کم کردن تعداد و سایز و هر چیزی . مثل کم کردن نیروی کار
they cut back on workforce and let me go
آنها نیروی کار را تعدیل کردند ( کم کردند ) و مرا بیرون کردند.
آنها نیروی کار را تعدیل کردند ( کم کردند ) و مرا بیرون کردند.
کم کردن مقدار چیزی که شما می خورید, صرف می کنید, خرج می کنید, استفاده می کنید.
کم کردن مقدار چیزی