cuvette

/kuːˈvet//kjuːˈvet/

کووت (لوله ی کوچک شیشه ای که در طیف نگاری و غیره کاربرد دارد)

جمله های نمونه

1. A new cuvette which is able to contain plastic centrifuge tube for fluorescence spectrophotometry is described.
[ترجمه گوگل]یک کووت جدید که می تواند حاوی لوله سانتریفیوژ پلاستیکی برای اسپکتروفتومتری فلورسانس باشد، توضیح داده شده است
[ترجمه ترگمان]یک کووت جدید که قادر به مهار لوله سانتریفیوژ پلاستیکی برای فلورسنس است، توصیف می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Careful, the Quartz cuvette is small, expensive, and it breaks when dropped on the floor!
[ترجمه گوگل]مراقب باشید، کووت کوارتز کوچک، گران است و با انداختن روی زمین می شکند!
[ترجمه ترگمان]مراقب باش، cuvette الماس کوچک و گران قیمت است و وقتی روی زمین افتاد خرد می شود!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. We offer cuvette covers made specifically for our line of disposable cuvettes.
[ترجمه گوگل]ما روکش های کووت را ارائه می دهیم که به طور خاص برای خط کووت های یکبار مصرف ما ساخته شده اند
[ترجمه ترگمان]ما به طور خاص پوشش کووت را پیشنهاد می کنیم که به طور خاص برای خط تولید یک بار مصرف ساخته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Ocean Optics cuvette holders can accommodate both single - filter and double - filter slide carriers.
[ترجمه گوگل]نگهدارنده‌های کووت Ocean Optics می‌توانند حامل اسلاید تک فیلتر و دو فیلتر را در خود جای دهند
[ترجمه ترگمان]دارندگان کووت از اقیانوس نورشناسی، می توانند هم حمل کننده های ترکیبی تک فیلتر و هم دو فیلتر دو فیلتر را جا به جا کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Objective Through glutin lining cuvette wall, to investigate the anti-cruor function of glutin in-vitro.
[ترجمه گوگل]هدف از طریق دیواره کووت پوشش گلوتین، برای بررسی عملکرد ضد کرور گلوتین در شرایط آزمایشگاهی
[ترجمه ترگمان]هدف از طریق دیوار حایل آستر آستر، برای بررسی عملکرد آنتی cruor of در محیط آزمایشگاه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The sample spectra were obtained with the cuvette holder in - line between the fibers.
[ترجمه گوگل]طیف های نمونه با نگهدارنده کووت در خط بین الیاف به دست آمد
[ترجمه ترگمان]طیف های نمونه با حایل کووت در فاصله بین فیبرها بدست آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. To read the stored data, a low-powered red laser is shone slice by slice through the cuvette.
[ترجمه گوگل]برای خواندن داده‌های ذخیره‌شده، یک لیزر قرمز کم‌مصرف تکه به تکه از داخل کووت تابیده می‌شود
[ترجمه ترگمان]برای خواندن داده های ذخیره شده، یک لیزر قرمز با قدرت پایین در کسری از طریق کووت قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[زمین شناسی] کیووت (رسوب شناسی): یک حوضه بزرگ مقیاس که در آن رسوبگذاری رخ داده است یا در حال انجام است. از یک حوضه تکتونیکی به خاطر چین خوردگی سنگهای از قبل موجود تشخیص داده می شود. مثلاً: کیووت آنگلوپاریسیا در جنوب شرقی انگلستان و شمال شرقی فرانسه، که در آنها سنگهای سنوزوئیک تجمع یافته اند و بعداً در چندین حوضه مشخص ولی کوچکتر چین خورده اند، مانند حوضه پاریس و لندن. ریشه کلمه: فرانسوی: پاتیل یا شعار کوچک، گاهی اوقات به اشتباه به شکل currette نوشته می شود. (جواهر شناسی): یک نقش برجسته به صورت کاری برجسته در یک فرورفتگی صیقلی را گویند.

انگلیسی به انگلیسی

• tube or container which is used in laboratories

پیشنهاد کاربران

ترجمه شده از انگلیسی - در آزمایشگاه ها، کووت یک ظرف کوچک لوله مانند با اضلاع مستقیم و مقطع دایره ای یا مربعی است. در یک انتهای آن مهر و موم شده و از مواد شفاف و شفافی مانند پلاستیک، شیشه یا کوارتز ذوب شده ساخته شده است.

بپرس