🔸 معادل فارسی: 
نقطه ی اوج نوآوری / مرز تحول / خط مقدم فناوری
در زبان استعاری و تخصصی:
اشاره به پیشرفته ترین، نوآورانه ترین، یا تحول سازترین بخش یک حوزه—جایی که تغییرات، کشفیات، یا دستاوردهای جدید در حال شکل گیری اند
... [مشاهده متن کامل]
________________________________________
🔸 تعریف ها:
1. ** ( فنی – نوآوری ) :**
بخش یا مرحله ای از فناوری، علم، یا طراحی که در آن جدیدترین و پیشرفته ترین دستاوردها در حال توسعه اند
مثال: She works at the cutting edge of AI research.
او در خط مقدم فناوری تحقیقات هوش مصنوعی فعالیت می کنه.
2. ** ( فرهنگی – تحول ساز ) :**
در هنر، مد، رسانه یا فرهنگ، اشاره به جریان هایی که مرزهای سنتی رو می شکنند و مسیرهای تازه ای ایجاد می کنند
مثال: This film is at the cutting edge of social commentary.
این فیلم در خط مقدم نقد اجتماعی قرار داره.
3. ** ( بازاری – رقابتی ) :**
در کسب وکار، اشاره به شرکت ها یا محصولات پیشرو که با نوآوری، بازار رو شکل می دن
مثال: Their new device puts them at the cutting edge of wearable tech.
دستگاه جدیدشون اون ها رو در خط مقدم فناوری پوشیدنی قرار می ده.
________________________________________
🔸 مترادف ها:
forefront – leading edge – frontier – vanguard – spearhead – innovation zone 
نقطه ی اوج نوآوری / مرز تحول / خط مقدم فناوری
در زبان استعاری و تخصصی:
اشاره به پیشرفته ترین، نوآورانه ترین، یا تحول سازترین بخش یک حوزه—جایی که تغییرات، کشفیات، یا دستاوردهای جدید در حال شکل گیری اند
... [مشاهده متن کامل]
________________________________________
🔸 تعریف ها:
1. ** ( فنی – نوآوری ) :**
بخش یا مرحله ای از فناوری، علم، یا طراحی که در آن جدیدترین و پیشرفته ترین دستاوردها در حال توسعه اند
مثال: She works at the cutting edge of AI research.
او در خط مقدم فناوری تحقیقات هوش مصنوعی فعالیت می کنه.
2. ** ( فرهنگی – تحول ساز ) :**
در هنر، مد، رسانه یا فرهنگ، اشاره به جریان هایی که مرزهای سنتی رو می شکنند و مسیرهای تازه ای ایجاد می کنند
مثال: This film is at the cutting edge of social commentary.
این فیلم در خط مقدم نقد اجتماعی قرار داره.
3. ** ( بازاری – رقابتی ) :**
در کسب وکار، اشاره به شرکت ها یا محصولات پیشرو که با نوآوری، بازار رو شکل می دن
مثال: Their new device puts them at the cutting edge of wearable tech.
دستگاه جدیدشون اون ها رو در خط مقدم فناوری پوشیدنی قرار می ده.
________________________________________
🔸 مترادف ها:
بالا ترین سطح چیزی
پیشرفته ترین مرحله
از بین بردن موانع، پیشبرد،