1. Cyanosis and flushing occur during the tonic phase, owing to the sustained contraction of respiratory muscles and cessation of breathing.
[ترجمه گوگل]سیانوز و گرگرفتگی در مرحله تونیک به دلیل انقباض مداوم عضلات تنفسی و توقف تنفس رخ می دهد
[ترجمه ترگمان]گرفتگی و سرخ شدن در طول مرحله نیروبخش، به خاطر انقباض مداوم ماهیچه های تنفسی و توقف تنفس رخ می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Physical examination revealed tachypnea; tachycardia, and cyanosis.
[ترجمه گوگل]معاینه فیزیکی تاکی پنه را نشان داد تاکی کاردی و سیانوز
[ترجمه ترگمان]معاینه فیزیکی افزایش تپش قلب، افزایش تپش قلب و مقدار کبودی رو نشون داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Clinton's skin, you cannot see any jaundice or cyanosis.
[ترجمه گوگل]پوست کلینتون، شما نمی توانید زردی یا سیانوز را ببینید
[ترجمه ترگمان]پوست کلینتون، شما هیچ گونه یرقان یا یرقان سفید را نمی بینید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Sometimes the color, known as cyanosis, is most apparent in the nail beds; some people develop an overall grayish-blue tinge to the skin.
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات رنگ، که به عنوان سیانوز شناخته می شود، در بستر ناخن بیشتر آشکار می شود برخی از افراد به طور کلی رنگ آبی مایل به خاکستری در پوست ایجاد می کنند
[ترجمه ترگمان]گاهی اوقات، رنگ، که به نام cyanosis شناخته می شود، بیشتر در بس ترهای ناخن دیده می شود؛ برخی از مردم رنگ خاکستری مایل به خاکستری را به روی پوست خود دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Babies with congenital heart defects may have cyanosis or tire easily when feeding.
[ترجمه گوگل]نوزادان مبتلا به نقص مادرزادی قلب ممکن است سیانوز داشته باشند یا هنگام شیر دادن به راحتی خسته شوند
[ترجمه ترگمان]نوزادانی که نقص های مادرزادی قلبی دارند ممکن است هنگام غذا خوردن به راحتی استخوان و یا لاستیک داشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. His extremities do not exhibit any clubbing, cyanosis, or edema.
[ترجمه گوگل]اندام های او هیچ گونه چماق، سیانوز یا ادم را نشان نمی دهد
[ترجمه ترگمان]دست اون هیچ کلاب و کبودی و تجمع نداره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The patient has dyspnea, tachycardia, and cyanosis.
[ترجمه گوگل]بیمار تنگی نفس، تاکی کاردی و سیانوز دارد
[ترجمه ترگمان]بیمار تنگی نفس، تپش قلب و تنگی نفس داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Central cyanosis makes a congenital cardiac disorder highly likely.
[ترجمه گوگل]سیانوز مرکزی یک اختلال مادرزادی قلبی را بسیار محتمل می کند
[ترجمه ترگمان]cyanosis مرکزی به احتمال زیاد یک اختلال قلبی مادرزادی ایجاد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The new born baby's cyanosis worried its parents very much.
[ترجمه گوگل]سیانوز نوزاد تازه متولد شده والدینش را بسیار نگران کرد
[ترجمه ترگمان]نوزاد تازه متولد شده نوزاد پدر و مادرش را خیلی نگران کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Results: The resolution time of cough, whttzt, cyanosis and rale in the therapeutic group shortened obviously, and the hospitalization was less.
[ترجمه گوگل]یافتهها: زمان رفع سرفه، شدت درد، سیانوز و رال در گروه درمانی به طور واضح کاهش یافت و بستری شدن در بیمارستان کمتر بود
[ترجمه ترگمان]نتایج: زمان حل سرفه، whttzt، cyanosis و rale در گروه درمانی کاهش پیدا کرد و بستری شدن در بیمارستان نیز کم تر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. While the patient was unconscious, was pallor, redness, or cyanosis evident?
[ترجمه گوگل]در حالی که بیمار بیهوش بود، آیا رنگ پریدگی، قرمزی یا سیانوز مشهود بود؟
[ترجمه ترگمان]در اثنایی که بیمار بی هوش بود، رنگ سرخ و سرخ و cyanosis دیده می شد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. It is also important to check the mucous membranes and lips for signs of cyanosis.
[ترجمه گوگل]همچنین مهم است که غشاهای مخاطی و لب ها را برای علائم سیانوز بررسی کنید
[ترجمه ترگمان]هم چنین مهم است که غشا مخاطی و لب هایش را برای نشانه های of چک کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. For the single ventricle, early surgical intervention is required to prevent pulmonary congestion and severe cyanosis .
[ترجمه گوگل]برای بطن منفرد، مداخله جراحی اولیه برای جلوگیری از احتقان ریوی و سیانوز شدید لازم است
[ترجمه ترگمان]برای بطن مجرد، مداخله زودرس جراحی برای جلوگیری از گرفتگی ریوی و cyanosis شدید لازم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Typical symptoms of seizures are convulsions, eyes on the turn, froth at the mouth, facial cyanosis, limb stiffness, etc., but some symptoms, parents do not realize is seizures.
[ترجمه گوگل]علائم معمول تشنج عبارتند از تشنج، چشم در نوبت، کف دهان، سیانوز صورت، سفتی اندام و غیره، اما برخی از علائم، والدین متوجه نمی شوند که تشنج است
[ترجمه ترگمان]نشانه های معمول از تشنج، تشنج، چشم ها به نوبت، کف لب ها، سفتی بدن، سفتی بدن و غیره هستند اما برخی نشانه ها حاکی از آن است که والدین درک نمی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید