cut price

جمله های نمونه

1. The major aviation companies need to cut prices if they are to compete with budget airlines.
[ترجمه گوگل]شرکت های بزرگ هواپیمایی برای رقابت با خطوط هوایی مقرون به صرفه باید قیمت ها را کاهش دهند
[ترجمه ترگمان]شرکت های بزرگ هوانوردی باید در صورتی که برای رقابت با خطوط هوایی بودجه رقابت کنند، قیمت ها را کاهش دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Shops cut prices to the bone in the January sales.
[ترجمه گوگل]مغازه ها در فروش ژانویه قیمت ها را تا حد زیادی کاهش دادند
[ترجمه ترگمان]مغازه ها در اثر فروش ژانویه قیمت ها را کاهش داده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. They're trying to get old stock off their hands by cutting prices.
[ترجمه گوگل]آنها سعی می کنند با کاهش قیمت، سهام قدیمی را از دستشان بردارند
[ترجمه ترگمان]آن ها سعی دارند با کاهش قیمت ها، سهام قدیمی را از دستشان خارج کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. They cut prices drastically to try and shift stock.
[ترجمه گوگل]آنها قیمت ها را به شدت کاهش دادند تا سهام را تغییر دهند
[ترجمه ترگمان]آن ها قیمت ها را به شدت کاهش دادند تا تلاش کنند و سهام را تغییر دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. To stay competitive, they'll have to ramp up product development as well as cutting prices.
[ترجمه گوگل]برای رقابتی ماندن، آنها باید توسعه محصول را افزایش داده و قیمت ها را کاهش دهند
[ترجمه ترگمان]آن ها برای رقابتی ماندن باید توسعه محصول و نیز کاهش قیمت را افزایش دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Asda said it had cut prices by up to 50 percent on more than 500 lines.
[ترجمه گوگل]آسدا گفت که قیمت ها را تا 50 درصد در بیش از 500 خط کاهش داده است
[ترجمه ترگمان]Asda گفت که قیمت آن تا ۵۰ درصد بیش از ۵۰۰ خط کاهش یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Apple cut prices by as much as 25 percent in December in an effort to woo holiday buyers.
[ترجمه گوگل]اپل در ماه دسامبر قیمت ها را تا 25 درصد کاهش داد تا بتواند خریداران تعطیلات را جذب کند
[ترجمه ترگمان]اپل قیمت ها را تا حد ۲۵ درصد در ماه دسامبر در تلاش برای جلب خریداران در تعطیلات کاهش داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Forecourts are drastically cutting prices after the Tesco supermarket chain announced a massive drop in the cost of a gallon.
[ترجمه گوگل]پس از آنکه سوپرمارکت‌های زنجیره‌ای تسکو از کاهش شدید قیمت یک گالن خبر داد، بازارهای جلو به شدت قیمت‌ها را کاهش می‌دهند
[ترجمه ترگمان]بعد از اینکه زنجیره سوپرمارکت تسکو یک افت شدید در هزینه یک گالن را اعلام کرد، Forecourts به شدت کاهش پیدا می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. And it was wise to cut prices way before anyone else.
[ترجمه گوگل]و عاقلانه بود که قیمت ها را قبل از هر کس دیگری کاهش دهیم
[ترجمه ترگمان]و عاقلانه بود که قبل از هر کس دیگری قیمت ها را کاهش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. And she blasts supermarkets for failing to pass on profits to customers by cutting prices.
[ترجمه گوگل]و او سوپرمارکت‌ها را به خاطر شکست در انتقال سود به مشتریان از طریق کاهش قیمت‌ها محکوم می‌کند
[ترجمه ترگمان]و او سوپرمارکت ها را به دلیل عدم گذر از سود به مشتریان با کاهش قیمت ها، مورد تهدید قرار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Stores have cut prices to attract reluctant shoppers.
[ترجمه گوگل]فروشگاه ها برای جذب خریداران بی میل قیمت ها را کاهش داده اند
[ترجمه ترگمان]فروشگاه ها قیمت ها را کاهش داده اند تا خریداران بی میل را جذب کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The cost of the compensation was being met out of the money saved by cutting price subsidies.
[ترجمه گوگل]هزینه غرامت از طریق پولی که با کاهش یارانه قیمت‌ها پس‌انداز شده بود، تامین می‌شد
[ترجمه ترگمان]هزینه غرامت از پول ذخیره شده توسط کاهش یارانه قیمت برآورده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Intel cut prices on some Pentium chips as much as 40 percent last quarter.
[ترجمه گوگل]اینتل در سه ماهه گذشته قیمت برخی از تراشه های پنتیوم را تا 40 درصد کاهش داد
[ترجمه ترگمان]اینتل بر روی برخی از چیپ های پنتیوم به اندازه ۴۰ درصد در ربع گذشته قیمت را کاهش داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. It has set its face against cutting prices.
[ترجمه گوگل]چهره خود را در مقابل کاهش قیمت ها قرار داده است
[ترجمه ترگمان]چین صورت خود را بر علیه کاهش قیمت ها قرار داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• lowered price, reduced price
a cut-price item is for sale at a reduced price.

پیشنهاد کاربران

ارزان قیمت
COMPOUND ADJECTIVE
cut - price
تخفیف خورده - تخفیف دار - ارزان قیمت
SYN: cut - cost
مثال:
1 ) chiefly British. : selling goods or services at very low prices : cut - rate The flat was above a cut - price travel agent at the wrong end of Notting Hill …— Hamish Bowles also : very low in price : cheap a cut - price ticket
...
[مشاهده متن کامل]

Merriam - Webster dictionary@
2 ) costing less than the usual price: cut - price bids/deals/offers. cut - price cars/holidays/mortgages. selling goods and services at less than the usual price: a cut - price airline/operator/retailer
Cambridge dictionary#
3 ) A: cut - price goods or services are cheaper than usual
cut - price toys
a travel operator offering cut - price deals
B: a cut - price shop sells goods at reduced prices
cut - price supermarkets
Longman dictionary@

بپرس