custodianship


تولیت( موقوفه)، سرایدارى قانون ـ فقه : تولیت

جمله های نمونه

1. Arrange custodians and custodianship papers for students.
[ترجمه گوگل]ترتیب نگهبانی و اوراق سرپرستی برای دانش آموزان
[ترجمه ترگمان]مرتب کردن custodians و custodianship برای دانش آموزان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Beidaihe Beach is one of Hebei MSA's custodianship zone, so it's very important to prevent pollution from ships.
[ترجمه گوگل]ساحل Beidaihe یکی از مناطق نگهداری هبی MSA است، بنابراین جلوگیری از آلودگی کشتی ها بسیار مهم است
[ترجمه ترگمان]ساحل Beidaihe یکی از مناطق custodianship MSA است، بنابراین جلوگیری از آلودگی کشتی ها بسیار مهم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. But breeding a new plant variety can take ten years or more and developing countries wanted to see rewards for their custodianship of crop varieties sooner — hence the new fund.
[ترجمه گوگل]اما پرورش گونه‌های گیاهی جدید می‌تواند ده سال یا بیشتر طول بکشد و کشورهای در حال توسعه می‌خواستند زودتر پاداش‌هایی را برای مراقبت از گونه‌های محصول دریافت کنند - از این رو صندوق جدید
[ترجمه ترگمان]اما پرورش یک نوع گیاه جدید می تواند ده سال یا بیشتر طول بکشد و کشورهای در حال توسعه می خواستند پاداش را برای custodianship انواع محصول زودتر ببینند - از این رو صندوق جدید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The pandas will be housed at Edinburgh Zoo under the custodianship of the Royal Zoological Society of Scotland (RZSS).
[ترجمه گوگل]پانداها در باغ وحش ادینبورگ تحت سرپرستی انجمن جانورشناسی سلطنتی اسکاتلند (RZSS) نگهداری خواهند شد
[ترجمه ترگمان]پاندا تحت عنوان انجمن جانورشناسی سلطنتی اسکاتلند (RZSS)در باغ وحش ادینبورگ ساکن خواهند شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Contact the Admissions Office if there is any change to custodianship, address, telephone number or emergency contact.
[ترجمه گوگل]در صورت تغییر در حضانت، آدرس، شماره تلفن یا تماس اضطراری با اداره پذیرش تماس بگیرید
[ترجمه ترگمان]اگر تغییری در آدرس، آدرس، شماره تلفن یا تماس اضطراری وجود داشته باشد با دفتر Admissions تماس بگیرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. By this he means that the growing paralysis of the federal system is due to built-in weaknesses that emphasize custodianship at the expense of forward-looking leadership.
[ترجمه گوگل]منظور او این است که فلج فزاینده سیستم فدرال به دلیل ضعف‌های درونی است که بر سرپرستی به قیمت رهبری آینده‌نگر تأکید می‌کند
[ترجمه ترگمان]او به این معنی است که ضعف رو به رشد سیستم فدرال ناشی از ضعف های ساخته است که بر custodianship با هزینه رهبری آینده نگر تاکید دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It vigorously treasures its values of international peace, social solidarity and environmental custodianship.
[ترجمه گوگل]این کشور به شدت ارزش های صلح بین المللی، همبستگی اجتماعی و حفاظت از محیط زیست را ارزشمند می داند
[ترجمه ترگمان]آن به شدت ارزش خود را از صلح بین المللی، همبستگی اجتماعی و حفاظت از محیط زیست حفظ می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[حقوق] تولیت، امانت، تصدی

انگلیسی به انگلیسی

• term of a custodian; position or duties of a custodian; guardianship

پیشنهاد کاربران

سرایداری
متولی دارایی
تولیت
سرپرستی
نگهداری
حضانت

بپرس