customs

/ˈkʌs.təmz//ˈkʌs.təmz/

معنی: گمرک، عادات
معانی دیگر: دفتر گمرک قانون ـ فقه : گمرک بازرگانى : گمرکات، اداره گمرک

جمله های نمونه

1. customs agents raided the house
ماموران گمرک به داخل خانه ریختند.

2. customs duty
عوارض گمرکی

3. customs officers rummaged the ship
ماموران گمرک کشتی را سرتاته بازرسی کردند.

4. customs official
مامور گمرک

5. customs sanctified by long usage
رسومی که کاربرد طولانی آنها را واجب کرده است

6. customs that ensconce themselves in the life of a people
سنت هایی که در زندگی مردم جایگیر می شوند

7. customs that had outlasted their usefulness were discarded
سنت هایی که بی فایده شده بودند کنار گذاشته شدند.

8. customs that have survived from ancient times
رسومی که از زمان های باستان به جامانده اند

9. customs inspection
بازرسی گمرکی

10. a customs declaration
اظهارنامه ی گمرکی

11. diverging customs
رسوم در حال دگرگونی

12. english customs
رسوم انگلیسی

13. jewish customs
سنت های یهودی

14. local customs as opposed to exotic customs
رسوم محلی در برابر رسوم بیگانه

15. old customs are dying
سنت های گذشته رو به زوال است.

16. spanish customs
رسوم اسپانیایی

17. the customs liked the new goods
مشتریان از کالای جدید خوششان آمد.

18. their customs crystallized into law
رسوم آنها شکل قانون به خود گرفت.

19. free of customs duties
بخشوده از عوارض گمرکی

20. some ancient customs have disappeared
برخی از سنت های کهن از میان رفته اند.

21. some old customs still linger
برخی از رسوم قدیمی هنوز هم ادامه دارند.

22. go through customs
از (بازدید) گمرک عبور کردن

23. one of the customs prevailing in kashan
یکی از رسوم رایج در کاشان

24. the prevailing rural customs
رسوم روستایی متداول

25. you must pay customs for these goods
باید برای این اقلام عوارض گمرکی بپردازید.

26. in order to facilitate customs formalities
به منظور آسان کردن تشریفات گمرکی

27. the antiquity of norooz customs
قدمت رسوم نوروزی

28. the cargo cleared the customs
محموله از گمرک گذشت (ترخیص شد).

29. the romans called others' customs barbarous
رومی ها رسوم دیگران را بربری می خواندند.

30. a spoof of our social customs
طنزی مزاح آمیز در باره عادات اجتماعی ما

31. he was exempted from paying customs duties
او از پرداخت حقوق گمرکی معاف شد.

32. japan has adopted many western customs
ژاپن بسیاری از رسوم غرب را اقتباس کرده است.

33. this tribe maintains its native customs with ceremonial dances
این قبیله از راه رقص های مذهبی رسوم محلی خود را حفظ می کند.

34. a description of these birds' curious customs and mannerisms
وصفی از عادات و ویژگی های شگفت انگیز این پرندگان

35. teaching and promoting the institutes and customs of civil life
آموزش و ترویج اصول و رسوم زندگی مدنی

مترادف ها

گمرک (اسم)
customs

عادات (اسم)
customs, habits, traditions

تخصصی

[حقوق] گمرک، عوارض گمرکی

انگلیسی به انگلیسی

• duties, taxes; official procedure of inspecting merchandise and interrogating people coming into a country; location or place where this is carried out

پیشنهاد کاربران

رسم، آداب و رسوم
Is a common customs in many countries
در بسیاری از کشور ها یک رسم رایج است!!
آداب و رسوم
But it is important to learn the local customs
یادگیری آداب و رسوم محلی مهم است!!
For Example
She was stopped at customs and questioned
customs ( n ) ( kʌstəmz ) =the government department that collects taxes on goods bought and sold and on goods brought into the country, and that checks what is brought in
customs
customs: آداب و رسوم
attempted to portray the . . . , customs, and: کوشیدند تا . . . ، آداب و رسوم، و . . را به تصویر بکشند.
costume:لباس
custom: رسم
customs:گمرک
مشتریان
مخفف customers
. The customs officer is checking a passport
. They're waiting in line at customs for European citizens
customs گمرک
عوارض گمرک

هزینه گمرکی
the taxes you pay on goods that you bring into a country; duty
هزینه گمرکی
گمرکی. . . مالیات
the place where your bags are checked for illegal goods when you go into a country
آداب و رسوم
سنتها
عادات و رسم و رسوم ها
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٧)

بپرس