1. a cutaway view
نمای مقطع،نمای برین،نمای عرضی
2. He cut away the material which he didn't need.
[ترجمه گوگل]او موادی را که نیاز نداشت برید
[ترجمه ترگمان]چیزی را که نیاز نداشت قطع کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Using a sharp knife, cut away the pith and peel from both fruits.
[ترجمه گوگل]با استفاده از یک چاقوی تیز، مغز هر دو میوه را جدا کرده و پوست بگیرید
[ترجمه ترگمان]با استفاده از یک چاقوی تیز، مغز و پوست هر دو میوه ها را ببرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Cut away, children! The motorcade is starting.
[ترجمه گوگل]برید بچه ها! موتورسیکلت شروع می شود
[ترجمه ترگمان]بچه ها را ببرید، بچه ها! کاروان موتوری در حال حرکت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Cut away all the dead wood.
6. They cut away all the dead branches from the tree.
[ترجمه گوگل]آنها تمام شاخه های مرده را از درخت جدا کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها همه شاخه های مرده را از درخت جدا کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The collar was cut away according to the fashion.
8. Use a sharp knife to cut away the spare pastry.
[ترجمه گوگل]از یک چاقوی تیز برای جدا کردن شیرینی زاپاس استفاده کنید
[ترجمه ترگمان]از یک چاقوی تیز برای جدا کردن شیرینی اضافی استفاده کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. He threw his gun and cut away.
[ترجمه گوگل]اسلحه اش را پرت کرد و برید
[ترجمه ترگمان]تفنگش را بالا برد و آن را برید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Cut away any dead branches.
11. Check dahlias in store and cut away any rotten parts before dusting with fungicide.
[ترجمه گوگل]گل محمدی را در فروشگاه چک کنید و قبل از گردگیری با قارچ کش، قسمت های پوسیده آن را جدا کنید
[ترجمه ترگمان]dahlias را چک کن و قبل از گردگیری با fungicide قسمت های پوسیده را از هم جدا کن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. It is slightly cut away at the rear and so doesn't put pressure on the Achilles tendon.
[ترجمه گوگل]در قسمت عقب کمی بریده شده است و به تاندون آشیل فشار وارد نمی کند
[ترجمه ترگمان]آن در قسمت عقب کمی بریده می شود و بنابراین فشار به تاندون آشیل فشار وارد نمی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Cut away and down behind the bud in a gentle curve.
[ترجمه گوگل]پشت جوانه را در یک منحنی ملایم برش دهید و پایین بیاورید
[ترجمه ترگمان]در یک منحنی آرام از پشت غنچه و پایین ببرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. She cut away the corners to form a circle.
[ترجمه گوگل]او گوشه ها را جدا کرد تا دایره ای تشکیل شود
[ترجمه ترگمان]گوشه ها را برید تا دایره ای تشکیل دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. A worn braid feels rough and is best cut away and the line joined by a blood knot.
[ترجمه گوگل]یک قیطان فرسوده احساس زبری می کند و بهتر است آن را بریده و خط را با یک گره خونی به هم وصل کند
[ترجمه ترگمان]موی بافته رو به سایش حس خشنی دارد و بهترین حالت برش را دارد و خط با یک گره خون به هم متصل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
16. I asked the cameraman to give me some cutaways for the interviews.
[ترجمه گوگل]از فیلمبردار خواستم که برای مصاحبه ها چند برش به من بدهد
[ترجمه ترگمان]من از the خواستم که برای مصاحبه چیزی به من بدهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
17. Firstly, it is reflected and given direction by the cut-away skull bone, acting as a parabolic reflector.
[ترجمه گوگل]در مرحله اول، توسط استخوان جمجمه بریده شده منعکس شده و جهت داده می شود و به عنوان یک بازتابنده سهموی عمل می کند
[ترجمه ترگمان]در درجه اول، آن توسط استخوان جمجمه جدا شده بازتاب داده می شود و به عنوان یک رفلکتور سهمی وار عمل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
18. Each station has a cutaway wall, framed behind thick glass, showing the strata through which the archaeologists dug.
[ترجمه گوگل]هر ایستگاه یک دیوار بریده دارد که در پشت شیشه های ضخیم قاب شده است و لایه هایی را نشان می دهد که باستان شناسان در آن حفر کرده اند
[ترجمه ترگمان]هر ایستگاه دارای یک دیوار برشی است که پشت شیشه ضخیم قرار دارد و لایه های را نشان می دهد که باستان شناسان در آن حفر شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
19. A cut-away view would show the relative size of the larger plants and indicate where they grew in relation to the banks.
