cyberculture

جمله های نمونه

1. At present, different scholars study cyberculture, a most heated topic in humanities, on various bases.
[ترجمه گوگل]در حال حاضر، محققان مختلف فرهنگ سایبری را که داغ ترین موضوع در علوم انسانی است، بر اساس مبانی مختلف مطالعه می کنند
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر، محققان مختلف cyberculture، یک موضوع داغ در علوم انسانی، در زمینه های مختلف را مطالعه می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The cyberculture has brought unprecedented opportunities to human innovation and development, asas problems and challenges.
[ترجمه گوگل]فرهنگ سایبری فرصت‌های بی‌سابقه‌ای را برای نوآوری و توسعه بشر، مشکلات و چالش‌ها به ارمغان آورده است
[ترجمه ترگمان]The فرصت های بی نظیری را برای نوآوری و توسعه انسانی، مشکلات asas و چالش ها به ارمغان آورده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Under such background, the study of " cyberculture " has naturally become a popular issue across the global area and thus opened up a new theoretical field of vision for the development of aesthetics.
[ترجمه گوگل]در چنین زمینه‌ای، مطالعه «فرهنگ سایبری» به طور طبیعی به یک موضوع محبوب در سراسر منطقه تبدیل شده است و بنابراین میدان نظری جدیدی را برای توسعه زیبایی‌شناسی گشوده است
[ترجمه ترگمان]تحت چنین سابقه ای، مطالعه \"cyberculture\" به طور طبیعی به یک مساله محبوب در سراسر منطقه جهانی تبدیل شده است و در نتیجه یک زمینه نظری جدید برای توسعه زیبایی شناسی ایجاد کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The emergence of cyberculture means both challenge and opportunity to the development of our national culture.
[ترجمه گوگل]ظهور فرهنگ سایبری به معنای چالش و فرصت برای توسعه فرهنگ ملی ما است
[ترجمه ترگمان]ظهور cyberculture به معنای هر دو چالش و هم فرصت برای توسعه فرهنگ ملی ما است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. With the development of information technology, cyberculture has become an important component of tertiary campus culture.
[ترجمه گوگل]با توسعه فناوری اطلاعات، فرهنگ سایبری به یکی از اجزای مهم فرهنگ پردیس دانشگاهی تبدیل شده است
[ترجمه ترگمان]با توسعه فن آوری اطلاعات، cyberculture به مولفه مهمی از فرهنگ پردیس سوم تبدیل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Outlining the connotation of cyberculture is the very precondition of its scholastic research.
[ترجمه گوگل]تشریح مفهوم فرهنگ سایبری پیش‌شرط تحقیقات علمی آن است
[ترجمه ترگمان]Outlining مفهوم of، پیش شرط تحقیقات آکادمیک خود است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Cyberculture is a two - blade sword.
[ترجمه گوگل]سایبرفرهنگ یک شمشیر دو تیغه است
[ترجمه ترگمان] Cyberculture یه شمشیر دو تیغه داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The first one is the mutual development of the cyberculture and traditional culture.
[ترجمه گوگل]اولین مورد، توسعه متقابل فرهنگ سایبری و فرهنگ سنتی است
[ترجمه ترگمان]اولی، توسعه متقابل فرهنگ سنتی و فرهنگ سنتی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. In section one, it presents the necessity and objective demand of campus cyberculture construction.
[ترجمه گوگل]در بخش اول، ضرورت و تقاضای عینی ساخت فرهنگ سایبری پردیس را ارائه می کند
[ترجمه ترگمان]در بخش اول، نیاز و هدف اصلی ساخت cyberculture دانشگاه را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[کامپیوتر] فرهنگ شبکه های کامپیوتری

انگلیسی به انگلیسی

• set of cultural codes and behavior that has evolved with the ever growing reality of computer networks and online interaction in the modern world

پیشنهاد کاربران

cyberculture ( رایانه و فنّاوری اطلاعات )
واژه مصوب: فرهنگ رایانه ای
تعریف: فرهنگی که تحت تأثیر شبکه های رایانه ای در حوزۀ ارتباطات و سرگرمی ها و کسب وکار شکل گرفته است
فرهنگ مجازی

بپرس