1. curved chart
نمودار منحنی شکل،نمودار غیرخطی
2. curved plotter
(مکانیک) منحنی نگار،چول نگار
3. the missile curved toward its target
موشک به سوی هدف دور (چول) زد.
4. his lips were curved in a smile
لبخند به لبانش انحنایی بخشیده بود.
5. straighten all of the curved lines
همه ی خط های قوس دار را صاف کن.
6. The road curved suddenly to the left.
7. The road curved to the right.
[ترجمه گوگل]جاده به سمت راست منحنی شد
[ترجمه ترگمان]جاده به سمت راست انحنا پیدا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. His lips curved in a barely perceptible smile.
[ترجمه گوگل]لب هایش در لبخندی که به سختی قابل درک بود خم شد
[ترجمه ترگمان]لبخند نامحسوسی بر لبش نقش بست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The corners of her mouth curved upwards in amusement.
[ترجمه گوگل]گوشه های دهانش به نشانه سرگرمی به سمت بالا خم شد
[ترجمه ترگمان]گوشه های دهانش به خنده افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The spear curved through the air.
11. Like a telescope it has a curved mirror to collect the sunlight.
[ترجمه گوگل]مانند تلسکوپ آینه ای خمیده برای جمع آوری نور خورشید دارد
[ترجمه ترگمان]مثل تلسکوپی است که یک آینه منحنی برای جمع کردن نور خورشید دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The road curved around the bay.
13. The roof was spanned by curved ribs of steel.
[ترجمه گوگل]سقف توسط دنده های منحنی فولادی پوشیده شده بود
[ترجمه ترگمان]پشت بوم با دنده پیچ شده از فولاد ساخته شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. A curved margin of a highway was reflectorized for safety.
[ترجمه گوگل]حاشیه منحنی یک بزرگراه برای ایمنی منعکس شد
[ترجمه ترگمان]حاشیه منحنی یک بزرگراه به خاطر ایمنی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید