cuteness

جمله های نمونه

1. Yet for all its compact cuteness, the Fulvia is an eclectic mix of technologies.
[ترجمه گوگل]با این حال، با وجود همه جذابیت های جمع و جور خود، Fulvia ترکیبی متنوع از فناوری ها است
[ترجمه ترگمان]با این حال، فولویا برای همه cuteness compact، ترکیبی از فن آوری های متعدد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. But no amount of bashful cuteness can disguise its humourless narcissism.
[ترجمه گوگل]اما هیچ مقدار ناز خجالتی نمی تواند خودشیفتگی بی طنز آن را پنهان کند
[ترجمه ترگمان]اما هیچ یک از cuteness خجالتی نمی تواند خودشیفتگی خود را پنهان کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. And when cuteness and contrivance get too much, as in the film's ending, the radiant Thompson can be counted on to put a tart spin on sentiment.
[ترجمه گوگل]و هنگامی که ناز و تدبیر بیش از حد می شود، مانند پایان فیلم، می توان روی تامپسون تابناک حساب کرد که احساسات را به شدت تحت تأثیر قرار می دهد
[ترجمه ترگمان]و وقتی cuteness و contrivance زیاد می شود، همانطور که در پایان فیلم، تامسون درخشان می تواند روی احساسات حساب کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Famous for its cuteness and comic gait on land, the penguin also has an enigmatic life at sea.
[ترجمه گوگل]این پنگوئن که به خاطر جذابیت و راه رفتن کمیک خود در خشکی مشهور است، زندگی معمایی در دریا نیز دارد
[ترجمه ترگمان]به خاطر طرز راه رفتن کمیک و خنده آور آن در خشکی، پنگوئن هم یک زندگی مرموز در دریا دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Cuteness is the key to the contemporary urban obsession with small dogs.
[ترجمه گوگل]ناز کلید وسواس شهری معاصر با سگ های کوچک است
[ترجمه ترگمان]cuteness کلید وسواس شهری معاصر با سگ های کوچک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Don't let your primary criteria be cuteness or coolness.
[ترجمه گوگل]اجازه ندهید ملاک اصلی شما ناز یا خونسردی باشد
[ترجمه ترگمان]اجازه ندهید که معیارهای اولیه شما خونسرد و یا با خونسردی باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. With a combination of womanly beauty and childlike cuteness, Marilyn Monroe's charm was great.
[ترجمه گوگل]با ترکیبی از زیبایی زنانه و ناز کودکانه، جذابیت مرلین مونرو عالی بود
[ترجمه ترگمان]با ترکیبی از زیبایی زنانه و زیبایی کودکانه، مرلین مونرو جذابیت خود را از دست داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Some observers note that for all their cuteness and flippant humor, these cartoonlike characters evoke a sense of loneliness, anxiety and spiritual emptiness.
[ترجمه گوگل]برخی از ناظران خاطرنشان می کنند که با وجود همه ناز و شوخ طبعی آنها، این شخصیت های کارتونی مانند احساس تنهایی، اضطراب و پوچی معنوی را برمی انگیزند
[ترجمه ترگمان]برخی ناظران به این نکته توجه دارند که برای همه شوخ cuteness و جسورانه آن ها، این شخصیت های cartoonlike حس تنهایی، اضطراب و پوچی معنوی را به وجود می آورند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Companies cash in on the cuteness of babies.
[ترجمه گوگل]شرکت ها از جذابیت نوزادان سود می برند
[ترجمه ترگمان]شرکت ها روی the بچه پول نقد می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Cuteness was an asset worth paying for, they said, especially for an "umbrella species" like the panda.
[ترجمه گوگل]به گفته آنها، ناز بودن دارایی ارزش پرداختن به آن بود، به خصوص برای "گونه های چتری" مانند پاندا
[ترجمه ترگمان]آن ها گفتند که cuteness یک دارایی است که ارزش پرداخت آن را دارد، به ویژه برای \"گونه های چتری\" مانند پاندای
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The three furry balls of cuteness are on loan from China.
[ترجمه گوگل]سه توپ خزدار ناز به صورت قرضی از چین هستند
[ترجمه ترگمان]این سه توپ پشمالو از چین در حال قرض گرفتن از چین هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Max Gunzberger, Frances Eppes Eminent Professor of Scientific Computing at Florida State University says that the MIT researchers’ work has a “cuteness aspect” that has already won it some attention.
[ترجمه گوگل]مکس گونزبرگر، فرانسیس اپس، استاد برجسته محاسبات علمی در دانشگاه ایالتی فلوریدا، می‌گوید که کار محققان MIT «جنبه ناز» دارد که قبلاً توجه آن را به خود جلب کرده است
[ترجمه ترگمان]مکس Gunzberger، Frances Eppes، پروفسور محاسبات علمی در دانشگاه ایالتی فلوریدا می گوید که کار محققان MIT یک \"جنبه cuteness\" دارد که قبلا به آن توجه کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. But “once you get over the cuteness factor,” he says, “if you talk about serious science or serious engineering, there’s a potential there. ”
[ترجمه گوگل]اما او می‌گوید: «وقتی از عامل ناز بودن غلبه کردید، اگر در مورد علم جدی یا مهندسی جدی صحبت کنید، پتانسیل وجود دارد ”
[ترجمه ترگمان]او می گوید: \" اگر شما از فاکتور cuteness استفاده کنید، اگر درباره علوم جدی و یا مهندسی جدی صحبت کنید، پتانسیل وجود دارد \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. By no means the next Nirvana as too prone to cuteness.
[ترجمه گوگل]نیروانای بعدی به هیچ وجه مستعد ناز بودن نیست
[ترجمه ترگمان]به هیچ وجه، نیروانا بعدی آن قدر در معرض خطر قرار گرفتن نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• appealingness, prettiness; craftiness, shrewdness

پیشنهاد کاربران

Cute= ناز
Cuteness= نازی
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
فعل ( verb ) : _
اسم ( noun ) : cuteness
صفت ( adjective ) : cute / cutesy
قید ( adverb ) : cutely
❗️دوستان صفت cutesy با cute در معنا خیلی متفاوت است لطفا هر دو رو در دیکشنری سرچ فرمایید
بامزگی
بانمکی

بپرس