1. curvature vector
بردار انحنا
2. spine curvature
انحنای ستون فقرات
3. Peak updraft strength is slightly enhanced with hodograph curvature.
[ترجمه گوگل]اوج قدرت جریان صعودی با انحنای هودوگراف کمی افزایش می یابد
[ترجمه ترگمان]قدرت اوج قدرت با انحنای hodograph اندکی افزایش می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. He suffered from curvature of the spine.
[ترجمه گوگل]او از انحنای ستون فقرات رنج می برد
[ترجمه ترگمان]او از انحنای ستون فقرات رنج می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. In my opinion, the curvature was determined experimentally.
[ترجمه گوگل]به نظر من انحنا به صورت تجربی تعیین شد
[ترجمه ترگمان]به عقیده من، این انحنا به صورت تجربی تعیین شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. However, A displays more curvature than B at that point, and hence more risk aversion.
[ترجمه گوگل]با این حال، A در آن نقطه انحنای بیشتری نسبت به B نشان میدهد و در نتیجه ریسک گریزی بیشتری دارد
[ترجمه ترگمان]با این حال، A انحنای بیشتری نسبت به B در این نقطه دارد، و از این رو بیشتر بیزاری ریسک را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. They felt this would impart a pleasing curvature to an otherwise rectangular building.
[ترجمه گوگل]آنها احساس کردند که این انحنای دلپذیری را به یک ساختمان مستطیل شکل می بخشد
[ترجمه ترگمان]آن ها احساس می کردند که این کار، انحنای خوشایندی را به یک ساختمان مستطیلی دیگر منتقل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. It has no component of curvature lying in the surface, which makes it the straightest path possible over the surface.
[ترجمه گوگل]هیچ جزء خمیدگی در سطح وجود ندارد، که آن را مستقیم ترین مسیر ممکن روی سطح می کند
[ترجمه ترگمان]آن هیچ جز انحنا در سطح ندارد، که آن را مسیر straightest ممکن روی سطح قرار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. This clearly demonstrates the existence of a scalar curvature singularity on this hypersurface.
[ترجمه گوگل]این به وضوح وجود یک تکینگی انحنای اسکالر را در این ابرسطح نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]این امر نشان دهنده وجود یک نقطه تکین عددی در این hypersurface است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. This, the Riemann curvature tensor, quantifies space-time curvature.
[ترجمه گوگل]این، تانسور انحنای ریمان، انحنای فضا-زمان را کمی می کند
[ترجمه ترگمان]از این رو، تانسور انحنای ریمان، انحنای فضا - زمان را مورد بررسی قرار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. A helix is any line in which the curvature and torsion measured anywhere and everywhere are in a constant proportion.
[ترجمه گوگل]مارپیچ به هر خطی گفته می شود که در آن انحنا و پیچش اندازه گیری شده در هر جا و همه جا به نسبت ثابتی باشد
[ترجمه ترگمان]یک مارپیچ، هر خطی است که در آن، انحنای و پیچش در هر جایی اندازه گیری می شوند و در هر کجا نسبت ثابت هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The gravitational forces are the manifestation of space-time curvature due to the presence of matter.
[ترجمه گوگل]نیروهای گرانشی مظهر انحنای فضا-زمان به دلیل وجود ماده هستند
[ترجمه ترگمان]نیروی جاذبه، ظهور انحنای فضا - زمان به دلیل حضور ماده هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The tendons increase the curvature of the balloon's skin and mean the material can withstand greater pressures.
[ترجمه گوگل]تاندون ها انحنای پوست بالون را افزایش می دهند و به این معنی است که مواد می توانند فشارهای بیشتری را تحمل کنند
[ترجمه ترگمان]این تاندون ها، انحنای پوست بادکنک را افزایش می دهند و به این معنی است که مواد می توانند در برابر فشارهای بیشتر مقاومت کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Curvature and torsion are not easy to measure directly but their being proportional has a straight forward measurable consequence.
[ترجمه گوگل]اندازه گیری مستقیم انحنا و پیچش آسان نیست، اما متناسب بودن آنها پیامد قابل اندازه گیری مستقیمی دارد
[ترجمه ترگمان]Curvature و پیچشی به طور مستقیم اندازه گیری نمی شوند اما متناسب بودن آن ها یک نتیجه قابل اندازه گیری مستقیم دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید