از مکتب کلبیون در فلسفه یونان باستان نشئت می گیرد که همه عقاید و رسوم زمانه خود را، اعم از دین، اخلاق، مسکن، پوشاک، و نجابت، رد می کردند و در عوض فضیلت را در ساده زیستی آرمانی می جستند.
...
[مشاهده متن کامل]

منابع• https://en.wikipedia.org/wiki/Cynicism_(contemporary)
No wonder people accuse you of cynicism
تعجبی نداره/نیست از اینکه دیگران برچسب بدگمان بودن بهت میزنن
منفی بافی، بدبینی
فرد بدبین
منفی باف

بپرس