[ترجمه گوگل]یک نمای برش، اندازه نسبی گیاهان بزرگتر را نشان میدهد و نشان میدهد که در کجا رشد کردهاند
[ترجمه ترگمان]یک نمای دور از برش، اندازه نسبی نیروگاه های بزرگ تر را نشان می دهد و نشان می دهد که آن ها در رابطه با بانک ها رشد می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
20. With style, cutaway sides, thin straps on the back.
[ترجمه گوگل]با شیک، کناره های بریده، تسمه های نازک در پشت
[ترجمه ترگمان]با سبک، دو طرف، تسمه های نازک روی پشته
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
21. A cutaway marks the relevant pin on the socket and their may also be a figure 1 painted on the motherboard.
[ترجمه گوگل]یک برش، پین مربوطه را روی سوکت مشخص میکند و ممکن است شکل 1 روی مادربرد نقاشی شده باشد
[ترجمه ترگمان]یک برش که پین مربوطه را بر روی سوکت نشان می دهد و ممکن است یک شکل ۱ باشد که روی the کشیده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
22. There's a double cutaway arrangement and it's a very different body shape from any jazz guitar that I've seen.
[ترجمه گوگل]چیدمان دوتایی دارد و شکل بدنی آن با گیتارهای جازی که من دیده ام بسیار متفاوت است
[ترجمه ترگمان]از هر نوع گیتار جاز که دیده بودم شکل خیلی متفاوتی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
23. He noticed that the ghost was smartly dressed in a cut-away coat with gilt buttons, a stand-up collar and Scotch cap.
[ترجمه گوگل]او متوجه شد که روح با کتی بریده شده با دکمه های طلایی، یقه ایستاده و کلاه اسکاچ پوشیده شده است
[ترجمه ترگمان]او متوجه شد که روح با لباسی بسیار آراسته با دکمه های طلایی و یقه بلند و کلاه اسکاتلندی پوشیده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
24. Cutaway View of the extrusion Press.
25. Left: The Brennan model, with a cutaway showing the location of the two gyroscopes.
[ترجمه گوگل]سمت چپ: مدل برنان، با بریدگی که محل دو ژیروسکوپ را نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]چپ: مدل برنان، با یک برش که موقعیت دو ژیروسکوپ را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
26. a cutaway picture of the inside of a nuclear reactor.
[ترجمه گوگل]تصویری بریده از داخل یک راکتور هسته ای
[ترجمه ترگمان]یک تصویر متفاوت از داخل یک رآکتور هسته ای
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
27. Formal dress remained similar . The cutaway, dinner jacket or tails were chosen according to the occasion.
[ترجمه گوگل]لباس رسمی مشابه باقی ماند برش، ژاکت شام یا دم با توجه به مناسبت انتخاب شد
[ترجمه ترگمان]لباس رسمی شبیه هم بود کت یا کت و کت با توجه به موقعیت انتخاب شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
28. Also on display will be a 1/20-scale cutaway model of the flagship A380, providing a view of a typical interior layout on the world's largest passenger aircraft.
[ترجمه گوگل]همچنین یک مدل برش دار در مقیاس 1/20 از پرچمدار A380 به نمایش گذاشته خواهد شد که نمایی از چیدمان داخلی معمولی بزرگترین هواپیمای مسافربری جهان را ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]همچنین در صفحه نمایش، یک مدل برش ۱ \/ ۲۰ مقیاس از درجه دریایی A۳۸۰ وجود خواهد داشت، که نمایی از طرح کلی داخلی را بر روی بزرگ ترین هواپیمای مسافربری دنیا فراهم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
29. Combined with 3D solid modeling, the classification of cutaway drawing and cutaway plane are introduced.
[ترجمه گوگل]در ترکیب با مدلسازی جامد سه بعدی، طبقهبندی طراحی برش و صفحه برش معرفی شده است
[ترجمه ترگمان]ترکیبی با مدل سازی سه بعدی سه بعدی، طبقه بندی طراحی برش و صفحه برش را معرفی می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
30. Cutaway of the PW 4000112 - in ( 28 48 cm ) gas turbine engine, showing fan bypass section.
[ترجمه گوگل]برش موتور توربین گازی PW 4000112 - اینچ (28 48 سانتی متر) که بخش بای پس فن را نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]cutaway of PW ۴۰۰۰۱۱۲ - in (۲۸ ۴۸ سانتی متر)موتور توربین گاز، که بخش bypass بادبزن را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید