cut off from civilization
انگلیسی به انگلیسی
پیشنهاد کاربران
1 - ( جغرافیایی و مکانی ) :
عبارت cut off from civilization به معنای جدایی یا دور بودن شدید از امکانات، خدمات، یا ارتباطات شهری و مدرن است. یعنی جایی یا کسی به خاطر شرایط خاص ( مثلاً جغرافیا، بلایای طبیعی، یا کمبود امکانات ) به طور کامل یا نسبی از جامعه انسانی و امکانات آن جدا شده است.
... [مشاهده متن کامل]
2 - ( انزوای اجتماعی یا فرهنگی ) :
می تواند اشاره به جدایی از تعاملات انسانی، فرهنگ، تکنولوژی و زندگی مدرن داشته باشد، به طوری که افراد یا گروهی از جریان اصلی جامعه دور شوند.
3 - ( حالات مختلف ) :
خانه ای که در وسط جنگل یا کوهستان است و دسترسی به جاده و برق ندارد.
گروهی که در شرایط بحرانی مانند زلزله یا سیل گرفتار شده و قادر به برقراری ارتباط نیستند.
🔹 مثال ها:
After the storm, the village was completely cut off from civilization for days.
پس از طوفان، روستا برای چند روز کاملاً از زندگی شهری و امکانات جدا شده بود.
Explorers spent weeks cut off from civilization in the Arctic wilderness.
کاوشگران هفته ها در دل طبیعت بکر قطب شمال دور از تمدن بسر بردند.
Living off the grid means being cut off from civilization’s conveniences.
زندگی بدون اتصال به برق و امکانات شهری یعنی از رفاه های تمدن جدا بودن.
عبارت cut off from civilization به معنای جدایی یا دور بودن شدید از امکانات، خدمات، یا ارتباطات شهری و مدرن است. یعنی جایی یا کسی به خاطر شرایط خاص ( مثلاً جغرافیا، بلایای طبیعی، یا کمبود امکانات ) به طور کامل یا نسبی از جامعه انسانی و امکانات آن جدا شده است.
... [مشاهده متن کامل]
2 - ( انزوای اجتماعی یا فرهنگی ) :
می تواند اشاره به جدایی از تعاملات انسانی، فرهنگ، تکنولوژی و زندگی مدرن داشته باشد، به طوری که افراد یا گروهی از جریان اصلی جامعه دور شوند.
3 - ( حالات مختلف ) :
خانه ای که در وسط جنگل یا کوهستان است و دسترسی به جاده و برق ندارد.
گروهی که در شرایط بحرانی مانند زلزله یا سیل گرفتار شده و قادر به برقراری ارتباط نیستند.
🔹 مثال ها:
پس از طوفان، روستا برای چند روز کاملاً از زندگی شهری و امکانات جدا شده بود.
کاوشگران هفته ها در دل طبیعت بکر قطب شمال دور از تمدن بسر بردند.
زندگی بدون اتصال به برق و امکانات شهری یعنی از رفاه های تمدن جدا بودن.